از قدرت و ثروت و شهرت خود به نفع فداکاران استفاده کنیم
در اوج بودم که به تقویت صخا همت و در راه فرهنگ و ورزش فداکاری کردم در اوج سلامتی و جوانی کم کم خداوند خیر و برکت داد و همه را وقف روشن ماندن این چراغ روشن در روستایم کردم همسر و فرزندانم را وقف صخا کردم خانه و زندگی و خلاصه دارو ندارم را وقف روشن ماندن چراغ صخا برای خشنودی سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم کردم و خوشحالم
چون هرچه خداوند به من داد در راهش خرج شد و چه راهی بهتر از قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش امیدوارم بندگان توانای خداوند از سراسر دنیا شاهد این جانبازی و فداکاری باشند و مرا تقویت کنند تا این چراغ پرنور گردد
و نه تنها روستای خودم را گلستان می کنم که با این ایده یک تائب باصخا در همه روستاهای جهان بدرخشم و گلستان کنم
من هرچه خداوند عطا کرد را در راه خودش خرج کردم امیدوارم دعا و آرزویم برآورده شود و با جذب و جلب تنها یک دانشمند و یا یک انسان توانا این چراغ چنان پرنور شود که در یک چشم به هم زدن هرروستائی را گلستان نمایم
من یک روستائی اصیل هستم که عاشق روستاهای جهانم چون می دانم باید روستاها گلستان شوند که جهان گلستان شود باید روستاها صلح و دوستی را زمینه سازی کنند تا جهان به صلح و دوستی و آزادی برسد
کاش دانشمندان و ثروتمندان زودتر از اینها تائب را در صخا درک می کردند و تقویت می نمودند که شاهد جنگ و خونریزی های بیشتری نباشیم من با صخا کاری می کنم که همه روستاهای جهان به فداکاری و حمایت و همکاری از فداکاران فکر کنند
درد فقیران را با جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان دوا می کنم و درد دانشمندان و ثروتمندان را هم با دعای فقیران دوا می کنم این دین من است فداکاری و حمایت و همکاری از فداکاران هم شعار من است
از من کسی بیشتر با خداوند درددل نمی کند من هرروز دو سه ساعت در کوههای ابرسج مخصوصا با خداوند حرف می زنم درددل می کنم خیر و برکت می خواهم عزت و قدرت و ثروت می خواهم تا صخا را برای همه روستاهای جهان پرنور گردانم خداوند به من جوابی نمی دهد حتی در بهترین شرایط و حالات دعا و آرزوها که به اوج می رسد و فکر می کنم همین لحظه تمام گنجهای خدا برای صخا بیرون می ریزند و خودشان را به من نشان می دهند باز یکطرفه است و خداوند به من پاسخی نمی دهد اما صددرصد غیر مستقیم با من حرف می زند حامی و پشتیبان من است دلم را به دانشمندان و ثروتمندان بزرگ دنیا متصل می کند دلم را به ستاره های مشهور جهان متصل می کند
من هرچه از خداوند خواستم به من عطا کرد من عشق به اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات و روایاتش را خواستم همه به نحو احسن عطا شد
من از خداوند خواستم چراغی بدستم روشن شود که روشن شد و پرنور شدنش را هم می خواهم که روزبروز پرنورتر شد و می شود دیگر بعد از صخا چیزی از خداوند نمی خواهم فقط همت و فعالیت و فداکاری می کنم تا پرنور شود همین و روزبروز برقوای من افزوده می شود و من هم به تقویت فرهنگ و ورزش روزبروز مشتاق تر می شوم
و دعا می کنم و آرزو می کنم با مقالات و اشعار بیشمار صخا داستان من بگوش همه عزیزان در سراسر جهان برسد و دل آنها را هم با دل من متصل کند من برای پرنور کردن چراغ صخا بی نهایت دعا کرده ام آرزو کرده ام به طوری که هیچ کس مثل من با خداوند اینچنین و با این کیفیت صحبت نکرده است
من شهرت و محبوبیت و معروفیت جهانی را طالب هستم چون یک ایده ناب دارم من بعد از عمری مطالعه و بررسی در اشعار شاعران بزرگ و سخنان بزرگان و آیات و روایات پروردگار صحبت کردن با خدا را یاد گرفته ام من با زبان حافظ با خدا حرف می زنم و با زبان همه پیامبران با خدا حرف می زنم من به تقلید از یعقوب نبی و یوسف و ایوب و سلیمان با خداوند حرف می زنم