امروز این بیت از حضرت حافظ در ذهن من بود و در مورد این بیت تفاسیر بسیار زیادی داشتم همه بیتهای حافظ زیباست و یک دنیا معنی و مفهوم دارد و بعضی وقتها بعضی از بیتها شورو حال خاصی به انسان می دهد
خستگانرا چوطلب باشد و قوت نبود گرتوبیداد کنی شرط مروت نبود
خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق تیره آن دل که دراو شمع محبت نبود
دولت از مرغ همایون طلب و سایه او زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود
گرمدد خواستم از پیر مغان عیب مکن شیخ ما گفت که درصومعه همت نبود
حافظا علم و ادب ورز که درمجلس شاه هرکه را نیست ادب لایق صحبت نبود
در مورد آن بیت و این ابیات دیگرش قضاوت برعهده خودتان واقعا حیرت انگیز است بیهوده نیست که تائب از سال 74-75 حافظ را محکم دربغل گرفته است و عاشق و شیدای حافظ است
در گوشه ای از این جهان بزرگ یک نفر با از خودگذشتن فداکاریهای بسیاری برای بندگان خدا انجام داد و خودتان می دانید در این زمانه فداکاری یعنی اوج همت و ایثار و وقتی در اوج همت و ایثار بودی واقعا خسته می شوی
و باید کسانی که اهل دل هستند قدر تورا بدانند کسانی که اهل جوانمردی و ایثار هستند قدرشناس تو باشند
همه کسانی که اهل حافظ و قرآن هستند باید به تو عنایت و توجه کنند
چون فداکاران جواهراتی نایاب هستند که باید قدرشناسان برایشان کاری بکنند قدرشناسان باید از وجود این جواهر نایاب باخبر بشوند تا بتوانند کاری بکنند جواهری نایاب بنام صخا که از دل حافظ و قرآن بیرون آمده است
متشکرم از شما عزیزانی که مطالب عرفانی و روحانی مرا هر روز دنبال می کنید امیدوارم با کمک شما بتوانم به هدف والای خودم که عزت و سربلندی صخاست برسم و هیچ کس از این در دست خالی بیرون نرود
باید افراد توانا را بسود عاشقان تحریک کنیم با کمک همدیگر این همه انرژی که در راه قرض الحسنه صخا صرف می کنم نیاز به تقویت دارد و تقویتش حمایت افراد باسواد و بافرهنگ و بانفوذ و با قدرت است
امیدوارم روزی برسد که نیاز به این حرفها نباشد و این فرهنگ عوض شود و مردم منتظر باشند تا شنیدند که از گوشه ای بلبلی شروع به خواندن کرد مجذوبش شوند تائب همان بلبلی است که چندین سال از علم و ادب و عرفان می خواند و از حافظ و قرآن می خواند پس باید از چنین افرادی بی نهایت قدردانی و حمایت شود
مگر در هر عصری چند نفر از این افراد داریم و پیدا می شوند اکنون مگر یک تائب بیشتر داریم پس چرا
شما باید این فرهنگ را عوض کنید و قدر امثال تائب را که امیدی در این تاریکیها هستند و شمعی روشن بدستشان دیده می شود بدانید این شمع و این چراغ صخا را بدست هرکسی نمی بینیم
کسی حال و حوصله ندارد که خودش و خانواده اش را به دردسر بیندازد تا کاری برای مردم بکند پس اگر کسی پیدا شد همه جوره در خدمتش باشیم و به او نظر مثبت داشته باشیم
و خدا نکرده گول و فریب نقاط ضعفی را که طبیعی هستند نخوریم و به این بهانه دست از یاری تائبان نکشیم
من آرزو دارم که یک تائب پیدا بشود و بتوانم هرگونه حمایت و عنایتی را برایش داشته باشم بدون اینکه التماس و خواهشی داشته باشد من این را بالاترین عبادت می دانم من این حمایت از عاشق و مومن را با ارزش می دانم
خستگانرا دریابیم کسانی که عاشقانه برای مردم کار می کنند و خالصانه فعالیت و فداکاری دارند
باید برای این دسته تمام نیرو و انرژی خودمان را بکاربگیریم تا با قوت و قدرت بیشتری به مردم خدمت کنند اگر این کار را انجام ندهیم و دریغ کنیم به قول حضرت حافظ شرط مروت و جوانمردی و شرط سپاسگزاری نیست
و این یعنی قهر و غضب خدا چون فداکاران و دلسوزان بالاترین نعمت خدا هستند و شکر بر این نعمت واجبتر است
و همه پیامبران و امامان و اولیاء و شاعران وحکیمان ما را برحمایت از عاشقان دعوت کردند و دستور دادند
نباید ما از ادبیاتی استفاده کنیم که از فراموش شدگی می آید و از بی محبتی کسانی که عاشقشان هستی و به عشق و امید انها فعالیت و فداکاری می کنی و آنها علیرغم توانائی دریغ می ورزند
و با اینکه می توانند کارهای بزرگی برای پیشرفت و رشد و شکوفائی انجام دهند اما بی تفاوت هستند
کسانی که قرار بود به جوانمردان و عاشقان کمک کنند و حالی از آنها بپرسند