جهانیان آیا به چه چیزی توجه دارند آن چیز مگر فداکاری نیست
من از کودکی فکر می کردم که مردم جهان به فداکاری بیشتر از همه چیز توجه و عنایت باید داشته باشند فکر می کردم که یک فداکار برای مردم بیشتر از همه کس برای جهانیان باارزش و قیمتی خواهد بود چون از کتابهای آسمانی چنین برداشتی کرده بودم از تورات و انجیل و قرآن و زبور داود و بسیاری از کتابهای پیامبران و اولیاء خداوند واقعا برداشتم همین بود
برای همین در این راه همت و تلاش کردم فعال و فداکار شدم و فداکاری را در قالب صخا به اوج رساندم صداقت و ایمان را به اوج رساندم با پرداخت خدمات راحت و آسان به مردمان خودم را به نمایش گذاشتم و البته نمایش خوبی هم داشتم مورد تائید بزرگان قرار گرفتم
فکر می کردم وقتی که صداقت و ایمان و جوانمردی و نیکوکاری به اوج برسد و انسان بتواند تائید بزرگان را بگیرد کار تمام است اما عکس العمل هائی که می دیدم و واکنش هائی که مشاهده می کردم چیزی دیگر بود برعکس تفکرات و خوش خیالی های من بود
دیدم همان بزرگان که حاضر بودم آنها را پرستش کنم حاضر بودم از دل و جان برایشان مایه بگذارم و عاشقشان باشم فقط تائیدشان همه حرف بود عملا هیچ چیزی نبودند انگار نه انگار و هیچ فایده ای نداشتند سود و ارزشی نداشتند و من مانده بودم با یک دنیا تعجب چون خیلی ها را سفارش به فداکاری و جوانمردی و فعالیت کرده بودم و اکنون همه آنها از من یک سوال دارند تو که فداکار و جوانمرد شدی چه شد غیر از سختی و محنت و رنج و مصیبت و بلا چه چیزی عایدت شد چه نتیجه و مزد و پاداشی گرفتی در مقابل آنهمه آیات و روایات و زیر سایه آنهمه عشق و صداقت و ایمان چندین مغرض و مغرور و منفور پایمال و لگدکوبت کردند پیش چشم همان بزرگان که تائیدشان آیه حجت بود هرناجوانمردی که دلشان خواست کردند این تفسیر فعالیت و فداکاریت بود
و من هم پاسخی نداشتم چون همه راست و درست می گفتند فقط آنها را به صبر و شکر جمیل سفارش می کردم و جواب آنها پاسخ آنها واکنش آنها عکس العمل آنها لبخندهای تلخ و تمسخر آمیزی بود که تحویلم می دادند و من هم چاره ای نداشتم جز اینکه باز صبر و شکر جمیل کنم و دیگران را به صبر و شکر جمیل بخوانم این کلام آخر عاشقان است این راه آخر عارفان و عاشقان است
تا خداوند خودش مغرضان و مغروران و منفوران را پایمال و لگدکوب کند و درس خوبی به آنها بدهد باید منتظر ماند و صبر و شکر جمیل کرد تا خداوند خودش عارفان و عاشقان و فداکارانی همچون تائب در صخا را که با هزاران دعا و آرزوهای خیر به خدمتگزاری مردم مشغول می باشند و شب و روز نمی شناسند سربلند و سرافراز کند و به همه تکذیب کنندگان ناامید از رحمت الهی دستهای غیب را نشان بدهد
چون ما همیشه داستان یوسف و آن دشمنان بخیل و حسود و هوسباز مدنظرمان است و عاقبت خوش یوسف و دستهای غیب را که از آستین عزیز مصر بیرون آمد در نظر داریم و اعتقاد قوی و محکم هم داریم
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
خداوند رحم و غیرت و خجالت انسانهای توانا دانشمند و ثروتمند را روزبروز زیادتر گرداند و آنها را نسبت به فداکاران هوشیارتر و بیدارتر گرداند تا فداکاران از زیر بار تحقیرها و تخریب ها و تضعیف ها و سوء تفاهم ها و سوء ظن ها سربلند و سرافراز بیرون بیایند
باز هم می گویم انسانهای فداکار برفعالیت و فداکاری خودشان افتخار کنند و صبر و شکر جمیل کنند تا روزی که دستهای غیب خداوند را ببینند تا آنروز حق ندارند تحت تاثیر طعنه ها و سرزنش ها قرار بگیرند و سستی در کارشان نشان بدهند باید با انرژی و با تمام توان به فعالیت و ازخودگذشتگی ادامه بدهند و هیچ چیز نباید سدراهشان گردد تا روز پیروزی اجر همه فداکاران و همه کسانی که با فداکاران همکاری می کنند با یزدان پاک
همانطور که یوسف با وجود صددرصد بی گناهی رنج و محنت و بلا و مصیبت چاه و زندان را خداپسندانه تحمل کرد و همه اطرافیانش را به صبر و شکر جمیل فرمان می دادتا روزی که حق و حقیقت را ثابت کرد و ثبت و درج نمود و به همه نشان داد این بود درسی که تائب از داستان یوسف گرفت و همه را به صبر و شکر جمیل سفارش می نماید حق پیروز است صداقت و ایمان پیروز است جوانمردی و فداکاری پیروز است حتی اگر سالها سوء تفاهم و سوء ظن باشد باز انسان فداکار و جوانمرد سربلند و سرافراز خواهد شد این وعده خداست و خداوند بهترین حامی و پشتیبان است پس هرگز نباید گول ظاهر را خورد