دین من اسلام من
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
دین من اسلام من از یک انسان ضعیف و ناتوان از یک انسان فقیر و خسته مثل من تائب می سازد که چراغی بنام صخا روشن می کند تنوری بنام صخا آماده می کند تا نان رسان و گره گشا و مشکل گشا شود و در قالب قرض الحسنه و خیریه به مردمان خدمات ارائه بدهد
دین من اسلام من این است مرا می سازد تا در راه فرهنگ و ورزش کوشا باشم تا در راه قرض الحسنه و خیریه بی نهایت همت و تلاش کنم دین من اسلام من به من می گوید عاشق انسانیت و شرافت باشم و به همه احترام بگذارم هیچ یک از پیامبران برایم فرقی نداشته باشند
همه برایم عزیز و گرامی هستند نصحیت های همه آنها را بکار بگیرم و آویزه گوشم کنم
دین من اسلام من تفسیر صحبتهای یعقوب و یوسف است تفسیر صحبتهای ابراهیم و نوح و موسی و عیسی است تفسیر سخنان شعیب و لوط و صالح و هود است این دین من است اسلام من است به انسانها احترام بگذارم
هرگز کسی را تخریب و تحقیر و تضعیف نمی کنم حامی و پشتیبان فداکاران می باشم فعال و فداکار می باشم دین من اسلام من با غرض و مرض و حسادت و سنگدلی مخالف و دشمن است دین من اسلام من با غرور و خودخواهی و خود پرستی مخالف است
ازمن یک انسان می سازد که عاشق مطالعه و بررسی در احوال بزرگان و دانشمندان جهان است در احوال کارآفرینان جهان است دین من اسلام من به من می گوید یک چراغ بنام صخا روشن کن و همه جهانیان را دعوت به حمایت و همکاری کن تا با تقویت این مجموعه روستای خودت را گلستان کنی و همه روستاهای جهان را گلستان نمائی و در جذب و جلب افراد توانا بی نهایت کوشش کن و هرکس یک قدمی در تقویت صخا برداشت دستش را ببوس احترامش را نگه دار دین من اسلام من با کسی که نان دیگران را برش می دهد و می برد مخالف و دشمن است با کسی که به زور و با بهانه های مختلف جای دیگران می نشیند مخالف است با کسانی که برعلیه حق و حقیقت شریک می شوند و انسان فعال و فداکار را اذیت و آزار می کنند سم پاشی و جوسازی می کنند مخالف و دشمن است دین من اسلام من با اسراف و تبذیر با افراط و تفریط صددرصد مخالف است
وعده هائی که من در صخا به شما می دهم نظیر همان وعده هائیست که سالها یوسف در زندان می داد و یک روز ثابت شد (تائب)
دین من اسلام من پندارو گفتار و کردار نیک از من می خواهد اگر عمل نمی کنم مشکل از من است (تائب)
دین من اسلام من چیزهای ارزشمند زیادی ازمن می خواهد من دربرابر آنها ضعیف و ناتوانم (تائب)
به من سفارش شده همه پیامبران را یکسان دوست بدارم اگر فرصت مطالعه و بررسی در احوالات آنها را ندارم مشکل از من است نه از دینم (تائب)
دین من اسلام من سفارشات زیادی به من کرده است اما من کوتاهی کرده ام (تائب)
اگر یک فوتبالیست ضعیف است و نسبت به آن ستاره بسیار پائین تر است مشکل از مربی نیست از خودش است یک فوتبالیست خوب شبها دیر نمی خوابد خوشگذران نیست و به سخنان و توصیه های مربی احترام می گذارد آبروی مربی برایش باارزش تر از خودپرستی اش می باشد (تائب)
دین من اسلام من به من می گوید شبها زود بخواب سحرخیز باش از یاران شیطان فاصله بگیر انسانیت و شرافت را رعایت کن در راه خیر و خوبی کوشا و فعال باش صخا از برکت این توصیه ها افتتاح شد (تائب)
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
پیرزن 99ساله با دوختن یک پیراهن در روز برای مردم آفریقا مریم مقدس را شاد می کندیاد بگیریم اینچنین فاطمه زهرا را خوشحال کنیم (تائب)
بیل گیتس و همسرش با خیریه حضرت عیسی را سربلند می کنند ما هم اینچنین حضرت محمد را سرافراز کنیم (تائب)