من فقط از صخا لذت می بردم

کاش همه به کار خودمان عشق بورزیم و از آن لذت ببریم هرکس هرکاری که دارد فرقی ندارد 

من هم زندگی خودم را دارم اما من با دیگران فرق دارم من از همان کودکی می توانید بیائید و در ابرسج از همه و همه سوال کنید انگشت بگذارید روی هرکسی که دوست دارید و بپرسید که من چگونه زندگی کردم دوازده ساله بودم تیم فوتبال ظفر را افتتاح کردم و خودم با اندک پول توجیبی که پدروم بااینکه عیالوارو کارگر بود اما من بچه بزرگش بودم و به هروسیله به من می رسید و مادربزرگهایم که اولین نوه انها من بودم برای همین به من پول بیشتری می دادند 

و من هم همه این پولها را صرف خرید کتاب و لباس و کیف و کفش برای تیم ظفر می کردم مسابقه می گذاشتم هزینه هایش را می دادم تا اینکه نام ظفر به صخا تغییر کرد تا در قالب قرض الحسنه و خیریه هم فعال باشم هرچند بخیلان و هوسبازان زیادی مزاحم پیشرفت و رشد و شکوفائیم شدند اما من فقط به صخا و تقویت و پرنور شدنش فکر می کردم برای همین اذیت و آزارها مرا خسته و دلگیر نکرد و برعکس قوی و محکمم کرد 

با اینکه در صخا با وجود یک دنیا خدمات شایسته بخاطر معوقات و ضدهمکاریها و عدم حمایت و همکاریهای شرم آور اذیت و آزار شدم اما ادیسون به من یاد داد که هرگز ناامید نشوم حتی اگر هزاران بار شکست بخورم راههائی یاد خواهم گرفت برای همین عاشقانه با صخا به پیش رفتم 

بیشتر به خدا نزدیک شدم چون فقط با خدا درددل می کردم برای همین یاد گرفتم که چگونه به خدا نزدیک و نزدیک تر شوم 

من برای لذت بردن در زندگیم خیلی چیزهای زیادی داشتم با اینهمه فقط از صخا لذت بردم شب و روز وقت من صرف صخا شد خودم و خانه و زندگی و همه و همه را به پای صخا قربانی کردم تا صخا برای گلستان شدن روستایم پررنگ شود 

من از صخا بی نهایت لذت می برم بطوری که در کوه روی سنگها در مسیر آبشار چندین جا نوشته ام و آن نام عرفانی و روحانی را سجده می کنم و بوسه می زنم و از خداوند می خواهم خیر و برکت بدهد تا دردمندان خوشحال شوند تا اشتغالزائی فراوان شود 

من عاشق این نام هستم و همه را کم کم عاشق این نام می کنم این نام حاصل زحمتهای یک عمر علم و عرفان من است حاصل بی خوابیهای من است حاصل صبر و شکر جمیل من برکسانی که به تقلید از برادران یوسف سالها شکنجه ام دادند پیش چشم انسانهای بسیار بزرگی اذیتم کردند و آنها هم محکومشان می کردند اما تقدیر چنین بود چو یوسف بشوم  اینگونه بود کار خدا من چه کنم

من از صخا لذت می برم و با ورود عاشقان توانای طبیعت به ابرسج این لذت روزبروز زیادتر و پرنور تر می شود من صخا را به عشق مظلومان و معصومان دوست دارم صخا برای من بوی یوسف صدیق می دهد بوی کلبه احزان و چاه و زندان می دهد بوی سالها صبر و شکر جمیل برجوروجفای بخیلان و هوسبازان می دهد  صخا برای من یک دنیا عظمت و بزرگی است  

درود برصخا درود برتائب فعال و فداکار