صخا چراغی که تائب برای دیگران روشن کرد
من عاشق صداقت و ایمان بودم عاشق بی ریائی و سادگی خیلی زود جذب انسانهای ساده و بی ریا و مهربان و آرام می شدم
و این اخلاق و رفتارم باعث شد که خیلی زود بتوانم یک چراغی برای دیگران روشن کنم چراغی در قالب قرض الحسنه و خیریه در شکلی بسیار زیبا و مردم پسند و نامش را هم صخا گذاشتم
خانواده ام برای روشن ماندن این چراغ زحمت زیادی کشیدند دارو ندارشان را وقف صخا کردند دوستان عزیز و بهتر از جانم تمام همت و کوشش خودشان را در صخا بکار گرفتند تا این چراغ پرنور بماند که انسانهای دانشمند و باسواد و بافرهنگ و توانای دنیا جذب و جلب صخا بشوند
امکان ندارد کسی چراغی برای دیگران روشن کند آنوقت خودش در تاریکی بماند زمین و زمان حمایتش می کنند همه مردم دنیا کمکش می کنند دستهائی از غیب چراغ صخا را روشن نگه داشتند که در نوع خودش معجزات و کرامات علم و عرفان بود و هست
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
من از همه کسانی که در روشن ماندن این چراغ عرفانی و روحانی کمکم کردند تشکر می کنم مخصوصا از امید ابراهیمی مخصوصا از هاجر جلالی همسرم که واقعا جوانمردی و مردانگی را به اوج رسانده اند و بهترین حامی و پشتیبان من به لطف خداوند در صخا بودند
و مخصوصا مجید ابراهیمی و دیگر عزیزان که نامشان زیاد است و فقط از کارکنان صخا تشکر ویژه دارم که این چراغ را با جان و دل و عاشقانه روشن نگه داشتند
تا تائب با خیال راحت و آسوده پیام خودش را فریاد غربت و مظلومیت خودش را به همه دانشمندان و ثروتمندان عالم برساند
تائب این چراغ را روشن کرد تا افراد توانا را از سراسر عالم به سود ناتوانان جذب و جلب نمایدتا از راههای دور و نزدیک بیایند و داستان صخا را ببینند و بشنوند داستان زورگویان و مغرضان و مغروران و منفوران را به تصویر بکشند فیلم بسازند و سریال درست کنند و برای عبرت عالمیان در جهان به نمایش بگذارند داستان فعالیت و فداکاری تائب و خانواده و دوستان فداکارش باید در قالب یک فیلم پرفروش به نمایش جهانی در بیاید
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید