تائب فداکاری کرد شما هم همکاری می کردید
یک عمر فداکاران و جوانمردان از ما حمایت و همکاری خواستند اما زیاد توجه و عنایت نکردیم و تاوانها و هزینه های سنگینی پرداختیم تاکی به این بی تفاوتیها و بی توجهی ها ادامه می دهیم تا کی خودمان را اسیر و بحران زده نگه می داریم
گره ای را که با دست باز می شد اکنون باید با دندان باز کنیم اما هنوز هم حاضر به حمایت و همکاری نیستیم
همکاری کردن با نیکوکاران افتخار بزرگی است که تائب سعی و تلاش نمود تا این توفیق را قسمت و روزی شما عزیزان نماید باید در هرکجای جهان که هستیم فداکاران را مورد توجه و عنایت قرار بدهیم چون خودمان سربلند و سرافراز خواهیم شد
خودمان به بزرگی و عظمت خواهیم رسید در حمایت و همکاری از فداکاران خداوند خیر و برکتی قرار داده است که قابل وصف نیست
تائب برای پرنورکردن صخا حمایت و همکاری خواست اجابت می کردید تا صخا پرنور و گرم شود هرچه امثال تائب با صخا در روستاها تقویت شوند برای گلستان شدن روستا فرصتهای خوب و مناسبی پیدا خواهیم کرد
حمایت و همکاری واجب و لازم بود انجام می دادید درهای رحمت ر اتائب باز کرد درهای خیر و برکت هم وظیفه شماست تا باز کنید
کاش بیشتر همت و تلاش می کردید حمایت و همکاری در خور و شان فداکاری تائب سعادت و خوشبختی به همراه می اورد
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
هرگز شما تصمیم به ضدهمکاری نگیرید چون خداوند به بلا و مصیبت دچارتان می کند تصمیم به حمایت و همکاری بگیرید جبران کنید تلافی کنید