زمان یاری خداوند چه وقت است
وقتی که جانها به لب رسیدند و چشمها از کاسه پریدند انوقت زمان یاری خداوند می رسد در داستان یوسف در قسمت پایانی به این مهم اشاره شده است که کار به جائی میرسید رسولان ما مایوس می شدند و نسبت به وعده های یاری خداوند شک می کردند که دیگر خدا یاریمان نمی کند آن زمان وقت یاری ما فرامی رسید و عذاب ما هم از بدکاران هیچ گونه برگشتی نخواهد داشت و حتما این اتفاق می افتد و البته وعده یاری به نیکوکاران هم محقق و حتمیست
خداوند خوب می داند نمی داند می داند اگر نیکوکارانش به سربلندی و سرافرازی و هرگونه خیر و برکتی برسند بهترین گره گشا و نان رسان و مشکل گشا خواهند بود و بهترین نوع شکرگزاری و خدمت به دیگران را به مرحله عمل در خواهند آورد
پس چرا نیکوکاران سالها در سختی و بحران باشند هرچند که به بلوغ فکری می رسند و عقل و دانششان بسیار می گردد
اما همین نیکوکاران که در بینشان عده ای بوده و هستند که بی نهایت زجر می کشند حتی بالاتر از توانشان و بالاتر از حد تصور که اصلا با وعده های خداوند جور در نمی آید با آیات و روایات جور درنمی آید
و این مرحله بسیار خطرناک است چون مردم هم نسبت به نیکوکاران در اوج صداقت و ایمان و فداکاری ظنین می شوند قضاوتهای نادرست و سوء ظن ها و سوء تفاهم ها بالا می گیرد خدا همه اینها را می داند نمی داند
هرچه باشد خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است و خوب می بیند و می شنود حال همه بدست خداوند متحول می شود
زمان یاری خداوند برفداکاران و عاشقان در اوج مهر و دوستی هروقت که باشد شکر و سپاس این بندگانش را به همراه خواهد داشت خدا می داند نمی داند
وقتی که اربابت خدا باشد که گنج نهان و پیدا در دستان پرقدرتش است و به هرکه بخواهد می بخشد پس چرا نیکوکاران با اینکه قصد و نیتشان گره گشائی و نان رسانیست در تنگنا به دیگران خدمت کنند این با رحمت و حکمت و مصلحت خداوند چگونه جور در می آید تکلیف مظلومان و معصومانی که می توانستند با سربلندی و سرافرازی یک عاشق جانباز و بی پروا در مشکل گشائی بهره مند بشوند اما محروم و ممنوع شدند چه می شود
پس خداوندا هرچه زودتر برنیکوکاران ببخشای و رحمت کن و خیر و برکتت را برچنین بندگانی از در و دیوار بباران تا همگی خوشحال بشوند