آینده نزدیک و دور صخا را چگونه می بینیم
سی سال روی این ایده صخا کار کردم مطالعه و بررسی کردم نقاط ضعف و نقاط قوت را شرح دادم زحمت کشیدم مقالات بی شماری نوشتم اشعار بسیاری گفتم تا داستان صخا به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد
داستان یوسف را بارها و بارها خواندم تفسیر کردم در کوه و صحرا فکر کردم و به نتیجه های خوبی رسیدم
سالها در این راه و در روشن ماندن چراغ صخا صبر و شکر جمیل کردم بهترین روزهای عمرم صرف تبلیغ و تشویق و پرنور شدن صخا شد همه انرژی خودم را صرف جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها کردم
و هردقیقه منتظر عنایت و توجه و حمایت بندگان توانای خدا از سراسر دنیا هستم منتظر تماس آنها هستم چون اعتقاد و اعتماد به خداوند دارم که پایان زحمت و رنج و صبر و شکر جمیل خوب و عالیست
هرچه بیشتر اصرار و پافشاری کنیم بیشتر مورد توجه و عنایت خداوند قرار می گیریم و خداوند اجر نیکوکاران را ضایع نمی کند
وقتی که تائب سالها زحمتهایش را به نمایش جهانی گذاشته است و به غیر از تائب هیچ کس اینچنین زحمتی را متحمل نشده است پس تائب طبق آیات سوره یوسف و داستان و سریال و فیلم یوسف آینده صخا را درخشان می بیند و ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارها را در صخا به لطف خداوند خواهد دید
آیات و روایات اینگونه می گویند اشعار شاعران اینگونه اعتراف می کنند سخنان بزرگان هم اینچنین می گویند همه و همه صحبتشان همین است که اجر نیکوکاران و فداکاران ضایع نخواهد شد و فعالان و فداکاران به هزاران امید به آب و آتش می زنند
آینده یوسف با اینکه در زندان گرفتار سرزنش ها و گلایه ها و بخل و کینه ها بود خداوند از همان ابتدا روشن کرده بود که عزیز و گرامی خواهد شد وعده های خداوند راست و درست است پس از آنجا که تائب عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و سحرخیز و کوهنورد است
و صخا از آنجا که یک ایده گره گشا و نان رسان و مشکل گشا در قالب قرض الحسنه و خیریه است و حامی فرهنگ و ورزش روستاهاست و عاشق گلستان کردن روستاها و خشنود کردن قلبهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم است مثل روز روشن است که به اوج ماه خواهد رسید
آینده صخا بخاطر نیتهای پاک و خالص تائب سرپرست عاشقش و ارائه خدمات انساندوستانه و خیرخواهانه اش درخشان خواهد بود خداوند وعده کمک به نیکوکاران را داده است و تائب با صخا در اوج نیکوکاری قرار دارد
آینده صخا بدستان توانای خداوند و بندگان عزیز و گرامیش در سراسر دنیاست
سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیدم صبح زود بیدار شدم سحرخیز و کوهنورد بودم ساعت یک و نیم بامداد باز احساس می کردم دیر بیدار شده ام این رمز روشن کردن چراغ صخا و روشن ماندنش با همه حرفها بود