انفجار ذهن ازخودگذشتی رسیدی (داستانی قشنگ حتما بخوانید )
یک شرکت بزرگ قصد استخدام تنها یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی را برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت.
پرسش این بود: شما در یک شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس در حال عبور کردن هستید.
سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلا جان شما را نجات داده و یک نفر که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید.
شما می توانید تنها یکی از این سه نفر را برای سوار نمودن انتخاب کنید. کدامیک را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را بطور کامل شرح دهید.
قاعدتا این آزمون نمی تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خاص خودش را دارد.
پیرزن در حال مرگ است، شما باید او را نجات دهید هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد.
شما باید پزشک را سوار کنید زیرا او قبلا جان شما را نجات داده و این فرصتی است که می توانید جبران کنید. اما شاید هم بتوانید بعدا جبران کنید.
شما باید شخص مورد علاقه تان را سوار کنید زیرا اگر این فرصت را از دست بدهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او پیدا کنید.
از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، تنها شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود:
سوئیچ ماشین را به پزشک می دهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم زیر باران منتظر اتوبوس می مانیم.
پاسخی زیبا و سرشار از متانتی که ارائه شد گویای بهترین پاسخ است و مسلما همه می پذیرند که پاسخ فوق بهترین پاسخ است اما هیچکس در ابتدا به این پاسخ فکر نمی کند.
چرا؟ زیرا ما هرگز نمی خواهیم داشته ها و مزیت های خودمان را (ماشین) (قدرت) (موقعیت) از دست بدهیم.
اگر قادر باشیم خودخواهی ها، محدودیت ها و مزیت های خود را از خود دور کرده یا ببخشیم گاهی اوقات می توانیم چیزهای بهتری در زندگی و کسب و کارمان به دست بیاوریم.
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
تائب سرپرست قرض الحسنه و خیریه صخا داروندارش را برای روشن کردن یک چراغ که نامش را صخا گذاشت هزینه کرد و خودش سالها دررنج و عذاب و شکنجه و جوروجفا زندگی کرد اعتبار و آبرویش را به پای صخا ریخت تا این چراغ روشن بماند و پرنور شود
و از این سوختن و ساختن هم لذت زیادی می برد چون در این سوختن و ساختن بود که عاشق اشعار شاعران بزرگ دنیا و سخنان بزرگان جهان و آیات و روایات پروردگار شد و بوسیله دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب دنیا مطرح شد
دراین سوختن و ساختن بود که فعال و فداکار در زمینه قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش شد و به جذب و جلب خیرین و نیکوکاران بزرگ جهان و ورزشکاران و هنرمندان دنیا علاقمند و کوشا گردید
در این سوختن و ساختن بود که مجبور شد سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابد تا به هدف برسد و مقالات بیشمار و اشعار بی پایان تائب در صخا گواه این ادعاست کاری که هیچ کس قادر به انجامش نبود و فقط تائب با صخا موفق به انجامش شد
وقتی روشن کردن یک چراغ ساده ی " دوستت دارم "
کام زندگی را شیرین می کند ؛
دیگر چه جای اندوه ، چه جای اگر، چه جای کاش ،…
حتی اگر به رسم پرهیزکاری های صوفیانه
از لذت گفتنش ؛
امتناع کنی …
به همین سادگی اتفاق میافتد
میآید ؛
و توی قلبت آرام مینشیند !
می گوید:
" به ارتفاع ابدیت دوستت می دارم "