دریغ مدار (به شکر آنکه شکفتی به کام بخت ای گل )
به شکر آنکه شکفتی به کام بخت ای گل نسیم وصل زمرغ سحر دریغ مدار
کنون که چشمه قند است لعل نوشینت سخن بگوی و زطوطی شکردریغ مدار
جهان و هرچه در او هست سهل و مختصرست زاهل معرفت این مختصر دریغ مدار
مکارم تو به آفاق می برد شاعر ازاو وظیفه و زاد و سفر دریغ مدار
خداوند در مقابل صداقت و ایمان بالای تائب صخا را به او هدیه کرد تا بتواند به آرزوی خود که خدمت به خلق خداست برسد و بالاترین دعای تائب به این زیبائی مستجاب گردید حال که خداوند به وعده خودش عمل کرد نوبت شماست که به وعده خود عمل کنید مگر شما از خداوند طلب انسانهای جوانمرد و نیکوکار ندارید دعای همه شما همین است پس چرا وقتی به آرزوی خود رسیده اید توجه و عنایت شما آنطور که باید باشد نیست
در این قسمت حضرت حافظ نهایت زیبائی رابکار گرفته است و یک دنیا سخن گفته است با همین چند جمله
آری آری باید به جوانمردان نهایت همکاری و همدلی صورت گیرد اجازه ضدهمکاری به هیچ وجه نباید بدهید اگر از خداوند خیرو برکت می خواهید
در غیر اینصورت از خداوند توقع توجه و عنایت نداشته باشید هیچ کاری بالاتر از حمایت از فداکاران نیست
وقتی فداکاران از جان و دل به آب و آتش می زنند و از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند شما هم در مقابل با حمایت خالصانه به آب و آتش بزنید
و همدیگر را به یاری جوانمردان تشویق کنید
مکارم تو به آفاق می بردشاعر آری باید قدر شاعران را بهتر بدانیم و قدر شاعری همچون تائب را که عاشقانه با صخا خدمت می کند
دستگیر و نان رسان می باشد شما هم با حمایت شریک ایشان شوید و از کار خیرش بهره ببرید
و مواظب و مراقب خود باشیم که چگونه با عاشقان رفتار می نمائیم بهترین نوع رفتار و گفتار و کردار را نسبت به تائب داشته باشیم
در قرآن می بینیم آنها که مواظب اعمال و رفتار خود نسبت به فداکاران نبودند آبرویشان در دنیا و آخرت بر باد رفت
و آنها که با فداکاران یار و یاور بودند عاقبت خیرش را هم دیدند پس یار و یاور تائب باشید
عاشقانه و خالصانه برای صخا تلاش کنید شما هم یکی از آن ابرهای سفید باشید پربرکت و باران زا و هرگز برای خوبان غیر از این نباشید