اجر نیکوکاریم با صخا ضایع نگشت
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد زخاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
نه هردرخت تحمل کند جفای خزان غلام همت سروم که این قدم دارد
راست گفت پروردگار بلند مرتبه هرکس خدا را یاری کند خدا یاریش می کند و اجرهیچ یک از نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد درهای خیر و برکت را کم کم باز می کند همه اینها را می توانیم در داستان تائب در صخا بوضوح ببینیم
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
باورنمی کنید من یک بی سواد بودم واقعا بی سواد چندکلاسی هم که خوانده بودم دردوسه سال خدمت سربازی یادم رفت بعد از خدمت به خودم آمدم و در مدت چهل روز به اوج سواد و فرهنگ و دانش و هوش از برکت اشعار حافظ رسیدم درمدت سه سال حافظ را حفظ کردم
از برکت حافظ مطالعات و بررسی های فراوانی در زندگینامه همه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های دنیا داشتم و دارم که فکر نمی کنم کسی مثل من اینهمه مطالعه داشته باشد همه کار آفرینان جهان را مورد مطالعه قرار دادم سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده ام
و وعده های خداوند را یک به یک دیدم هرچرا هم ندیدم از هول و هراسهای بیهوده خودم بود از بی سوادی و جهل خودم بود وگرنه خداوند به فعالان فداکاران و نیکوکاران اجر کامل عطا می کند کسانیکه واقعا به تقلید از یوسف زندگی کنند صبر و شکر کنند با خداوند صاف باشند خدا را واقعا در چاه و زندان دوست داشته باشند وقتی ما نمی توانیم مثل یوسف باشیم پس چه اعتراضی داریم اگر همه انسانهای روی زمین هم مثل یوسف بشوند باز همه عزیز می گردند جا برای همه هست ما لیاقت و شایستگی نداریم واقعا نداریم اعتراضها التماسها انتقادها تفکرات و استرسهاهمه و همه اگر درست بیندیشیم مشکل زیاد داریم
حضرت یعقوب در اوج بحرانها باز می فرمود بروید بروید و از حال یوسف و برادرش آگاه شوید و از لطف و عنایت خداوند نا امید نشوید واقعا در اوج بحرانها و ناامیدیها اینهمه احساسات مثبت و اعتمادها به خداوند حیرت انگیز است اینها دانشمند و والامقام بودند
من در قرض الحسنه صخا با اینکه حافظ را حفظ هستم بااینکه هرسه روز یک ختم قرآن داشتم و در نزدیکی خداوند قرار گرفتم با اینکه با قرض الحسنه و خیریه به اوج فداکاری و جوانمردی رسیده ام با اینکه برمعوقات و ضدهمکاریها و عدم حمایت و همکاریهای بی انصافانه صبر و شکر جمیل کردم و اینچنین عارف و عاشق شده ام باز بیشتر وقتها در اوج فشارها ناامید می شوم چگونه حضرت یعقوب در آنهمه فشار و درد امیدش به خداوند ثانیه به ثانیه بیشتر می شد حیرت انگیز است خداوند را شکر می گویم که عاشق چنین انسانهای شده ام عاشق ایوب نبی سلیمان و داوود عاشق هود و صالح نوح ابراهیم و اسماعیل واقعا سخت است که حاضر شوی بخاطر خداوند سرفرزند را جدا کنی آنهم فرزندی که تا آن حد دوستش داشته باشی یعنی عاشقش باشی ابراهیم اسماعیل را با دعای فراوان از خداوند گرفته بود با هزاران التماس و خواهش بعد حاضر شود او را در راه خدا فدا کند اینها حیرت انگیزند ایوب اوج بحرانها را تحمل کرد و صبر و شکر جمیل کرد ما نمی توانیم من بارها زیر فشار سختی های قرض الحسنه صخا با اینکه خداوند کمک می کند و اسباب و وسایلش به موقع می رسند و همه دیده اند دستهای غیب را در صخا بازهم بعضی وقتها از فشارها عصبانی می شوم از کوره درمی روم و اگر علم و عرفان نبود اگر سحرخیزی و کوهنوردی نبود اگر حمایت و عنایت اطرافیان نبود طاقت نمی آوردم خیلی سخت است حضرت لوط بدترین صحنه ها را شاهد بود اما بازهم به خداوند امیدوار بود به دستهای غیب امیدوار بود و ایمان داشت شرایط آنها با ما از زمین تا آسمان تفاوت دارد
آن شرایط فقط برای پیامبران قابل تحمل بود بدون جزع فزع کردن تحمل کنی شاهکار کرده ای آنها یکبار هم جزع فزع نمی کردند فقط صبر و شکر می کردند اگر هم مشکلی بود فقط با خداوند تنها درددل می کردند بین مردم محکم و ثابت قدم بودند
من اجر نیکوکاریم را همان چهل روز اول در علم و عرفان گرفتم چله گرفتم سختی کشیدم اما شب چهلم به من جایزه دادند بهترین جایزه فقط حمایت و همکاری می خواهد این فداکاری عنایت و توجه می خواهد مثل مرغ بریان موسی می باشد بوی مرغ بریان موسی را می دهد هرچه حمایت و همکاری بیشتر شود نتایج روشن تر و واضح تر می گردد هرچه شکر و سپاس بیشتر باشد خیر و برکت هم بیشتر می شود
خودم را نشان دادم اکنون نوبت شماست
همت و رحم و غیرت و خجالت را به اوج رساندم خدا هم صخا را به من داد تا در سایه این درخت روستایم را گلستان کنم و قلبها را شاد نمایم و با کمک ستاره های مشهور دنیا نقاط قوتم را تقویت نمایم با کمک دانشمندان و ثروتمندان محبوب جهان دعا و آرزویم برآورده شده است و زمینه های خوبی برای پیشرفت و رشد و شکوفائی آماده گردیده است فقط داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم
یک طرف فداکاری طرف دیگر حمایت و همکاری تا مساوی شود وگرنه جور در نمی آید بدون حمایت کاری از من فداکار ساخته نیست
ضدهمکاری برگ سبز تائب را تحفه این درویش را زرد می کند اگر دوست نداریم تحفه درویشی بنام تائب زرد شود حمایت و عنایت را بیشتر کنیم
ضدهمکاری ها معوقات و عدم حمایت و همکاریها آفتهای درخت صخا هستند اما حمایت و همکاری و عنایت و توجه این آفت ها را از بین می برد بیشتر فکر کنیم