خطای بزرگ یا خطاهای بزرگ
وقتی که درباره یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری گول و فریب شیطان را می خوریم و بخل و کینه روا می داریم نقشه های شوم می کشیم این یعنی خطا و یا خطاهای بزرگی را مرتکب شده ایم که نه تنها خداپسندانه نیست بلکه شرمندگی و پشیمانی را عاقبت به همراه خواهد داشت چون یک روز دیر یا زود پرده ها کنار می روند ابرهای سیاه کنار می روند و حق و حقیقت روشن می گردند و حق به حقدار می رسد و آنروز برای همه بخیلان و هوسبازان سخت و جان شکار خواهد بود وقتی که دستها رو بشوند و خداوند وعده هایش را نسبت به نیکوکاران محقق و حتمی سازد
و نیکوکاران مزد و پاداش صبر و شکر جمیل خودشان را بگیرند پس چه بهتر است که از همان ابتدا فکر عاقبت را کنیم و هرگز بخل و کینه را در خودمان پرورش ندهیم و با بخیلان و هوسبازان دوست و یار و شریک نگردیم و دستهای پلید شیطان را بخوانیم
وقتی یک فعال و فداکاری که مورد تائید بزرگان است مود تائید افراد صالح است مورد تائید کودکان مظلوم و سالخوردگان معصوم است پس باید حواسمان را جمع کنیم تا دچار وسوسه های شیطان نگردیم و آبروی خودمان را نبریم و زحمت و دردسر و رنج و عذاب برای چنین عزیزی درست نکنیم
تحقیر و تخریب و تضعیف یک انسان عاشق و عارف و نیکوکار فریب شیطان است وسوسه ابلیس است و یاران شیطان که همان بخیلان و هوسبازان هستند خوشحال و خشنود می گردند و راه برای سم پاشی ها و جوسازیهای ناعادلانه و ناجوانمردانه اشان باز می گردد و با توجیهات و خدعه ها و دروغ ها کارگر می افتد و این باعث بروز بسیاری از مشکلات است و سوء تفاهم ها و سوء ظن ها زیاد می گردند و این خیلی بد است چون با آیات و روایات هم جور در نمی آید و همه معادلات درستکاران را تا مدتها برهم می زند و عوامفریبی می شود که قابل تحمل و جبران و توبه نیست
در مجموع شریک شدن برعلیه یک انسان مظلوم و بی دفاع آنهم در اوج صداقت و ایمان و فداکاری و بی جرم و بی گناه خطای بزرگی محسوب می شود و حتما یک روز چه در این دنیا و چه در آن دنیا اعتراف خواهیم کرد و چه بهتر که مثل برادران یوسف در همین دنیا اعتراف توفیقش حاصل بشود و برهمه مشخص و معلوم گردد که یک انسان فداکار و نیکوکار هیچ گاه مقصر نبوده و نخواهد بود و نیست و اگر متحمل چاه و زندان شده است متحمل رنج و دردسر و عذاب شده است متحمل سختی و محنت و مصیبت و بلا شده است صددرصد بخاطر بخیلان و هوسبازان می باشد
وقتی مزد یک کارگر را ضایع می کنیم دچار خطای بزرگی شده ایم وقتی با این وسعت و بزرگی دنیا جای یک مظلوم را می گیریم و در کمال ناباوری و با توجیهات ناعادلانه و ناجوانمردانه جایش می نشینیم و جایش را می گیریم حطای بزرگی مرتکب شده ایم وقتی از قدرت و موقعیت خودمان سوء استفاده می کنیم و به زیردست خودمان ظلم و ستم و جوروجفا می کنیم بدون هیچ شک و تردیدی خطائی بزرگ مرتکب شده ایم اشتباه بزرگی کرده ایم که توفیق توبه و تلافی را از دست می دهیم و عذاب وجدان خواهیم گرفت
وقتی که چنین کارهائی می کنیم و باعث و بانی ضدهمکاری و یا عدم حمایت و عنایت و همکاری با فداکاران می شویم خطای بزرگی مرتکب شده ایم چون یک فداکار در اوج عشق و علاقه به خداوند دراوج صداقت و ایمان و جوانمردی نباید پایمال گردد اما ما خطای بزرگی مرتکب می شویم که پایمالش می کنیم ضایع و تباهش می گردانیم تائب سالهادر اوج صداقت و ایمان و فداکاری چنین سرنوشتی برایش رقم خورد و بی نهایت تلاش کرد تا بتواند همه را مخصوصا دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار را به سبک و روش یوسف متوجه گرداند اما نتوانست هرچند او وظیفه خودش می دانست که دست از فعالیت و فداکاری و تلاش برندارد و به صبر و شکر جمیل خودش ادامه بدهدتا روزی که خداوند با دستهای غیبش مثل یوسف کمکش کند و بخیلان و هوسبازانی که سالها به تائب بد کردند به خطا و خطاهای بزرگ خودشان اعتراف و توبه و تلافی نمایند جبران کنند
ضدهمکاری با یک فداکار خطای بزرگی محسوب می شود که کار دشمنان است و از آنها بیشتر هم انتظار نیست چون تجربه اش را درداستان یوسف و برادرانش داریم اما بزرگتر از آن عدم حمایت و عنایت و همکاری با یک فداکار است که خطای بزرگیست و این کار بندگان توانای خداست که اصلا انتظار و توقعش را نداشته و نداریم و نخواهیم داشت چون فشار و عذاب ضدهمکاریها را که شاید به بیست درصد نرسند اما صددرصدش می کنند و این گناه و خطای عظیمی است که باید بندگان توانای خدا را متوجه بگردانیم یوسف لایق و شایسته چاه و زندان نبود اما شد تائب هم لایق و شایسته سالها درد و رنج و سختی و محنت نبود اما شد چون کسی داستان یوسف را نمی خواند اگر هم خوانده یا دیده اند توجه نکرده اند وگرنه در این عصر اینترنت با وجود اینهمه وسعت و عظمت دنیا و بندگان توانای خداوند در سراسر دنیا تائب یک روستائی اصیل و مهربان و غمخوار سالها در غربت و تنهائی کامل خیرخواهی نمی کرد انساندوستی نمی کرد انسان خیرخواه و انساندوستی مثل تائب آنهم در قالب فرهنگ و ورزش آنهم با کوهنوردی و قرض الحسنه و خیریه تا این حد غریب و مظلوم واقع نمی شد داستان تائب را به گوش عاشقان یوسف پیامبر در سراسر دنیا برسانیم
یک اعتراف تلخ و تکان دهنده را باید در این روستا رقم بزنم که عبرت همه کسانی باشد که در زندگی دیگران نقش کثیف و بد برادران یوسف را بازی می کنند و سالها یک مظلوم را بی گناه قربانی هوا و هوسهای شیطانی و دنیاپرستی و ظاهرپرستی خودشان کرده اند باید تائب ما در ابرسج معجزه عشق و علاقه اش را به یعقوب نبی و یوسف صدیق ببیند و به همه دنیا نشان بدهد که هروقت مظلوم واقع شدند به این پیامبران بزرگ متوسل بشوند حتما نتیجه می گیرند پس این نتیجه تابان و درخشان برای تائب مهم و الزامی و واجب است تا همه مظلومان عالم دلگرم و امیدوار باشند
و مظلومان عالم حتی در گوشه و کنار روستاهای دنیا مطمئن بشوند که خداوند بهترین یار و یاور و پشتیبان است و هیچگاه تنها نیستند چون خداوند به آنها وعده کمک داده است و البته به موقع به فریادشان می رسد و زورگویان عالم بدانند که عاقبت شرمنده و خجل می شوند و این داستان و افسانه و قصه نیست بلکه یک حقیقت است که روشن و واضح است و خداوند به آنها هم وعده داده است که دستهایشان را رو خواهد کرد هرچند که سالها طول بکشد
و بندگان توانای خداوند از بین دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب خداوند به همه دنیا با حمایت و عنایت و همکاری از تائب مظلوم و ستمدیده نشان بدهند که هرنیکوکاری که صبر و تقوی بکار ببرد بهترین مزد و پاداش نصیب و روزیش می شود و این داستان و قصه و افسانه نیست بلکه یک حق و حقیقت محض است و این اتفاقات تلخ و شیرین در همه دورانها برای همه بدکاران و نیکوکاران محقق و حتمیست
و مردم باید سجده شکر تائب را پس از سالها که انتظارسربلندی و سرافرازی دارد و توقع دارد که خوشحالی دیگران را شاهد باشد ببینند و بشنوند که می گوید خداوندا تو به من ایمان و همت و قدرت دادی و سربلندم کردی تا همه را خوشحال کنم توئی ولینعمت و صاحب اختیار من در هردو جهان مرا برضای خودت بمیران و با صالحانم محشور بنما
تائب چه باشد مشکلت زانوی غم داری بغل ولله و خیر و الماکرین افسرده و غمگین چرا
پیروز گردی عاقبت لکن توکل بایدت ولله و خیرو الفاتحین پرحسرت و بدبین چرا