چگونه فقر را ریشه کن کنیم

بسیاری از عزیزان درباره ریشه کن کردن فقر فعالیت و فداکاریها کرده اند منهم به نوبه خودم بعد از مطالعه و بررسی در احوال این عزیزان در سطح جهانی تلاشی را سالها کرده ام و از روستای خودم شروع کرده ام و فهمیدم هرروستا یک فداکار اگر قد علم کند و یک مجموعه در قالب فرهنگ و ورزش داشته باشد که تقویت و پرنور بشود همه دردهای یک روستا علاج شدنیست و بدینوسله می شود روستاها را گلستان کرد 

من یک ایده ناب دارم و آن صخاست 

و من می دانم که اگر یک فداکار تقویت و پرنور بشود می توان روستا را تقویت کرد پس از همه بندگان توانای خداوند می خواهم و دعوت می کنم که در تقویت و پرنور شدن یک فداکار تلاش کنند تا این مهم اتفاق بیفتد که یک اتفاق بسیار عالیست  

یک ایده ناب و ارزشمند در فقر زدائی می تواند باشد همه باید تلاش کنیم اما این امکان برای همه وجود ندارد اما وقتی یک فعال و فداکار در این راه و در این عرصه به میدان می آید می توانیم همه با او همکاری کنیم حمایتش کنیم 

پس همه در این راه شریک می شویم که ارزش و ثواب فراوانی هم دارد  با قلم و زبان و نفس و جان و مال خودمان از یک فداکار حمایت کنیم که جامعه ما به فداکاران توانا نیاز مبرم دارد می بینیم فداکارانی را که مظلومانه و در اوج ناتوانی تلاش می کنند و این خطاست و اشکال دارد 

پس فداکاران را تقویت و پرنور نمائیم تا این اشکال به خوبی برطرف شود و جامعه به سعادت و خوشبختی برسد  فقر به راحتی ریشه کن خواهد شد اگر در هرروستائی فداکار و یا فداکارانش تقویت و پرنور و پررنگ بشوند 

بهترین دوستان خداوند همین فداکاران هستند که البته همگی در عرصه کار آفرینی همت و تلاش می کنند و تک تک آن عزیزان انسانهای گره گشا و نان رسان و مشکل گشائی هم هستند که باید به جامعه جهانی معرفی بشوند تا از سوی توانمندان حمایت و یاری ببینند 

کار آفرینانی که نقاط قوت هرروستائی هستند و باید تقویت و پرنور بشوند  تا جامعه به رشد و تعالی برسد  

و اما خدمات صخا در قالب فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه سالهاست که ارائه گردیده است و خیلی هم خوب بوده است مخصوصا تلاشهای سال گذشته ما در صخا در زمینه جذب و جلب گردشگران که درهای جدیدی را با انسانهای تازه و توانا به روی مردم روستای ما باز کرده است و زمینه های اشتغال را به خوبی فراهم کرده است زمینه های فعالیت و فداکاری را به چشم می بینیم و اینها خبرهای بسیار خوبیست برای همه روستاهای جهان و روستا دوستان عاشق و شیفته و دلسوز  

من به یک اتاق خصوصی راهنمائی شدم و پس از یک برخورد بسیار دوستانه و صرف یک غذای خوب فرانسوی، از من خواسته شد که برای گروه درباره کارم توضیح دهم. به سرعت متوجه شدم که فرانک ریبود و همه همکارانش به خوبی فعالیتهای بانک گرامین را می دانستند. آنها میدانستند که ما به شروع جریان جهانی وامهای خرد کمک کردهایم؛ جریانی که با دادن وامهای کوچک بدون تضمین که معمولا مقدار آن معادل ۳۲ تا ۷۲ دلار آمریکا است به مردم فقیرکمک میکند تا بتوانند کسب و کار بسیار کوچکی برای خود شروع کنند. دستیابی به سرمایه حتی در مقیاس بسیار کوچک آن نیز میتواند تأثیر بزرگی روی زندگی انسانها داشته باشد. با گذشت زمان، بسیاری از فقرا میتوانند با سرمایه کمی که وام خرد برای آنها فراهم میکند تجارت موفقی مانند یک مزرعه کوچک، یک کارگاه صنایع دستی و یا یک مغازه کوچک راه بیاندازند و خود و خانواده شان را از فقر نجات دهند. در حقیقت، در طول ۳۱ سالی که من به مردم فقیر مخصوصاً زنان وام دادهام، تنها در بنگلادش میلیونها خانواده وضعیت اقتصادیشان را با کمک وامهای خرد بهبود بخشیده اند.

اولین بار اسم محمد یونس را در سایت متمم (محل توسعه مهارت های فردی من) دیدم. محمد یونس؛ کسی که با وام های خرد و ریزش، نجات بخش مردمان فقیر بود.

او بانک گرامین را تاسیس کرد که هدف آن اعطای وام های با بهره کم به فقرا بود تا از قبل همین وام ها، هم زندگی شان سروسامان پذیرد و هم چرخ اقتصاد مملکت با اتکاء به خرده تولید کننده های محلی سرپا بایستد.

ایده ای که در نهایت جایزه اقتصاد نوبل را برای این اقتصاددان مسلمان به ارمغان آورد و کتاب هایش را بر صدر پیشخوان کتاب فروشی ها قرار داد.

ایده ی ساده ای که با جرقه مشاهده فقرا به ذهن او خطور کرد و رشد کرد و قد کشید و توانست زندگی میلیون ها انسان را زیر و رو کند.

و ان شاء الله یک روز کتاب صخا را در سطح جهانی ببینیم داستان زندگی یک عاشق را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری در میدان فرهنگ و ورزش از روستای ابرسج