با خیال راحت خوبی کنیم خداوند عاشق خوبان است

سحرخیزی و کوهنوردی اوج خوبیست یعنی اینکه پشتوانه بسیار خوبی برای نیکوکاری است چون قدرت انسان را در برابر ناملایمات بالا می برد 

کسی که نیت خوبی و نیکوکاری دارد باید به سحرخیزی و کوهنوردی خودش را مجبور کند چون در راه نیکوکاری تیرهای زهر آلودی می خوری که فقط باید در سحرگاهان و در کوه و صحرا دردلت را به خداوند که بهترین پشتیبان است بگوئی وگرنه یکجائی انسان از خوبی کردن هم بیزار می شود اما کوه نمی گذارد درددل با خداوند سبک و راحتت می کند و دوباره جان تازه می دهد تا به خیر و خوبی ادامه بدهی 

اگر در خوب کردن ها اصرار و پافشاری کنیم دستهای غیب از جاهائیکه فکرش را نمی کنیم به یاری ما بلند می شوند و از همه جا و همه کس حمایت و همکاری خواهیم دید زمین و آسمان به ما کمک می کنند تا سربلند و سرافراز شویم فقط صبر و شکر جمیل مهم و الزامیست 

چون مقام نیکوکاری را به هرکس نمی دهند و فقط به صابران و شاکران می بخشند همانطور که پیامبران ما هرگز از خیر و خوبی دست نکشیدند و تا آخر ادامه دادند و رنگین کمان پاداش کسانیست که تا آخرین قطره زیر باران ماندند 

داستان همه کسانی  که خوب و مهربان هستندو با دست پرونیت خالص به مردم خدمت می کنند را به گوش یکدیگر برسانیم اینطوری حق هیچ انسان خوبی ضایع نمی شود و درکوه و بیابان از بخیلان و مغرضان و مغروران و منفوران به خداوند پناه ببریم یک روز دعای ما مستجاب می شود و به آرزوی خودمان می رسیم داستان موسی را همه شنیده ایم که از دست فرعونیان در اوج صداقت و ایمان و فداکاری به کوه و صحرا زد و در پایان دعایش مستجاب شد و زورگویان همچون برف آب شدند و موسی و یارانش مثل کوه استوار و پابرجا باقی ماندند  

 

امکان ندارد کسی با فداکاران دشمنی کرده باشد و خداوند را ندیده باشد

هرکس خدا را یاری کند خدا یاریش می کند و قدمهایش را استوار می گرداند 

امکان ندارد کسی با یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری دشنمی کرده باشد و دستهای پرتوان خداوند را ندیده باشد دستهای خشم و غضب پروردگار را که از آستین برای انتقام و تلافی بیرون آمدند را ندیده باشد 

در داستان یوسف بوضوح بعد از سالها کینه و دشمنی برادرانش و آن زنان حیله گر و مکار دیدیم و این نمونه بارز حمایت و پشتیبانی خداوند از مظلومان و عاشقان و بی گناهان است و باید عبرت همه کسانی باشد که به تقلید دشمنان یوسف زندگی می کنند 

هرکس در هرلباسی به تقلید ازدشمنان یوسف زندگی کرده است و روزگار مظلومان و جوانمردان را تیره و تار نموده است خیلی زود توبه و جبران و تلافی کند که واقعا دشوار است تا وقت داریم از بازی کردن در نقش ناجوانمردان و دلهای سیاه و چشمهای شور دست برداریم 

و اما از کسانی که نقش عزیز مصر را برای جوانمردان بازی می کنند تقلید کنیم از دلهای دریا و قلبهای شیر باشیم تا خداوند از ما راضی و خشنود باشد در یک چشم به هم زدن جوانمردان را سربلند و سرافراز کنیم و دلهای فراوانی را شاد گردانیم 

امکان ندارد کسی به جوانمردی و انسانیت و شرافت مشغول باشد و دستهای غیب خداوند را در حمایت و یاری خودش ندیده باشد حتی اگر سالها مورد امتحان و آزمایش قرار گرفته باشد حتی اگر سالها برجوروجفای نامردان صبر و شکر جمیل کرده باشد در یک چشم به هم زدن همه شاهد خواهند بود که سربلند و سرافراز می شود این خاصیت وعده ها و قول و قرارهای خداست اعتماد کنیم اعتبار کنیم 

هرگز به فداکاران شک نکنیم فداکاران را به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی متهم نکنیم چون خودمان ضرر خواهیم کرد اگر یک سرسوزن به فداکاران شک کنیم درباره فداکاران خداوند را در نظر داشته باشیم و امتحان و آزمایش خداوند را هم در نظر بگیریم 

همه کسانی که با یوسف صدیق دشمنی کردند شک و شبهه داشتند سوء تفاهم و سوء ظن داشتند خجل و شرمنده شدند و اما کسانی هم که به یوسف اعتماد و اعتبار کردند مخصوصا حضرت یعقوب نبی سربلند و سرافراز گردیدند و حرفشان ثابت شد  

همه کسانی که از فداکاران حمایت کردند مزدشان را تمام و کمال از خداوند گرفتند و بهشت برین را نصیب و روزی خودشان کردند خیردنیا و آخرت نصیبشان شد  و همه کسانی هم که از نامردان حمایت کردند خجل و شرمنده گردیدند و جهنم قسمتشان شد 

هیچ انسانی جرات جسارت به جوانمردان را نخواهد داشت وقتی که خداوند حامی و پشتیبانشان است و از رگ گردن هم نزدیک تر می باشد و کسانی هم که از صبر خداوند سوء استفاده نمودند شرمنده شدند 

هیچ انسانی جرات دشمنی با جوانمردان را ندارد مگر کسانی که صاحب دلهای سیاه و چشمهای شور هستند که خداوند لعنتشان کرده است پس در صفای نیت بکوشیم در صفای باطن همت و تلاش کنیم 

عاشق جوانمردان باشیم دلهایمان در صافی تقویت و پرنور خواهند شد  فقط عاشق خوبان عالم باشیم همین و بس 

خداوند آمد شما هم بیائید دراورسج به نیابت از همه روستاهای دنیا

ببخشیدیک عمر گفتیم ابرسج چون اورسج درست است بخاطر درخت اورس کهنسالش اورس چهارهزارساله اش 

فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی   که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز 

من واقعا کسی نبودم اما قدر و ارزش خودم را دانستم باعشق با سحرخیزی و کوهنوردی به تقویت و پرنور کردن عشق پرداختم با از خود گذشتن چراغ عشق را در خودم روشن و پرنور کردم تا صاحب یک ایده ارزشمند شدم یک قرض الحسنه و خیریه افتتاح کردم با کمک همسرم و کم کم دوستان به ما پیوستند خیلی عالی بود اما مشکلات و نقاط ضعفی طبیعتا هست پیش می آید که فقط با یک دل دریا و یک قلب شیر درست می شود 

و اما سالهاست همت و تلاش می کنم دعا و آرزو می کنم تا خداوند آن قلب شیر و آن دل دریا را برساند همانطور که از غیب برای یوسف رساند نگاه کنید دقت کنید به داستان یوسف عزیز مصر آمد و در یک چشم به هم زدن آنهمه جوروجفا آنهمه کینه و دشمنی و رنج و انده تمام شد 

اینجاست که حافظ می گوید که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند 

وقتی خداوند به یک انسان هیچ و پوچ از برکت عشق اینهمه توجه و عنایت دارد وقتی با آنهمه عظمت و بزرگیش اینهمه لطف دارد چگونه بندگان توانا دانشمند و ثروتمند خداوند با اینهمه ذلت و خواری و پستی دنیا به امثال تائب بخاطر خداوند توجه و عنایت نمی کنند تا یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری تقویت و پرنور شود سربلند و سرافراز شود و همه را در یک چشم به هم زدن خوشحال کند 

وقتی که خداوند اینچنین و براحتی می آید چگونه بندگان توانایش آنگونه و با سختی و جان کندن می آیند واقعا که شرم آور و بی انصافیست خداوند به این بزرگی بندگانش به کی رفته اند 

داستان صخا را به گوش انسانهای خوب برسانیم سعادت و خوشبختی از برکت انسانهای خوب حاصل می شود از برکت انسانهای توانا دانشمند و ثروتمند پس داستان صخا را به گوش دانشمندان و ثروتمندان دنیا برسانیم    

قربون بندگان دانشمند و ثروتمند و ستاره دنیا برم که خیلی بدحال و سنگین هستند دیر می آیند 

آمدی جانم ولی حالا چرا    

نکند نوش دارو بعد از مرگ سهراب باشیم برای عاشقان برای فداکاران برای دلدادگانی همچون تائب در صخا در اورسج برای همه روستاهای دنیا آرزوی گلستان شدن دارم دعایم گلستان شدن همه روستاهای دنیاست به شرط حمایت و همکاری از فداکاران 

من می خواهم با صخا طلسم یک عمر عدم حمایت و همکاری از فداکاران را بشکنم یا محمد بگوئیم و از تائب در صخا حمایت کنیم یا موسی بگوئیم و از تائب در صخا حمایت کنیم یا عیسی بگوئیم و از تائب در صخا حمایت کنیم در اول و آخر یا یزدان بگوئیم و از تائب در صخا حمایت کنیم فارغ از هردین و آئینی از تائب در صخا بخاطر گلستان شدن روستاهای جهان حمایت کنیم و پرچم سبز و سفید صخا را پرچم صلح و دوستی صخا را در روستاهای دنیا به اهتزاز دربیاوریم هرروستا یک تائب با صخا و حمایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان از او بیائیم با تقویت و پرنور کردن صخا فرهنگ و ورزش را در روستاهایمان تقویت و پرنور کنیم تائب یک هکتار زمینش را به خانه کوهنوردان برای جذب و جلب گردشگران و عاشقان طبیعت اهداء کرد چرا در هر روستائی یک تائب نداشته باشیم تا فداکاری کند و با جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان روستایش را در یک چشم به هم زدن گلستان کند راحت است آسان است به شرط توجه و عنایت توانمندان تقویت و پرنور شدن فرهنگ و ورزش علاج همه دردهای روستاهای جهان است 

این شمائید که باید وارد شوید

یک انسان عاشق درهای خیر و برکت و عزت را باز می کند آنهم با سحرخیزی و کوهنوردی و صداقت و ایمان و فداکاری این شما دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب دنیا هستید که باید وارد شوید 

وارد شوید تا با کمک شما بتواند یک عاشق همه را خوشحال و خشنود کند 

بدون حمایت و همکاری شما دانشمندان و ثروتمندان نمی شود کاری بزرگ انجام داد 

وقتی تائب سرپرست صخا با یک ایده ناب و ارزشمند برای روستاهای دنیا به میدان آمد اما سالهاست خبری از دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های همان روستا حداقل نیست چه باید کرد چه انتظاری می توان داشت 

نیامدن و وارد نشدن شما چه دلیلی می تواند داشته باشد فقط یک دلیل می تواند داشته باشد در هیچ کس همت و دین و ثبات نیست جان کندن است زندگی ما حیات نیست من این را بوضوح سالهاست می بینم 

وقتی انسانهای توانا از یک عاشق حمایت و همکاری نمی کنند چه حرفی می توانند برای گفتن داشته باشند چه دلیلی می توانند برای عدم حمایت و همکاری خودشان داشته باشند چون شرم آور و بی انصافیست پس هیچ دلیلی نمی توانند بیاورند و فقط محکوم هستند و مسئول همین و بس 

باید جواب خداوند را هم بدهند باید تحمل شرم و خجالت را نزد خداوند داشته باشند که اصلا نمی توانند  

این شمائید که باید وارد شوید تائب دروازه رحمت را با صخا بروی مردم روستایش گشود و می تواند با حمایت و عنایت تنها یک انسان توانا از روستایش همه را خوشحال کند و روستایش را دریک چشم به هم زدن گلستان نماید 

خود دانید می توانید وارد شوید می توانید هم وارد نشوید اما ضرر می کنید ضرر می کنند مخصوصا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم ما خیلی از عدم حمایت و همکاری شما توانمندان ضرر می کنند این موقعیت هرصدسال یکبار اتفاق می افتد 

چنین کسی مثل تائب با صخا صدسال باید بگذرد که از یک رحمی بیرون بیاید یک انسان که همه خوبیهای دنیا را در خودش یکجا جمع کرده است نابغه است اسطوره است باید همه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های دنیا قدرش را بدانند چون برای همه روستاهای دنیا خوب است 

عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و سحرخیز و فعال و فداکارو بسیاری از این قبیل دیگر چه می خواهیم دیگر دانشمندان و ثروتمندان ما بدنبال چه کسی می گردند 

خودم را نشان دادم اکنون نوبت شماست  

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید   

صخا از معجزات علم و عرفان    صخا لطف و عنایتهای یزدان  

و شما این شمائید که باید داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانید شما که بوئی از انسانیت و شرافت و خداوند دارید شمائی که به تقلید از برادران یوسف زندگی نمی کنید 

شما که به تقلید از بخیلان و هوسبازان و مغرضان زندگی نمی کنید آری شما شما که به تقلید از دلهای دریا و قلبهای شیر زندگی می کنید 

موثرترین سخنان دنیا

راست می گویند موثرترین سخنان دنیا را در صخا دیده و شنیده ایم امیدوارم اینطور باشد من خوشحالم که توانستم با سی سال بی خوابی و سحرخیزی و کوهنوردی راوی موثرترین سخنان دنیا باشم باعث و بانی گلچینی از سخنان موثر دنیا هستم 

همه اینها از برکت سحرخیزی است وقتی که سحرگاهان را دریابی معجزه می کند عاشق بزرگان و سخنانشان می شوی و ارائه دهنده خوبی هم خواهی شد و همینها باعث می شود که در قلب همه دنیا جا بگیری و همه مجذوب تو بشوند 

امثال تائب سعی و تلاش می کنند مردم را عاشق سحرخیزی و کوهنوردی و مطالعه و بررسی کنند اینگونه انسانها تقویت و پرنور می شوند و درخشان و تابان می گردند داستان امثال تائب را به گوش یکدیگر برسانیم کسی که باعث تحریک و تشویق نوجوانان و جوانان به فعالیت و فداکاریست 

چون خودش از فعالیت و فداکاری خیر دیده است عمری به سحرخیزی و کوهنوردی فکر کردم و به هیچ چیز دیگری فکر نکردم صحبتم در این زمینه بود اندیشه و کردارم در این زمینه بود و به هرچیزی فکر کنیم همان می شویم 

امروز در اطراف من پراز انسانهائی هستند که سحرخیز و کوهنوردندو روزبروز هم تعدادشان زیادتر می شود هرکسی یه جوری هست یه جوری حال می کند و من با سحرخیزان و کوهنوردان حال می کنم 

امیدوارم همه دنیا پربشوند از انسانهای سحرخیز و کوهنورد دلهای دریا و قلبهای شیر حاصل و محصول سحرخیزی و کوهنوردی هستند محال است کسی سحرخیز و کوهنورد باشد اما بدحال و بدعنق باشد محال است 

سحرخیزی و کوهنوردی بلای جان هرگونه بخل و کینه و حسادت و غیبت و تهمت هستند چون وقتی برای فکر کردن به اینها به انسان نمی دهند پس همه عاشق سحرخیزی و کوهنوردی باشیم تا وقتمان را قشنگ و زیبا پرکند  

من خودم تا حوصله ام سر می رود تا ناراحت و کسل می شوم تا مریض و افسرده می شوم سربه کوه و صحرا می گذارم آنقدر می روم تا حالم خوب شود و تاوقتی که حالم خوب نشود برنمی گردم اما کمتر از نیم تا یکساعت کوهنوردی حال هرانسان افسرده ای را صددرصد خوب می کند امتحان کنیم خیر و بهره اش را هم ببینیم 

روزجهانی لبخند

روز جهانی خنده چیست؟ «روز جهانی خنده» در ۱۹۹۸ توسط دکتر مادان کاتاریا، بنیانگذار حرکت جهانی یوگای خنده، شکل گرفت. جشن گرفتن و بزرگداشت روز جهانی خنده یک مانیفست مثبت برای صلح جهانیست و قصد آن بیداری جهانی برای برادری و دوستی از راه خنده است.

مشو در پیچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم کن تبسم

صخا لبخند خداست من از همه دلهای دریا و قلبهای شیر جهان دعوت می کنم تا لبخند خداوند را برمردم روستایم و همه روستاهای جهان شیرین کنند چون تائب قرار است همه روستاهای جهان را با صخا گلستان کند 

من این فرهنگ هرروستا یک تائب با صخا را باید در جهان جا بیندازم یک تائب با صخا به شرط حمایت و همکاری و توجه و عنایت همه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های روستا 

من می خواهم فرهنگ حمایت و همکاری از فداکاران را در جهان زنده و برقرار کنم من می خواهم در اوج صداقت و ایمان و فداکاری قدرو ارزشم به نحو احسن دانسته شود تا همه نوجوانان و جوانان جهان تحریک و تشویق و ترغیب به فعالیت و فداکاری بشوند 

بلوغ فکری بهترین نعمت پروردگار است

 

امثال تائب که انسانهای بسیاری هستند در گوشه و کنار این جهان ومخصوصا درروستاها که با وجود توانائیهای بسیار بالا بخاطر امکانات ضعیف و شرایط نامناسب نمی توانند آنطور که شایسته اش هستند خودشان را نشان بدهند و طبیعتا تحت تاثیر این شرایط بد قرار می گیرند و ضعیف و کم نور نشان داده می شوند 

هرچند می توان با حمایت و عنایت و همکاری تقویت و پرنورشان ساخت اما نمی کنند باید داستان امثال تائب را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر رساند تائب کسی که می تواند در یک چشم به هم زدن روستایش را گلستان کند اما قربانی ضدهمکاریها و عدم حمایت و همکاری ها می شود که مخصوصا در روستاها طبیعی می باشد 

چه اشکالی دارد دستهای بلندی را برای یاری و حمایت تائب بفرستیم تا با این ایده های ناب  خودش را نشان بدهد

واقعا حیف است که قدرامثال تائب را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری ندانیم 

تائب کسی که در بدترین شرایط با کمترین امکانات شاهکار کرد اما افسوس که ارزش و قیمت این موقعیت را دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های ما نمی دانند 

و در زیر خروارها خاک پشیمان می شوند حسرت می خورند که چرا ندانستند و آنوقت دیگر دیر است من خیلی همت و تلاش کردم تا خودم را ثابت کنم اما سالها طول کشید چون حمایت و همکاری و توجه و عنایت به فداکاران ضعیف و یا اصلا نیست و این درد جامعه ماست عقب ماندگی ما به همین دلیل است 

هرچند هنوز هم دیر نیست و با یک کرشمه می شود تلافی صد جفا کرد اما دلهای دریا و قلبهای شیر می خواهد که متاسفانه ما ندیدیم و نشنیدیم بعد از این همه سال یک دل دریا و یک قلب شیر خداپسندانه و داوطلبانه جذب و جلب تائب در صخا نشد  و حسرتش سالهاست که بردل تائب عاشق مانده است 

هرچند نا امید نبوده و نیستم اما این دیر شدنها سخت رنج و عذابم می دهد من لایق و شایسته بهترینها بودم اما این دنیا حتی یک نفر را هم از من دریغ ورزید چه دنیای بخیل و حسودی بود که چشم دیدن یک عاشق را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری نداشت چشم نداشت تا لبخند خداوند را برمردم شیرین کنم صخا لبخند خداست نباید با ضدهمکاری و معوقات و عدم حمایت و همکاری لبخند خداوند را برمردم تلخ و زهر کرد 

حیف است شرم آور است بی انصافیست فقط با یک ابرمیلیاردر و یا یک سوپرپولدار این لبخند شیرین می گردد و دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را شاد می گرداند و روستایم گلستان می شود 

نباید دیر بشود باید برای جذب و جلب تنها یک انسان توانا برای تائب در صخا عجله کنیم تائب برای رسیدن به این بلوغ فکری در اوج نوجوانی و جوانی خیلی زجر کشید خیلی صدمه خورد خیلی ریاضتهای تلخی کشید 

تجربه های تلخی را پشت سرگذاشت صبر و شکر جمیلی را به نمایش گذاشت 

من که ره بردم به گنج حسن بی پایان دوست    صدگدای همچو خود را بعد از این قارون کنم 

اما نشانه های بلوغ فکری:

1. قدرت فرضیه سازی یکی از علائم تفکر انتزاعی است.

2. قدرت استنباط و استنتاج و حل و فصل مسائل علمی-اجتماعی

3. قدرت درک مسائل زندگی، مسائل اجتماعی و سیاسی از نشانه های دیگر تفکر انتزاعی است.

4. منطقی و عاقلانه برخوردکردن با مسائل فردی و اجتماعی

5. کنترل تکانه های هیجانی و به عبارت دیگر مدیریت احساسات و هیجانات.

6. تصمیم گیری منطقی و به موقع در کارها

7. اجتناب از رفتارهای سبک و سفیهانه

8. تقلید کورکورانه نکردن از دیگران

9. داشتن یک سلسله اصول اخلاقی و رعایت نکردن آنها به عبارت دیگر داشتن «اخلاق خودپیرو» نه اخلاق دیگرپیرو.

اما اینکه چگونه می توان به بلوغ فکر دست یافت؟

 بلوغ فکر نتیجه تحول شناختی در انسان است بنابراین اگر کسی آن دوره های سه گانه را پشت سربگذارد نتیجه قهری آن بلوغ فکری و رسیدن به تفکر انتزاعی است. از این رو همه چیز در اختیار ما نیست برخی از عوامل جنبه ژنتیکی دارد. آنچه در اختیار ما قرار دارد، دستکاری عوامل محیطی است. هر چه عوامل محیطی مثل تغذیه، خانواده، مدرسه، دوستان، تمرینات فکری، مطالعه و ... از کیفیت بهتری برخوردار باشد در رشد فکر و رسیدن به تفکر انتزاعی کمک می کند بنابراین:

- مطالعه بیشتر

- تحلیل مسائل زندگی و مسائل اجتماعی-سیاسی

- تقلید کورکورانه نکردن

- استفاده هر چه بیشتر از قدرت اختیار و انتخاب بر اساس منطق صحیح

- تعامل با دوستان منطقی و خوش فکر

- شرکت در فعالیتهای اجتماعی

- مسئولیت پذیری و انجام مسئولیت های بنحو احسن

- مدیریت هیجانات و عمل کردن بر اساس منطق و عقل

- تأمل و تفکر هر چه بیشتر در مسائل پیرامونی

اینها مجموعه عواملی هستند که در رشد و بالندگی فکر نقش بسیار مؤثری دارند.

مرده ها با من حرف می زنند

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش (هاتف غیب ) 

تقریبا همه مردم سی سال است که هرروز مرا سرمزار می بینند آنها می بینند که سرمزار ساعتها نشسته ام متفاوت از همه نه فقط پنج شنبه ها که همه روز روزی یکی دو ساعت وهمه تعجب می کنند چون آنها نمی دانند که مرده ها با من حرف می زنند 

دانشمندانی را زیارت می کنم و فاتحه می خوانم که با من سخن می گویند آنها به من می گویند تائب ما در وقت حیات می توانستیم از فداکاران تعریف کنیم بنویسیم مردم را به حمایت و همکاری و توجه و عنایت دعوت کنیم اما نکردیم و الان زیر خروارها خاک حسرت می خوریم لطفا پیام ما را به دانشمندان زنده دنیا برسان تا حداقل آنها کارهائی که ما باید در حق نیکوکاران و عاشقان می کردیم اما نکردیم را انجام دهند و ثوابش به ما برسد 

ثروتمندانی را زیارت می کنم که زیر خروارها خاک با من صحبت می کنند می گویند تائب ما می توانستیم در تقویت و پرنور شدن فداکاران خرج کنیم و هزینه کنیم اما نکردیم سی ملیون تومان پنجاه ملیون تومان صدملیون تومان حتی بیشتر خرج قبر و مخارج عزایمان شد اما حداقل صدهزارتومان را در تقویت و پرنور شدن چراغهای قرض الحسنه ای همچون صخا دریغ کردیم و الان حسرت میخوریم لطفا پیام ما را به ثروتمندانی که زنده اند برسان و به آنها بگو در تقویت و پرنور کردن چراغهائی همچون صخا کوشا و فعال و فداکارباشند تا مثل ما حسرت نخورند در تقویت و پرنور کردن فداکارانی همچون تائب عاشق و سحرخیز و غمخوار با ایده های ناب و ارزشمند فعال و فداکارو متوجه باشند تا حسرت نخورند 

ستاره هائی را زیارت می کنم که با من حرف می زنند و می گویند ای کاش از اعتبار و آبروی خودمان برای تقویت و پرنور کردن فداکاران با چراغهائی که روشن کردند شریک می شدیم اما غافل و بی تفاوت از دنیا رفتیم ولی پیام ما را به همه ستاره های زنده دنیا برسان تا در تقویت و پرنور کردن کسانی همچون تائب با صخا که می تواند با اندکی حمایت و عنایت تنها یک ستاره محبوب و مشهور در یک چشم به هم زدن روستائی را گلستان کندو دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را شاد کند فعال و فداکار و کوشا باشند تا ما به ثواب و ارزش فراوانش برسیم 

کسانی با من حرف می زنند که سالها درتخریب و تحقیر و تضعیف فداکارانی همچون تائب با صخا پرتلاش بودند اما اکنون زیر خروارها خاک پشیمان هستند به من می گویند پیام ما را به همه کسانی که اهل غیبت و تهمت و طعنه برفداکاران هستند برسان تا دست بردارند که خشم و غضب خداوند قابل تحمل و قابل جبران نیست چون فداکاران از زبان آنها روزی هزاران بار مردند و زنده شدند و باعث بسیاری از سوء تفاهم ها و سوء ظن ها شدند و الان زیر خروارها خاک پشیمان هستند 

آنها با من حرف می زنند و می گویند ای کاش بار دیگر می توانستیم زنده شویم و فقط و فقط از فداکاران حمایت و همکاری داشتیم این بالاترین ثواب و ارزش است 

و بسیاری دیگر از اموات با من حرف می زنند و پشیمان هستند کسانی که نان دیگران را با زورگوئی توانستند ببرند و بریدند توانستند به زیردستان ستم کنند و کردند کسانی که توانستند مزد کارگر را پایمال کنند و کردند کسانی که توانستند عاق والدین شوند و شدند  و حالا گیر افتاده و پشیمان هستند و پشیمانی هم فایده ای ندارد و ناراحتند که چرا برای دیگران درس عبرت نمی شوند چرا دیگران برمزار آنها برای تفکر و اندیشه های ناب و ارزشمند

نمی نشینند تا به سعادت برسند  

تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش (هاتف غیب )  

یاد اموات کسانی که در بین ما نیستند

برسر مزار می روم تک تک قبرها را سر می زنم کسانی که در بین ما بودند و اکنون نیستند پدران ومادرانی که در این دنیا به جای فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه به چیزهای بی ارزشی فکر می کردند که امروز زیر خراوارها خاک حسرت می خورند 

و ما به جای تفکر در آنها به جای مطالعه و بررسی در آنها یک فاتحه می خوانیم تا به خیال خودمان ثواب ببریم وارزشمان بالا برود ولی در باطن نه خبری از ثواب است و نه از ارزش خبری می شود چرا چونکه تفسیر فاتحه چیز دیگریست 

مادری را سرقبرش می نشینم که بچه های مغرض و مغرور و منفور بدنیا آورده است که خون فداکاران را در شیشه کرده اند و یاپدری که همینطور بوده است چون به جای تربیت صحیح به فکر پز دادن و قیافه گرفتن بوده است 

فرزندی را زیر خروارها خاک می بینم که به جای رسیدگی به اوضاع بد خانواده اش به فکر خوش گذرانی و هوا و هوس بوده است دخترانی را می بینم که به جای کمک به خانواده و جامعه و به جای اعتبار و آبرو در اندیشه بی عفتی و بی حیائی و بی آبروئی از این دنیا رفته است 

و هرکس را که مورد مطالعه و بررسی قرار می دهم می بینم با یک دنیا غفلت و بی خبری و سهل انگاری و بی تفاوتی از این دنیا رفته اند و حالا موقع جواب دادن شده است و وارثان آنها به جای جبران و تلافی راه آنها را ادامه می دهند چون اینچنین بزرگ شده اند و اینچنین هم خواهند مرد 

من از همه اینها عبرت گرفته ام و برای خودم که روزی هزاران بار از این اندیشه های ناب و ارزشمند می میرم و زنده می شوم فاتحه می خوانم تا اینکه عاقل و قابل از دنیا بروم من درراه قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش بی نهایت همت و فداکاری کرده ام و با امربه معروف و نهی از منکرخودم و خانواده ام را در فشار و سختی قرار دادم تا عبرت همه بشوم من اجازه نمی دهم فرزندانم در فکر هوا و هوس بمیرند اگر قرار است از دنیا بروند اول باید هوا و هوسها را در خودشان بکشند بعد از دنیا بروند من اجازه ندادم همسرم و فرزندانم به غیر از فعالیت و فداکاری و حمایت و همکاری از فداکاران به چیزهای دیگری بیندیشند 

من سالها با آن فرهنگ غلط جنگیدم مبارزه کردم تا در خود و خانواده ام از بین ببرم من بچه شیری خودم را هم کارآفرین می خواهم تا با این اندیشه بزرگ شود من با هوا و هوسهائی که عادت جامعه ماست و طبیعتا گریبان خانواده مرا هم گرفته است مبارزه کردم و سالها اصرار و پافشاری دارم تا از بین برود من می خواهم برای اندیشه های غلطی که در خانواده ام می میرد فاتحه بخوانم 

من از خانواده ام می خواهم فقط به فکر فرهنگ و ورزش باشند و با روحیه خوب و عالی نماز بخوانند دعا کنند آرزو کنند با همت و فداکاری در راه قرض الحسنه و خیریه پاکشان می کنم من به آنها آموختم با ضدهمکاری و معوقات و عدم حمایت و همکاری با نیکوکاران مبارزه کنندبعد از دنیا بروند 

من نمی خواهم وقتی که از دنیا رفتم وارثانی ازمن به جا بمانند که مردم آزار باشند خون فداکارانی همچون تائب را با بی تفاوتی و ناجوانمردی در شیشه کنند من همه اخلاقهای بد آنهارا خواهم کشت و برمزار آن اخلاقهای بد فاتحه می خوانم 

من خانواده ام را در راه فعالیت و فداکاری و قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش زنده کردم و از همه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های دنیا می خواهم به ابرسج بیایند و براخلاقهای بدی فرهنگهای بدی که خاکشان کردم فاتحه بخوانند 

من اخلاقهای بدرا کشتم و خاک کردم میتوانید بیائید و از نزدیک ببینید اکنون بعد از سالها همت و تلاش فرزندانی دارم که فعال و فداکارهستند و در قرض الحسنه صخا تاوان معوقات و ضدهمکاریها و عدم حمایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها را می دهند همان کسانی که قرار بود حامی و پشتیبان خداوند باشند یاران خدا را یاری کنند اما غفلت کردند و فکر و اندیشه خودشان را بکار نگرفتند 

من سرمزار برقبر کسانی به تفکر می نشینم که می توانستند حامی و پشتیبان من در صخا باشند اما نشدند می توانستند این چراغ را تقویت و پرنور کنند اما نکردند پولهای خودشان را هزاران جای بیهوده خرج کردند اما از حمایت و همکاری با یک فداکار دریغ ورزیدند 

کسانی که سالها با من ضدهمکاری کردند با من بدکردند و مانع از پیشرفت و رشد و شکوفائیم شدند و مرا مسخره کردند و در تحقیر و تخریب و تضعیفم تلاش کردند و اذیت و آزار زیادی دیدم غیبت ها و تهمت های زیادی را از آنها شنیدم و به گوشم رساندند 

ما سرمزار شاهد چنین امواتی هستیم و کسانی را می بینم که اصلا در صدد جبران و تلافی و درس گرفتن نیستند و اشک می ریزم و آه می کشم و افسوس می خورم که چرا ما اینگونه هستیم چند صباح دیگری نوبت ما می شود چرا فکر نمی کنیم 

و بسیاری از این قبیل تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل  

بیشتر سرمزار حاضر شویم و بیشتر و بهتر سرقبرها بنشینیم تا بهتر و زودتر توبه و جبران و تلافی نمائیم و آن خوبیهائی که اگر اموات می داشتند خوب و واجب و لازم بود را خودمان زنده کنیم و آن بدیها را که اگر نمی داشتند بهتر بود را در خودمان بکشیم تا به سعادت برسیم 

بیشترین عیبی که در اموات خودمان می بینم همین ضدهمکاری و یا عدم حمایت و همکاری با جوانمردان و فداکاران است که منشاء همه خیرات و برکات هم هست اما همگی غافل هستیم 

روز پنج شنبه است و باز هم دعا و یاد اموات

اموات ما که همگی یاد و نامشان بخیر و گرامی باد از خداوند برایشان طلب آمرزش می کنیم و به یادشان دعا می کنیم 

و به یاد همه کسانی که بخاطر ظلم و ستم ناجوانمردانه زورگویان روزی هزاران بار می میرند و زنده می شوند باشیم تا خداوند اموات ما را غرق رحمت نماید

هدف از یاد مرگ و یاد اموات همین است که بیشتربه یاد کسانی باشیم که روزی صدها و هزاران بار می میرند و زنده می شوند و نیاز مبرم به توجه و عنایت و حمایت و همکاری دارند نیاز به تشویق و ترغیب و تقویت دارند این فرهنگی است که از یاد مرگ بدست آوردم     

یاد مرگ انسان را باهوش و قوی می کند فکر انسان را متمرکز می کند و رحم و غیرت و خجالت انسان را به اوج می رساند پس سعی کنیم بایاد و نام اموات خودمان را بسازیم و فکرمان را متمرکز نمائیم وبرای آخرت خود توشه برداریم

تا می توانیم با فداکاران حمایت و همکاری کنیم با کسانی که گره گشا ونان رسان و مشکل گشا هستند آنها را تقویت و پرنور بگردانیم تا دنیایمان برای مظلومان و ضعیفان گلستان شود دلها شاد گردند 

این دین من است که رحم و غیرت و خجالت را به اوج برسانم و پیوسته فعالیت و فداکاری کنم و دیگران را تشویق و ترغیب به حمایت و همکاری از فداکاران کنم در این راه دعا کنم و آرزوهای خیر نمایم و از خداوند طلب کمک و پشتیبانی نمایم 

خداوندی که حامی و پشتیبان نیکوکاران است و درها را بروی نیکوکاران می گشاید تا برای مردم پیام آور شادی و شور باشند  

گلستان کردن خانه و خانواده و روستا و درنهایت جهان دعا و آرزوی شما باشد تا یکی از مردان خداوند لقب بگیرید و در گروه جوانمردان و فداکاران عالم نام و یادتان ثبت و درج گردد   

شما وظیفه دارید بهترین همت و تلاش خودتان را بکار بگیرید و بی نهایت فداکاری کنید بقیه اش را به خداوند واگذارید روزی دو سه ساعت بعد از فعالیت و فداکاری به کوهنوردی و پیاده روی بپردازیم تا تاثیراتش را به وضوح ببینیم 

وقتی که شما وظیفه خودتان را به نحو احسن انجام می دهید باید فقط صبر و شکر جمیل کنید ودعا و آرزوهای خیر و خوب نمائیم تا بتوانیم از خداوند پاداش و مزد بگیریم این آخرین راه است بعد از صداقت و ایمان و فداکاری و مزد و پاداش همه بندگان عاشق برعهده خداوند است و خداوند هرگز خلف وعده نمی کند و بهترین کارفرماست و بهترین مزد و پاداش دهنده خداست 

پس دعا و آرزوهای خیر و خوب یادتان نرود مخصوصا در روزهای پنج شنبه و جمعه که بهترین اوقات برای دعاست تائب سالهاست که این روش را ادامه داده است و هرگز از دعا و آرزوهای خوب خسته و دلگیر نشده است و به همین بهانه می شود با خداوند حرف زد و درددل کرد 

و چه کسی بهتر و محرم تر از خداوند که بهترین هم صحبت است 

یادمان باشد درددلهای خود را فقط به خداوند بگوئیم  خداوند بهترین گره گشاست و اصرار و پافشاری شما در این راه گره ها را باز می کند و دلهای بندگان توانای خداوند را از سراسر جهان متوجه شما خواهد کرد و عظمت خدا را و دستهای غیب خداوند را خواهید دید   

از جاهائی مزد و پاداش دعاهای خودمان را می گیریم که اصلا فکرش را نمیکنیم این است وعده خداوند و حتما محقق و حتمی خواهد شد

و به یاد همه کسانی که بخاطر ظلم و ستم ناجوانمردانه زورگویان روزی هزاران بار می میرند و زنده می شوند باشیم تا خداوند اموات ما را غرق رحمت نماید

هدف از یاد مرگ و یاد اموات همین است که بیشتربه یاد کسانی باشیم که روزی صدها و هزاران بار می میرند و زنده می شوند و نیاز مبرم به توجه و عنایت و حمایت و همکاری دارند نیاز به تشویق و ترغیب و تقویت دارند این فرهنگی است که از یاد مرگ بدست آوردم    

آری نه تنها برای اموات بلکه برای کسانی که روزی هزاران بار می میرند و زنده می شوند دعا کنیم و فاتحه بخوانیم وبرای همه کسانیکه باعث مرگ انسانهای فعال و فداکار می شوند باعث می شوند که نیکوکاران آرزوی مرگ کنند   

آنها باید بدانند بعد از مرگشان کسی به یادشان نخواهد بود و یا اگر هم باشند آمرزیده نخواهند شد پس از همین حالا به فکر روزهای پنج شنبه بعد از مرگمان باشیم و تامی توانیم فعالیت و فداکاری کنیم و تا می توانیم از فداکاران حمایت و همکاری کنیم و در صدد توبه و تلافی و جبران باشیم 

کسانی بودند که به مظلومان ظلم و ستم و جوروجفا کردند و در همین حال از دنیا رفتند و شریکانشان هم نه تنها درس عبرت نگرفتند به ظلم و ستم خودشان نا جوانمردانه تر ادامه دادند و این شرم آور و حیرت انگیز است وای بحال زورگویان که از این پنج شنبه ها برای بعد از مرگ خودشان غافل بودند و رفتند و الان زیر خروارها خاک خوابیده اند