وفاداری تائب به مردم خوب روستایش ابرسج
تائب در اوج صداقت و ایمان و فداکاری قرار گرفت و در راه فرهنگ و ورزش قدمهای محکمی برداشت و به این مقام ارزشمند رسید مردم هم قدر و ارزشش را دانستند وقتی که با لوازم خانگی صخا قصد و نیت خدمت به مردم را داشت و در خدمت خانواده ها در آمد استقبال خوبی صورت گرفت و به همراه همسرش بهترین خدمات را ارائه نمود
وقتی که در قالب قرض الحسنه و خیریه به مردم خدمت کرد مردم با حمایت و عنایت و همکاری نگاه ویژه به ایشان داشتند
وقتی هم در شورای روستا در اوج جوانی شرکت کرد مردم چنان توجه و عنایتی نشان دادند که بی نظیر و محشر بود اما همه جا بیست تا سی درصد بخیل و هوسباز داریم که بی نهایت تلاش می کنند تا سدراه فداکاران بشوند
درداستان یعقوب و یوسف این پیامبران بزرگ بوضوح مشاهده کردیم و به دقت می بینیم که چه شد و بخیلان و هوسبازان چها کردند
همه این سختیها و مشکلات باعث نشد که ذره ای از محبت تائب به مردم و برعکس مردم به تائب چیزی کم شود و در راه تقویت نقاط قوت هم قدمهای محکمی برداشتم مخصوصا افتتاح خانه کوهنوردان ابرسج تا نور را زیاد کنم و تاریکی ها را محو گردانم
داستان تائب با صخا را به گوش توانمندان رساندم تا با کمک و حمایت و همکاری آن عزیزان تقویت و پرنور بشوم مردم ابرسج با وجود همه مشکلات مرا سالها روشن نگه داشتند ما خودمان را نشان داده ایم و این وظیفه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هاست که تقویت و پرنورمان گردانند
تا از اینهمه لطف و عنایت خداوند بهره ببریم از اینهمه صداقت و ایمان و فداکاری استفاده و بهره ببریم
ما خودمان را خوب و قشنگ نشان داده ایم و بیشتر از این هم توان و نیرو و انرژی نداشته و نداریم اکنون نوبت دستهای غیب خداست که از آستین بیرون بیاید تا تائب مزد وفاداریش به مردم را بگیرد پاداش جانبازی و فداکاریش را در راه گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی بگیرد
و همچنین مردم مزد توجه و عنایت و حمایت و همکاریشان از تائب عاشق وعارف و شاعر و نویسنده و فداکار و سحرخیز و کوهنورد را بگیرند من و مردم وفادار ماندیم و سالها نمایش خوبی داشتیم اما تحت تاثیر بخیلان و هوسبازان قرار گرفتیم هرچند نباید بندگان توانای خداوند که اعتراف به یک دنیا صداقت و ایمان و فداکاری و وفاداری داشتند اجازه می دادند اما متاسفانه دادند اما در یک چشم به هم زدن همه جبران خواهد شد
من سالها تحت تاثیر بخیلان و هوسبازان قرار گرفتم و در اوج بی گناهی و مظلومیت و معصومیت اذیت و آزار شدم بی مهری و جوروجفا دیدم و همه اینها را خداوند شاهد بود اما یک سرسوزن عشق من به خداوند کم نگردید و روزبروز هم بیشتر شد تا جائیکه برسحرخیزی و کوهنوردی خودم افزودم تا با خداوند بیشتر درد دل کنم و بیشتر مقالات و اشعار ارائه دادم تا به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد و سربلند شوم تا همه را خوشحال کنم
من عاشق مردم خوب ابرسج هستم و خواهم بود همین مردم مرا عاشق و عارف و شاعر و نویسنده کردند همین مردم مرا سحرخیز و کوهنورد کردند و حسابشان از بخیلان و هوسبازان کاملا جداست و واگذار این بیست تا سی درصد را هم برخداوند کردم تا خودش جبران نماید
و من از خجالت مردم به خوبی و بادستهای پر در آیم من از خداوند در این دنیای بزرگ برای تقویت و پرنور شدن صخا تنها یک دانشمند و یا یک ثروتمند می خواهم که بالهای پرواز مرا قوی گرداند تا به عشق مردم خوبم پرواز کنم و اوج بگیرم
ابرسج را گلستان خواهم کرد تا یک الگو بشویم برای همه روستاهای دنیا هرروستا یک تائب با یک مجموعه انساندوستانه همچون صخا
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید