تاثیر کوهنوردی برزنان
باید از روستاها شروع کرد و فرهنگ کوهنوردی را تقویت و پرنور کرد کاری که من سالهاست با صخا در حال مطالعه و بررسی آن هستم و خوشبختانه بعد از سی سال زحمت به موفقیت هائی رسیده ام وبا انسانهای توانا می توانم در تقویت فرهنگ و ورزش مخصوصا کوهنوردی کاری بزرگ را انجام بدهم و این طلسم بزرگ را در ابرسج بشکنم و برای همه روستاها پیام آور خوشبختی و پیروزی و آزادی باشم
کوهنوردی تنها ورزشی است که انسان را با طبیعت مانوس کرده و بر روی جسم و روان انسان تاثیری عمیق و ژرف مینهد. کوهنوردی تنها ورزشی است که سکو مدال ندارد، چرا که زندگی سکو و مدال ندارد. تنها ورزشی است که افراد در زمان بروز مشکل تعویض نمیگردند. کسی برای رسیدن به مقصد عجله نمیکند و دیگران را به جای نمیگذارد. همه با هم و در کنار هم در تلاش هستند تا یک برنامه به خوبی به پایان رسد و در زمان سختی ها همه در کنار هم هستندتنها ورزشی است که زنانه و مردانه ندارد ولی به ظاهر آن را مردانه تلقی می کنند. برای اثبات اهمیت حضور زنان در تیمهای کوهنوردی و توانایی آنان با هم به تاریخ کوهنوردی و توانایی آنان با هم به تاریخ کوهنوردی مراجعه میکنیم و تعدادی از زنان کوهنورد و فعالیتهای شاخصشان را بر میشماریم. (تاثیر کوهنوردی بر زنان)
چرا کوهنوردی تاثیر بهتری بر زنان دارد؟(تاثیر کوهنوردی بر زنان)
زنان تمایل بیشتری به کارهای گروهی دارند و این تمایل با نفس کوهنوردی که ورزش گروهی و جمعی است هم راستا است . خانمها به دلیل آناتومیخاصی که دارند تنها ۶۵ درصد قدرت بدنی مردان را دارا هستند. که از این میزان ۶۰ تا ۷۰ درصد آن دراندامهای تحتانی آنان است که به معنی قویتر بودن آنان نسبت به مردان است .نوع فیبرهای عضلانی بهگونهای است که نسبت به خستگی مقامترند. پس عملکرد بیشتری نسبت به مردان دارند. اشباع اکسیژن خون زنان در ارتفاع به ویژه در دوران قبل از یائسگی کمتر باعث ارتفاع زدگی مزمن Mountain Sickness می شود. همچنین در مطالعهای در دماوند میزان بروز بیماری حاد ارتفاع AMS در زنان کوهنورد بسیار کمتر از مردان بوده است. هیچ اختلافی در بروز و شیوع خیز مغزی بین خانم ها و آقایان وجود ندارد. زنان به دلایل مسایل بارداری و زایمان مقداری از کلسیم بدنشان به جنین منتقل شده و مستعد انواع بیماریهای استخانی و آرتروز در میانسالی می گردند و نیاز مبرمی به ورزش هایی چون پیادهروی و کوهنوردی دارند. عواملی چون شیوع کمخونی ناشی از فقرآهن(که در ۹۹ درصد از زنان ایرانی وجود دارد) تغییرات هورمونی و وضعیت حساس دوران بارداری نیز از عوامل محدود کننده فعالیتهای کوهنوردی زنان است، تاثیر روحی این ورزش روی زنان هم غیرقابل انکار است بهطوری که ۸۲ درصد از زنان کوهنورد ایرانی معتقدند که کوهنوردی علاوه بر جسم، تاثیر بسزایی در روح و روان آنها دارد. (تاثیر کوهنوردی بر زنان)
عوامل بازدارنده زنان در کوهنوردی
کوهنوردی در ذهنیت عوام ورزشی پر ریسک ومخاطره آمیز است، این ذهنیت موجب بدبینی بعضی از خانوادهها به این ورزش شده است.
عوام معمولا زنان را سرزنش میکنند که چرا خود را به خطر میاندازند . از دیگر سو متاسفانه قشر خاصی از جامعه مرد کوهنورد را سمبل پایداری و مقاومت میداند و زن کوهنورد را لجام گسیخته و بی بند و بار و به دور از مناسبات خانوادگی می نگرد. متاسفانه هنوز نگرشهای مردسالارانه در کشور ما باعث می شود که عده فکر کنند که زن ضعیف و موجودی کم توان می باشد!!!
اما پرسش این است: آیا زنان نیازمند سلامت جسمانی و روانی، رسیدن به علایق و خواستههای خود نیستند؟(تاثیر کوهنوردی بر زنان)
زنان کوهنورد بارها توسط خانواده، اطرافیان و جامعه مورد سرزنش واقع میشوند و گاهی حتا طرد هم میشوند و این از فقر فرهنگی نشات میگیرد.
آیا تا به حال کسی شنیده است که زنان به علت قوای جسمی خود مجبورند تا بتوانند همپای آنان باشند وهیچگاه اعلام نارضایتی نمی کنند. آیا تا به حال کسی توجه به زنانی که با تمام این مشکلات به کوهنوردی می پردازد کرده است؟ بیشتر افراد سعی نمودهاند که آنان را نفی و یا کارآنان را کم ارزش ودر مواردی نادر هم پای مردان نشان دهند. تا مادامی که به کوهنوردی کردن ورزش وجود داشته باشد و در پس کوهنوردی ذهنیتی مردانه خفته باشد، هیچ کمکی به رشد کیفی کوهنوردی بانوان نکردهایم. البته این عوامل در شهرستانها باید برای صعودهای خود، حتا یکروزه، ساعتها و روزها پاسخگوی خانواده و اطرافیان باشند و در جامعه هم گاهی مورد تمسخر و در بسیاری از موارد طعنهها و نیش های مردم باشند و اعتراضی ننمایند. افسوس که جامعه سنتگرای امروزی با افکاری بیشترا راکد مانع از حرکت آنان میگردد. محدودیتهای اجتماعی آنان را از اموری باز میدارد که علایق آنان را تشکیل میدهد.
اولین زنان کوهنورد(تاثیر کوهنوردی بر زنان)
اولین رکورد کوهنوردی زنان اروپا در سال ۱۷۹۹ میلادی در آلپ به ثبت رسیده است. درسال ۱۸۰۸ میلادی، پارامیز ۱۸ ساله فرانسوی برفراز مونبلان ایستاد، که نخستین صعود کننده این قله نام گرفت. نخستین زن صعود کننده اورست «جونکو تابئی» نام داشت که در ۳۵ سالگی برفراز این قله ایستاد.
اما در ایران، نخستین زنی که برفراز دماوند ایستاد مهری زرافشان بود. در همان سالها نیز چند کوهنورد آلمانی عکسی از ملوک تیموری را که قله توچال از وی تهیه کرده بودند در نشریات خود منتشر ساختند.
فروغ حاجی کریمی، کوچکترین دختری بود که در آن سال ها توچال را صعود نمود.
پنج دوشیزه عضو کانون کوهنوردان تهران نخستین زنانی بودند قله توچال را در زمستان صعود نمودند. مهری زرافشان و نلی یقاییان اولین شبمانی زنان ایرانی را برفراز قله دماوند انجام دادند. نلی یقاییان نخستین زن ایرانی است که برفراز مونبلان گام نهاد. مهری زرافشان نخستین زن ایرانی است که دماوند را در زمستان صعود نمود. نرگس حکیمی نخستین مربی زن کوهنوردی ایران است .
از دیگر زنان دهههای ۲۰ تا ۵۰ میتوان به عصمت قاضی، نصرت کوهکن، فرخکوهکن، مهرانگیز حکیمی، لیدا مارکاریان و بسیاری دیگر اشاره کرد که از خود فعالیتهای شاخصی به یادگار نهادهاند.
دهه ۶۰ را میتوان آغاز کوهنوردی فنی زنان دانست در دهه ۷۰ با شکلگیری انجمنها و گروههای بانوان، سیل عظیمی از زنان به این ورزش پرداختند. دهه ۸۰ ، دیگر صعودهای برون مرزی زنان بود که مورد توجه قرار گرفت. افرادی چون فریده یزدآبادی، لاله کشاورز و فرخنده صادق از پیشگامان کوهنوردی فنی و صعود دیوارهای بلند هستند . از لیلا اسفندیاری (نخستین زنی که به انتهای پراو دست یافت) (۱۳۸۱)سرپرست غار نمکدان طولانیترین غار نمکی جهان،(۱۳۸۶) سرپرست تیم صعود قله نانگاپاربات(۱۳۸۷)، شیما شادمان پرستو ابریشمی (موستاق آتا ۱۳۸۶) مهشید مهدیان (غار پرآو و صعود انفرادی کورژنفسکایا ۱۳۸۴) نیز میتوان به عنوان زنانی که دارای کارنامه خوبی هستند نام برد.
اینها تنها نامهای اندکی از زنان کوهنورد ایرانی است که افتخاراتی سترگ را کسب کردهاند و همواره با مشکلاتی بس عظیم روبهرو هستند. رفتارهای تبعیض آمیز در بسیاری از گروهها باعث شده است که در بسیاری از گروههای زنان فقط حق عضویت میپردازند وگروههای اندکی پذیرای آنان هستند..