جلوه های عشق و صداقت و ایمان در ابرسج
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
محرم است و بانک هل من ناصر بگوش می رسد مرا که دلسوز و غمخوار شدم حمایت کنید
در این شب تیره و تار نور فانوس می بینید مرا که دهقان فداکار شدم حمایت کنید
من ابرسج را از همه بیشتر دوست دارم چون به ابرسج به چشم مادرم نگاه می کنم ابرسج مادر من است یک مادر قشنگ و زیبا و بسیار دوست داشتنی و مهربان آبشار ابرسج با همه مهربان است در زمستان و تابستان مهربانیهای خودش را دارد
کوههای ابرسج دره های ابرسج غارهای زیبا در دل کوههای بزرگ که بعضی از آنها تعداد زیادی گوسفند جا می گیرد که پناهگاه خوبی برای دامهاست
از جمله یک غار بزرگ و معروف بنام کمر بن (کمر پائین ) دره کمر که به تعبیر بسیاری از دامداران هزاران گوسفند را در خودش جا می دهد که از عجائب است
درخت اورس کهنسال چهار هزارساله اش که یک جاذبه گردشگری عالیست که چندین سال است علاقمندان زیادی دارد و روزبروز بیشتر می شوند
جلوه های عشق را به نمایش گذاشتم چراغی در قالب قرض الحسنه و خیریه بنام صخا روشن کردم و از اعتبار و آبروی خودم برای جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان مایه گذاشتم
من عشق خودم را اینچنین به ابرسج نشان دادم و حمایت و همکاری از همه ابرسجیان خواستم یک افتتاح حساب صدهزارتومانی خواستم همین و حداقل تقویت سالانه حسابشان در صخا صدهزارتومان همین تا بتوانم راحت و آسان خدمت کنم و نقاط ضعف را از بین ببرم و نقاط قوت را تقویت کنم
تا این چراغ که علاج همه دردهای روستاست روزبروز تقویت و پرنور بشود
جواب عشق خودم را به ابرسج که در اوج فداکاری صورت گرفت و سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیدم تا این چراغ روشن بماند و ثبت و درج بشود و با ریاضتهای سخت و جان شکار عرفانی همراه بود حمایت و همکاری می خواهم بی ریا و بی بهانه چون بی ریا و بی بهانه فعالیت و فداکاری کردم
و با همه کم و کاستی ها و جوروجفاها و سختی و محنت ها سوختم و ساختم کاری کردم که در اوج جوانی با رای بالا رئیس شورا شدم و این برای یک جوان افتخار و عزت بزرگی محسوب می شود و باعث افتخار است اما بدون حمایت و عنایت و همکاری کاری از من ساخته نیست
من عشقم را به ابرسج اینچنین نشان دادم در صداقت و ایمان و فداکاری به آب و آتش زدم تا محبوب همه گشتم و اعتماد و رضایت همه را جلب کردم اما در روستاها مخصوصا ابرسج بی توجهی به فداکاران موج می زند عدم حمایت و همکاری با فداکاران و عاشقان و نیکوکاران موج می زند
نسبت به فداکاران بی تفاوتی و بی توجهی زیاد است و بار سنگینی از غیبت و تهمت و سرزنش و گلایه و توقعات بالا و انتظارات بی جا بدوش یک انسان عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری می افتد که کمر شکن است و غیر قابل تحمل می شود
و طوری می شود که یک انسان فداکار تا سطح بدترین انسانهاپائین کشیده می شود و بی گناه و مظلوم قربانی می گردد و این خشم و غضب خداوند را در پی دارد و خیر و برکت می رود برای همین است که اینهمه مشکلات گوناگون داریم که بخدا قسم با وجود یک فداکار مثل تائب و یک چراغ روشن مثل صخا خیلی راحت و آسان و در یک چشم به هم زدن حل می شود
اما فداکاری حمایت و همکاری و عنایت می خواهد عزیزان یک عاشق در این سطح لایق و شایسته تعصبات خشک قومی و قبیله ای نیست خدا را خوش نمی آید باید پا بروی غرور و خودخواهی بگذاریم و از فداکاران بی ریا و بی بهانه حمایت کنیم تا روستایمان گلستان شود
تائب عشق و علاقه خودش را به ابرسج صددرصد عالی نشان داد فداکاری را به اوج رساند همه وظیفه دارند به عشق ابرسج حمایت وهمکاری را صددرصد نشان بدهند اما متاسفانه به دلایل مختلف درصد حمایت بسیار پائین است واین بدور از انصاف است و شرم آور است
دو طرف ترازو را مساوی کنیم در همه زمینه ها تا خدا را خوشش بیاید و راضی باشد تا خیر و برکت سرازیر بشود من عاشق ابرسجم خانواده ام را عاشق ابرسج کرده ام از دل و جان مایه گذاشته ایم تا چراغی را که روشن کرده ام روشن بماند و ان شاء الله تقویت و پرنور گردد
که دوای درد قرض داران و دردمندان بشود با حمایت و همکاری ارائه خدمات ما را در صخا راحت و آسان نمائید عشق خودمان را به ابرسج با حمایت و همکاری از تائب در صخا با یک افتتاح جزئی و تقویت جزئی سالانه نشان بدهیم
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
محرم است و بانک هل من ناصر بگوش می رسد مرا که دلسوز و غمخوار شدم حمایت کنید
در این شب تیره و تار نور فانوس می بینید مرا که دهقان فداکار شدم حمایت کنید