حامیان تائب در صخا زرنگ نیستند
تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش (هاتف غیب)
یک منجی کوچک یک عاشق زیبا و دوست داشتنی و محبوب یک فعال و فداکار خیلی زود در مدت چهل شبانه روز با ریاضتهای عرفانی تائب می شود تائب نام می گیرد و به خدمت مردم در می آید و از برکت این نام یک قرض الحسنه خانوادگی راه می اندازد و منجی کوچک نام می گیرد
خدمات بزرگی ارائه می دهد در فرهنگ و ورزش کوشا می شود و حمایتها و پشتیبانیهائی می نماید و در تحریک و تشویق نوجوانان و جوانان می کوشد از ورزش ووشو حمایت می کند و اسپانسر می گردد پشتیبان مسئول و سرپرستش می شود که امروز بعد از ده سال همان تیم ووشو با همان مربی در ایران حرف اول را می زنند و کاش صخا قدرت بیشتری داشت تا بیشتر از فرهنگ و ورزش حمایت و همکاری می کرد
کاش صخا قوی تر بود و وامهای بدون کارمزد و بدون چک و سفته خودش را بهتر و بالاتر می داد و مردم را کشاورزان و دامداران و زنبورداران را قوی تر می کرد دستشان را پروپیمان می کرد اما افسوس که بدون توجه و عنایت کاری نمی شود کرد و با ضدهمکاری ها کم توان و کم نور می شویم
حامیان امثال تائب زرنگ نیستند تائب با ریاضتهای جان شکار تائب شد توفیق روشن کردن چراغ را یافت و اما شما خیلی راحت و بدون زحمت و ریاضت و فقط بااندکی توجه و عنایت و همکاری به مقام والای تائب به مقام نزدیکی به خداوند می رسیدید
بچه های خودتان را با این مقام والا آشنا و دوست و نزدیک می کردید کسی که شب و روز در حال مطالعه و دعا و رازو نیاز و همت و فعالیت و فداکاریست این زرنگی می خواهد که به تائب توجه و عنایت شود روزهائی خواهد آمد خداوند روزهائی را برای تائب بوجود خواهد آورد که همه کسانیکه امروز به تائب در صخا بی توجه بودند و حمایت و همکاری نداشتند فوق العاده پشیمان می شوند حسرت بخورند
واما کسانی که ضدهمکاری کردند و با معوقات تائب فعال و فداکار این منجی کوچک را آزردند و باعث اذیت و آزارش شدند از خفت و خجالت پروردگار آب می شوند می میرند به زمین فرومی روند هیچ جای دنیا با منجی خودشان ضدهمکاری نمی کنند ما در هیچ جای دنیا نمی شنویم که پاداش جوانمردی و فداکاری را با نامردی و بی شرافتی بدهند
حامیان تائب اگر اندکی زرنگی به خرج بدهند و پی به عظمت این انسان خیرخواه و این عمل خیرخواهانه ببرند کار تمام است حمایت و همکاریها برایشان آسان می شود و خیر و برکت فراوان می گردد و روستای ما در یک چشم به هم زدن گلستان می شود
و راه برای گلستان شدن روستاهای جهان و گسترش این ایده یک تائب با صخا در روستاها باز می گردد و همه دردهای روستاها با صخا درمان می شود
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
تائب با مطالعه و بررسی در احوالات این پیرزن فداکار متحول تر شد عاشق تر شد ذوق و شوقش در صخا هزاران برابر شد قدرت و توانش بهتر و بیشتر شد و امیدوار به جذب و جلب انسانهای توانا شد چون خیلی ها از همت و کوشش تائب باید خجالت بکشند این پیرزن و این تائب با دست خالی اما با قلب شیر و دل دریا به میدان جهانی پا گذاشته اند تا همه روستاهای جهان را گلستان کند ایده صخا را به همه روستاهای جهان برساند
این پیرزن با این فداکاریش نیرو و انرژی زیادی به من در صخا داد من که سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده ام و برای تقویت صخا بی نهایت مطالعه کرده ام مقاله نوشته ام شعر گفته ام اما باز هم خجالت می کشم از سن و سال این پیرزن خجالت می کشم از دستهای پیر و ناتوان این پیرزن خجالت می کشم
خداوندرا به حق این پیرزن قسمش می دهم به این قلب مهربان به این دستهای پراز مهر قسمش می دهم به تائب خیر و برکت فراوان عطا کند تا همه روستاهای جهان را گلستان کنم همه انسانهای دانشمند و توانا را جذب و جلب صخا بگردان ای خدای مهربان تو را به این پیرزن فداکار قسم می دهم دعای تائب را مستجاب کن آرزوی تائب را برآورده نما و با حمایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان صخا را تقویت بنما خودت با دستهای غیب صخا را پروپیمان بنما
این همه توفیق این همه نعمت را بعد از یک دنیا سختی و بی خوابی خیلی راحت در اختیار همه عزیزان قرار می دهم که حاصلش یک ایده ناب و نان رسان می باشد
وعده هائی که من در صخا به شما می دهم نظیر همان وعده هائیست که سالها یوسف در زندان می داد و یک روز ثابت شد (تائب)