حسادت و برادران یوسف (تقدیر تائب)

حضرت یعقوب (ع) لقب اسرائیل نام پدر اسحاق مادر رفقه مدت عمر 147سال بعثت آن حضرت در فلسطین مبعوث شد محل دفن مسجد جامع الخلیل واقع در کشور فلسطین 

آن حضرت مدت 17 سال در مصر زندگی کرد در جوار حضرت ابراهیم و ساره به خاک سپرده شد 

در ادب و عبادت و احترام به بزرگان و تربیت فرزندان نمونه و مربی بزرگی بود یهودیان مسیحیان و مسلمانان به پیامبری او اعتقاد دارند 

درنزد یهودیان با لقب اسرائیل یا خلیفه الله معروف است و در قرآن هم در چند جا با همین نام از ایشان یاد می شود 

نصیحت و پند و اندرزهای یعقوب نبی در قالب یک دانشمند بزرگ که مورد تائیدپروردگار بود 

مبادا در باره این خواب با برادرانت سخن بگوئی که ممکن است توطئه کنند آنها سنگدل بودند و قساوت قلب داشتند و این را در عمل هم نشان دادند و اشک و آه و التماس یوسف تاثیری نداشت 

تقدیر چنین بود چو یوسف بشوم       اینگونه بود کار خدا من چه کنم 

از برکت حق بود که روشن گردید      خورشید درخشان صخا من چه کنم 

یعقوب نتوانست با آن همه قدرت و عظمت از مکر و حیله و شیطنت برادران جلوگیری نماید و آنها هم با اینکه زیر سایه پیامبر خدا بودند نتوانستند از وسوسه های شیطان در امان باشند لذا کار خودشان را کردند و همه را به زحمت و دردسر انداختند و در پایان شرمنده شدند و از خفت و خجالت آب شدند 

تائب هم سالها به سرنوشت این داستان دچار شد و علیرغم التماسها و خواهش ها و صداقت و ایمان و واسطه های دانشمند و بزرگ نتوانست از تقدیر الهی که قسمتش بود خارج شود 

سالها سختی و محنت و اشک و آه و حسرت نصیب و روزی تائب گردید و هیچ کس نتوانست کاری انجام بدهد چون در این اوقات همه طلسم و جادو می شوند 

و از دست هیچ کسی حتی افراد توانا و دانشمند و ثروتمند هم کاری برنمی آید من مورد تائید حاج یوسف هندی بودم و ایشان در مورد من فرمودند در استان سمنان و گلستان از ابوالفضل ابراهیمی بهتر و برتر ندیده ام و شاهد این گفتار و این جلسات هم جناب خدامی سرپرست قرض الحسنه بسطام هستند که ایشان هم مرا از دل و جان دوست داشت اما کاری نتوانستند انجام دهند و با آنهمه توانائی در برابر خواست الهی ناچیز و ناتوان بودند 

حسادت بخیلان کار خود را خواهد کرد و انسان را اگر پیامبر باشد همچون یوسف به چاه و زندان می اندازد چه برسد به تائب که انگشت کوچک یوسف هم نخواهد شد 

همچو یوسف ای برادرها مرا رنجانده اید  پاسخ صبر و سکوتم را مگر یزدان نداد 

خداوندا به حق حضرت یعقوب و حضرت یوسف مرا از اینهمه پریشانی و اضطراب آزاد و رها کن و برصخا خیر و برکت عطا بنما تا بتوانم خدمات آسان ارائه بدهم و همه روستاهای جهان را گلستان کنم 

خداوندا قلبهای سوپرپولدارها و ابرمیلیاردرها را برصخا متمایل کن تا به آرزوها و دعا های چندین و چندساله خودم برسم و قلبهای بسیاری از عزیزان را مخصوصا کشاورزان و دامداران زحمتکش را خوشحال نمایم و بعد از یک دنیا عشق و صداقت و ایمان سرافراز و سربلند شوم 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد  تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

خداوندا این پیام مرا که حاوی هزاران حرف و حدیث و تفاسیر فراوان است به گوش دانشمندان و ثروتمندان معروف و مشهور جهان هرچه زودتر برسان 

بارالها دعای تائب را که در قالب این شعر هزاران بار به درگاهت عرضه می شود را مستجاب بگردان تا دعای هزاران سالخورده محروم و مظلوم در هر روستائی مستجاب گردد و قلبهای فراوانی خرسند شوند یا حضرت یعقوب نبی و یا حضرت یوسف صدیق که از دل و جان عاشق شما هستم 

آینده بسیار پرخیر و برکت نصیب تائب خواهد شد و این در سوره یوسف کاملا آشکار است 

خداوندا به برکت اشعار حافظ و آیات زیبای خودت در قرآن و تورات و انجیل مرا در همه جهان و نزد دانشمندان و ثروتمندان همه جهان معروف و مشهور بنما تا بتوانم با صخا بهترین گره گشا و نان رسان عالم باشم و تو بهترین بخشنده و مهربانی 

قدرت جذب خوانندگان مقالات صخا از برکت نفس گرم و یاد و نام پیامبرانی است که نامهای مبارکشان بارها در مقالات گوناگون صخا ذکر شده است و اثر آن نامهای گرامی است که همه را جذب مقالات صخا نموده است از سراسر جهان و از همه ادیان مختلف 

امروز هم دعاگوی همه خوانندگان وبلاگ صخا در کوهنوردی خودم در اوایل صبح و هنگام طلوع آفتاب بودم مخصوصا برای کسانی که از دوازده شب به بعد شاهد مقالات صخا از سراسر جهان می باشند ایرانیان مقیم خارج و همه عزیزان در جهان که همه با هم برادر و خواهر هستیم و همگی فرزندان آدم و حوا می باشیم و هیچکدام فرقی نداریم مگر در انسانیت و شرافت که هرکس بیشتر دقت کند نزد خداوند عزیزتر و گرامی تر است امروز در هنگام کوهنوردی بیشتر هم به فکر یعقوب و یوسف بودم و در تفسیر این داستان مشغول شدم که بسیار هم لذت بردم