لذت با خدا بودن را هزاران برابر کنیم

این یک رمز و راز عرفانیست این یک بیان شیرین عرفانی و روحانیست از یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری حمایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب و توجه و عنایت بندگان توانای خداوند از سراسر دنیا به یک انسان فداکار آنهم در اوج انسانیت و شرافت لذت با خدا بودن را هزاران برابر می کند پس خیلی زود و سریع انسانهای توانای خداوند به یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری توجه و عنایت کنند 

این یک فرهنگ بسیار بسیار زیباست اگر بتوانم من تائب در روستای ابرسج با ایده ارزشمندم یعنی صخا جا بیندازم در یک چشم به هم زدن روستایم نه تنها گلستان می گردد بلکه در یک چشم به هم زدن الگوئی برای همه روستاهای دنیا خواهد شد و من که به جهان در صلح و دوستی می اندیشم اصرار و پافشاری در این راه دارم دعا و آرزویم جذب و جلب توانمندان است 

فداکاران در هرروستائی باید بهترین عنایتها را شاهد باشند چون بهترین انسانهای روی زمین هستند با خدا بودن یک چیز دیگریست و زمانیکه لذت با خدا بودن زیاد شود و کسانی باشند که با حمایت و همکاری خودشان با یک فداکار این لذت را هزاران برابر کنند محشر می شود 

باید لذت با خدا بودن را زیاد کنیم و این وظیفه آن بندگانیست که در سراسر دنیا خداوند عزت و قدرت و ثروتشان داده است شهرت و محبوبیتشان داده است وقتی لذت با خدا بودن را زیاد کنیم دست شیطان و یارانش کوتاه می شود و آنوقت همه با هم در سطح جهانی یکسان و یک اندازه و فارغ از هردین و آئینی فقط خدا را می پرستیم و فقط از ایشان یاری می جوئیم و دیگر همه دغدغه ها برطرف می شوند و یک دغدغه بیشتر برای بشر نمی ماند و آن هم اوج عزت و بزرگیست دغدغه لذت با خدا بودن را روزبروز بیشتر و بهتر بگردانیم 

این دین و آئین من است این فرهنگ من است که آئین ابراهیم خلیل و اسحاق و یعقوب نبی و یوسف صدیق است کسانی که لذت با خدا بودنشان در اوج بود و صددرصد خالص بود و ما پیرو چنین عزیزانی هستیم و همه کسانی که از پیروان این عزیزان بودند  

همه در سطح جهانی یکی هستیم همه بنده ایم و فقط خداوند مولا و هم و غم ماست فقط به خدا اندیشیدن یک هنر زیباست که تنها کسانی خالق این اثر می باشند که به درک و فهم و بزرگی رسیده باشند  و بزرگتر از انبیاء و اولیاء نداشته ایم کسانی که با همه قدرت و عزت و ثروتی که داشتند به غیر از خدا به چیزی نمی اندیشیدند و تمام وجودشان صددرصد وقف و هزینه خداوند شده بود 

پس عزیزان توانمند حمایت و همکاری شما با یک عاشق آنهم در اوج صداقت و ایمان و فداکاری با یک ایده درخشان و تابان و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا مثل تائب در ابرسج با صخا لذت با خدابودن این انسان عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و فداکار و سحرخیز و کوهنورد را هزاران برابر می گرداند چون با وجود ضدهمکاری ها و عدم حمایت و عنایت و همکاری تک تک شما عزیزان تحت تاثیر بخیلان و هوسبازان قرار می گیرد و لبخند خداوند برتائب تلخ و زهر می شود و البته به کام اطرافیان تائب هم سالهاست که تلخ و زهر گشته است پس عدم همکاری و عنایت و حمایت شما عزیزان ظلم و ستم بزرگیست برهمه فداکارانی که طالب محبت و  انسادوستی هستند 

و اما حمایت و عنایت و همکاری بندگان توانای خداوند به یک فداکار لطف و محبت بسیار عظمیست و ارزش و ثواب فراوانی خواهد داشت چون دلهای فراوانی شاد می شوند با سربلندی و سرافرازی یک بنده عاشق آنهم در یک روستا از این جهان پهناور 

با حقیقت به شدت مخالفت می شود

تمام حقیقت ها از سه مرحله عبور می کنند اول به تمسخر گرفته می شوند دوم به شدت با آنها مخالفت می شود و سوم به عنوان چیزی کاملا بدیهی مورد قبول واقع می شوند (شوپنهاور ) 

در روستای خودم ابرسج شروع به فعالیت و فداکاری کردم و با یک مجموعه ارزشمند بنام صخا به میدان فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه و اشتغالزائی و بیداری و هوشیاری پا به میدان گذاشتم اول از خودم شروع کردم و با خانواده و دوستان بسیار عزیزم ادامه دادم 

من همه این مراحل را طی کردم مورد تمسخر و طعنه و سرزنش بخیلان و هوسبازان قرار گرفتم و صبر و شکر جمیل پاسخم شد جوابم شد با من به شدت مخالفت شد توهین و تخریب و تحقیر و تضعیف شدم و سالها ایستادم و باز هم صبر و شکر جمیل کردم و با سخنان بزرگان و اشعار شاعران و مخصوصا اشعار حافظ و آیات و روایات پروردگار باز هم مخصوصا با داستان یوسف به خودم آرامش دادم و با کوهنوردی و ساعتها درددل با خداوند در دل کوه و صحرا خودم را محکم و استوار کردم به این امید که هرکس خداوند را یاری کند خداوند هم یاریش می کند و درهای خیر و برکت و رحمت را برویش باز می نماید 

در این مرحله سختی های فراوانی را متحمل شدم و بی گناه اذیت و آزار می شدم و ضدهمکاری ها و عدم حمایت و عنایت و همکاری های فراوانی را دیدم تا اینکه به درصد بالائی رسیدند اما یاد و نام یوسف صدیق را در وجودم جاری کردم و هروقت بدنم فریاد می زد که بس است من گوش نمی کردم و ادامه می دادم هروقت از صبر و شکر جمیل برجوروجفاها خسته و بیزار می شدم به خودم دستور ادامه دادن می دادم و باز هم با سجده های شکر در کوه و بیابان در اوج سحرگاهان به آرامش می رسیدم دعا می کردم و آرزوهای خوب می کردم و البته از خداوند کمک و یاری هم می دیدم 

(و خیلی وقتها هم از خودم خواهش می کردم که ادامه بده خدا بزرگ است و البته خواهشم اجابت می شد و ادامه می دادم) 

و همین کمکها و یاریها بود که لذت صبر و شکر جمیل را حتی در اوج بحرانها در من زیاد می کرد تا اینکه در یک سال گذشته و از برکت پذیرائی و راهنمائی مهمانان عاشق طبیعتی که هرهفته به ابرسج و برای دیدن مناظر زیبای طبیعی این روستا تشریف می آورند  وارد مرحله سوم شدم و فعالیت و فداکاریم تحسین شد تعریف و تمجید و تشویق شد و من آثار و برکاتش را کم کم مشاهده می کردم 

اشعار و مقالاتم را برای این عزیزان بازگو می کردم و آنها هم به من نیرو و انرژی بیشتری می دادند  که باز هم خداوند را شکر می گویم 

با انسانهای تازه و توانا درهای جدیدی برویم باز گردید و موقعیت های مناسبی خلق می شد  این همان وعده های خوب و خوش رنگ خداوند به نیکوکاران بود که من مشاهده می کردم و به عنوان چیزی کاملا بدیهی مورد قبول واقع می شدم  هرچند این مرحله فکرش را نمی کردم برای من سالها طول کشید خیلی زیاد و این مدت جان شکار و طاقت فرسا را فقط با داستان یوسف که روزی دو سه بار مطالعه و بررسی می کردم  تحمل نمودم 

و صبر و شکر جمیل یوسف صدیق به من نیرو و انرژی می داد تا فقط به پایان و عاقبتش بیندیشم که بوسیله عزیز مصر حمایت و یاری دید و سربلند و سرافراز شد و همه را خشنود ساخت این قسمت لذت صبر و شکر جمیل را در من هزاران برابر می کرد  

از اینکه با حقیقت به شدت مخالفت می شود برایم دردناک و باورکردنی نبود آنهم با یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری اما حتما خواست خداست چون در داستان یوسف هم به وضوح و روشن می بینیم شدت مخالفت بخیلان و هوسبازان را که منجر به سالها چاه و زندان یوسف شد و من خوب فهمیدم که چاره ای جز استقامت ندارم تا عقل و هوش و دانش خودم را بالا و بالاتر ببرم و به اوج برسم 

و حاصل این سالها مقالات و اشعاری بود که کم کم در طول شبانه روز ارائه نمودم و به سمع و نظر تک تک عزیزان در سراسر دنیا رساندم و مطالعات و بررسیهائی بود که در این فرصت در زندگی کار آفرینان و بزرگان دنیا داشتم و از این همه توفیق که برمن عطا گردید سپاسگزار خداوند بزرگ و بخشنده و مهربانم از اینکه از طریق اشعار و مقالاتم دوستان و عاشقان فراوانی در سطح جهانی یافتم بی نهایت ممنون خداوندم 

امیدوارم در آینده ای نزدیک داستان زندگی پرفراز و نشیب من و خاطرات تلخ و شیرینم در سطح جهانی در قالب کتاب صخا الگوئی برای تک تک فداکاران و نیکوکارانی که در اول این راه هستند بشود و مرهمی بردلهای زخمی انسانهای عاشق باشد  هرچند که با وجود داستان یوسف صدیق نیازهای همه عاشقان صابر و شاکر برآورده می شود اما من هم به سهم خودم در این تفسیر سوره یوسف و داستان یوسف نقشی ارزشمند داشته باشم  و مطمئن هستم داستان زندگی من یک تفسیر واضح و روشنی براین سوره از قرآن خواهد شد و مفسران بزرگ جهان را دعوت به دیدن و شنیدن خودم و داستان زندگیم می نمایم این یک دعوت ارزشمند و خداپسندانه است امیدوارم قبول بفرمایند و قدم بردیدگان تائب عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و فداکار در ابرسج بگذارند و من خاک پای همه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار را سرمه چشمانم خواهم کرد  و دعا و آرزویم حمایت و همکاری و عنایت براین فعالیت و فداکاری بی نظیر می باشد آمین یا رب العالمین    

 

تقدیم به تک تک شما و البته ممنون و متشکرم

شروع کردم به امید خدا خوشحال و خندان                            فرستادم هزاران لعنت و نفرین برشیطان 

خداوندا قسم دادم تو را در کار و بار خود                                به آن صبری که یعقوب نبی در کلبه احزان 

و یا آن صبر یوسف قعر چاه و کنج زندان                                 الهی صدهزاران بار شکرت ای پناه دردمندان 

الا ای یاور هربنده بی یار و بی کس                                      برآور آرزویم را اجابت کن دعایمان 

قسم دادم تو را در اوج مستی و فداکاری                               به لطفی که تو را باشد به اهل عشق و ایمان  

پناهم ده که تنها دل به امید تو بسته ام                                خداوندا مرا مگذار تنها با هوسبازان   

عزیزان شاد باید کرد تائب را به هرقیمت                                که تا روی بخیلان کم شود از لطف یزدان 

بکوش ای جان که باشی نان رسان و کار فرما                        ثواب و ارزش این کار می باشد فراوان  

دلم خوش هست برآن وعده های خوب و خوش رنگت               زدم برآب و آتش تا شوم مقبولت ای جان 

در راه قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش هرچه فعالیت و فداکاری و حمایت و همکاری نمائیم باز هم کم است زیرا هزاران بلا و مصیبت از ما و خانواده و جامعه ما دور خواهد شد و به اوج دانش و هوش و آگاهی خواهیم رسید این خاصیت پندار و گفتار و کردار نیک است 

و تقدس این کار در خودمان و نسلهایمان جاری خواهد شد و یک فرهنگ بسیار زیبا و خداپسندانه است 

پس از این راه درخشان و تابان خودمان را در سطح جهانی به شهرت برسانیم با فعالیت و فداکاری در این راه اگر به شهرت برسیم جاویدان خواهیم شد با حمایت و همکاری از فداکاران هم می شود به شهرت رسید و باز هم این فرهنگ قشنگ و زیبا جاویدان می باشد 

صخا یک مجموعه انساندوستانه و خیرخواهانه است یک فرهنگ زیباست و علاج همه دردهای یک روستاست یک ایده بسیار ناب و ارزشمند که باید در روشن ماندن و تقویت و پرنور شدنش از هیچ کوششی دریغ نورزیم 

تائب صاحب این ایده در روستای ابرسج است صخا حاصل زحمت یک انسان عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و البته سحرخیز و فداکار و کوهنورد است 

تائب مثل یک شیر پشت صخاست و خانواده اش را بعد از سالها همت و فعالیت و فداکاری با خودش همراه کرد تا این ایده کم کم درخشان و تابان گردد و الگوی همه روستاهای دنیا بشویم  تائب دارو ندار و جان و مالش را وقف صخا کرد تا این ایده روشن بماند تائب در این راه همه هوا و هوسها را با از خود گذشتنن کنار گذاشت و تنها یک هوس را جایگزین تمام هوا و هوسهای زود گذر کرد و آن تقویت و پرنور کردن صخاست یک هوا و هوس ارزشمند و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا که جاویدان می باشد  

تائب بخاطر صخا دعا کرد آرزو کرد ثروتمند شود و شد و صددرصد ثروتش را وقف صخا کردهرچه خداوند در این سی سال گذشته به تائب داد و می دهد جان و مال و نفس و قلم و قدم و دوستان و یاران خوب و ارزشمندو تازه و توانا و اعتبار و آبرو شهرت و عزت و قدرت همه را وقف صخا کرد  تا سرافراز بشود و همه را مخصوصا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را خوشحال نماید هرچند تا محقق شدن وعده های خداوند مبنی برحمایت و پشتیبانی نیکوکاران زمان لازم هست چون یک دست صدا ندارد و با یک گل بهار نمی شود اما به عشق و به یاد یعقوب نبی و یوسف صدیق که سالها در کلبه احزان و قعر چاه و زندان صبر و شکر جمیل کردند تا دستهای غیب حامیشان شد صبر و شکر جمیل می کنم و در این راه بی نهایت فعالیت و فداکاری می کنم تا به وعده های خوب و خوش رنگ خداوند که شامل همه نیکوکاران عالم شده است برسم 

وظیفه من بعنوان یک انسان مظلوم و عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و اهل فرهنگ و ورزش حرکت و خدمت و استقامت و عنایت و محبت و در یک کلام عملکرد مثبت بود که توفیق یافتم و شروع کردم و سالها ادامه دادم و هستم حالا نوبت شماست 

در سوگ صبح همدم مرغ سحر شویم     در صبر غم به سرو بلند اقتدا کنیم 

با این یقین که از پس یلدا سحر شود      برخیز تا به حرمت قرآن دعا کنیم  

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید  

صخا از معجزات علم و عرفان   صخا لطف و عنایتهای یزدان  

حاصل زحمت من و خانواده و دوستانم صخا شد خداوندا قابلی ندارد فقط از تو خیر و برکت می خواهم تا بتوانم راحت و آسان خدامت کنم و بخاطر بخیلان و هوسبازان و تحت تاثیر آنها شرمنده دردمندان و مظلومان و معصومان نشوم پس با دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوبت از سراسر دنیا یاری و تقویت و پرنورم بنما آمین یا رب العالمین  

من تائب در ابرسج با ایده ارزشمند صخا در اوج فعالیت و فداکاری عاشق تک تک فعالان و فداکاران دنیا هستم و دستشان را می بوسم و تشنه دیدار آن عزیزان می باشم و خاک پایشان را سرمه چشمانم می کنم تا تقدس آن بزرگواران در من خوب و خوش جاری گردد و در داستان زندگیشان خیلی مطالعه و بررسی می کنم تا از تجربیاتشان بهره مند بشوم و در راه تقویت و پرنور شدن صخا بهره ببرم که روستایم را گلستان کنم و الگوئی بشوم برای همه روستاهای دنیا  

سلامت جسم و روح ما تضمین می شود

چرا اینچنینم و در این سطح هستم چون سی سال صبحهای زود دو سه ساعت در کوههای ابرسج پیاده روی و دویدن را دستور کارم قرار دادم (تائب) 

وقتی سلامت جسم و روح ما با عبادت و بندگی خداوند تضمین می شود پس نتیجه می گیریم خداوند از سر دلسوزی و خواستن و عاشق بودن ماست که تاکید و اصرار برعبادت و بندگی دارد و به ما فرمان به نماز و روزه و صله رحم و قرض الحسنه و خیریه می دهد فرمان به فداکاری و حمایت و همکاری با فداکاران می دهد من بندگی و عبادت را در اوج به نمایش گذاشتم و مزه و لذتش را چشیدم نتیجه این ایده صخا شد( که علاج همه دردهای یک روستاست اگر توانمندان عنایت کنند و تقویت و پرنورم کنند من وظیفه ام فداکاری بود به نحو احسن انجام دادم حالا نوبت حمایت و همکاری شماست)  

تا توانی به جهان خدمت محتاجان و فداکاران و عاشقان و نیکوکاران کن به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی 

من به خانواده ام مخصوصا همسرم سفارش کردم که روزی نیم ساعت پیاده روی در مسیر کوههای ابرسج را در برنامه روزانه خودشان بگذارند من به آنها گفتم آنقدر این کار ارزش دارد که اگر من روزی نیم ساعت پیاده روی گفتم شما اگر بفهمید و خوب درک کنید که اولا برای سلامتی خودتان است و از دلسوزی و عشق و علاقه من به شماست که اصرار و پافشاری به این کار دارم دوما شما را برای کارهای روزانه اتان قوی و محکم و استوار و با انگیزه تر می کند تا راحت و آسان به کارهایتان برسید پس نه تنها روزی نیم ساعت پیاده روی که روزانه دو سه ساعت دویدن را دربرنامه روزانه خودتان خواهید گذاشت 

عزیزان اگر خوب درک کنیم که دستورات خدا مبنی برعبادات برای خودمان است نه تنها سالی یک ماه روزه که سالی حداقل سه ماه روزه خواهیم گرفت ماهی حداقل سه روز روزه خواهیم گرفت نه تنها نمازهای واجب را به جا می گذاریم که هرساعت دو رکعت نماز خواهیم خواند تا این حد ارزش و قیمت دارد و همینطور دیگر عبادات و فرمانهای خداوند را با شوروحال و بهتر و بیشتر انجام خواهیم داد و عمل می کنیم اینها برای خودمان است اگر قدر و ارزش و قیمت وجود و جسم و روح خودمان را بدانیم بی بهانه و بی ریا عبادت خواهیم کرد و من نظر شخصی خودم هست فکر نمی کنم خداوند بخاطر عدم بجا آوردن نماز و روزه و دیگر عبادات ما را محاکمه و سوال کند چون خداوند بزرگتر از این حرفهاست مثل همان فرمانهای ما به خانواده که در بالا مثال زدم روزی نیم ساعت ورزش از خانواده ام خواستم اگر عمل نکردند من آنها را مواخذه نمی کنم اما خیلی ناراحت هستم چون کسالت و بدحالی انها مرا خیلی اذیت می کند رنج و غصه های روزانه آنها از نظر روحی و جسمی برایم سخت و جان شکار است خداوند هم همینطور وقتی می بیند ما بخاطر عدم بجا آوردن عبادات که به نفعمان بود و هست زجر می کشیم ناراحت می شود و به فرشتگانش می گوید ببینید بندگان من از فرمان عاشقانه و دلسوزانه من سرپیچی و سستی کردند و حالا عذاب می کشند بدبختی و رنج می کشند ای کاش فقط اطاعت می کردند تا زجر نکشند به سعادت برسند لذت و بهره ببرند به نظر من فلسفه عبادت چیزهائی به غیر از این نخواهد بود و خداوند فقط بخاطر مردم آزاری ما را مواخذه خواهد کرد سوال خواهد کرد بخاطر ضدهمکاری با فداکاران و یا عدم حمایت و عنایت و همکاری با فداکاران و غمخواران و عاشقان ما را مواخذه خواهد کرد سوال خواهد کرد بخاطر مکر و فریب و خدعه و نیرنگ و رنگ و ریاهای گوناگون ما را مواخذه خواهد کرد پس عزیزان باعشق و شوروحال از همین حالا عبادت کنیم فقط به خاطر سلامتی جسم و روحمان تا راحت و آسان مثل تائب در صخا به مردم خدمت نمائیم و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا باشیم تائب همه اینها را از برکت نماز و روزه و صبر و شکر جمیل برجوروجفای مغرضان و مغروران و منفوران بدست آورده است و اگر سالها چله گرفت و در حد تیم ملی خدا را عبادت کرد و از همه بهتر و بیشتر نماز خواند و روزه گرفت و بالاتر از همه در زمینه قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش فعالیت و فداکاری کرد عاشقانه فرمانهای خداوند را عمل کرد نه ترسی از جهنم داشت و نه امیدی به ثواب و بهشت داشت فقط به خاطر اطاعت از خداوند خوب هم اطاعت و عبادت کرد چون فهمید و درک کرد که باید عاشقانه و بهتر و بیشتر فرمانهای خداوند را به اجرا در بیاورد و البته نصیب و روزی و ارزش و ثواب فراوانی هم قسمتش شد  اما نیت و قصد فقط اطاعت محض باشد چون مولا فرمورد و مولای ما در هردوجهان خداست و فرشتگان و بندگان شایسته و ارزشمند و محبوب پروردگار مولای ما کار آفرینان محبوب و توانای پروردگار هستند که نان رسان و گره گشا و مشکل گشا می باشند  اجرتان با یزدان پاک 

من یک تار موی امثال آن کافری که یوسف صدیق را عزیز کردو گرامی داشت و از قعر چاه و زندان بخیلان و هوسبازان ظاهرپرست و دنیا دوست رهائی بخشید به دنیا و آخرت نمی دهم من خاک پای چنین کافرانی را سرمه چشمانم می کنم و حالم به هم می خورد از مدعیانی که با همه حرفهایشان با همه تظاهرشان به دوستی با خداوند و با وجود اینکه از پسران پیامبر خدا بودند و ادعایشان می شد یوسف صدیق را در چاه انداختند و برعلیه صداقت و ایمان و فداکاری متحد و شریک شدند  من از چنین انسانهائی که به تقلید از برادران یوسف در زندگی دیگران نقش بازی می کنند بیزارم و حاضر نیستم یک لحظه چشمانم به آنها بیفتد کسانی که طاقت دیدن یک عاشق و مظلوم را نداشتند و بخیل و هوسبازند اینها به سلامت جسم و روح دیگران ضربات جبران ناپذیری وارد می نمایند  حضرت یعقوب را با آنهمه عظمت و صبر و شکر جمیل کور کردند  خداوند لعنتشان کند که قابل هدایت هم نیستند 

رحمت خداوند برچنین کافرانی باد که در صدد پیشرفت و رشد و شکوفائی بشر هستند و در تقویت و پرنور شدن و پررنگ شدن فداکاران بی نهایت حمایت و همکاری و عنایت دارند  مثل عزیز مصر و به تقلید از عزیز مصر در زندگی مظلومان و شایستگان نقش مثبت بازی می کنند رحمت به آن شیری که چنین بندگانی از مادرانشان خورده اند دمشان گرم خداوند آنها را ببخشاید که اگر دین ندارند آزاده مرد هستند 

و وای به حال کسانی که ادعای دین و ایمان دارند اما ناجوانمردی از سروصورتشان می بارد خداوند لعنتشان کند   

همکاری با فداکاران سلامت جسم و روح شما را صددرصد تضمین می کند (تائب) 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید   

بنام خدائی که بهترین پشتیبان نیکوکاران است

بنام خدائی که به ما توفیق خدمت داد  تقدیم به دلهای دریا و قلبهای شیر در سراسر دنیا 

بدست بخیلان و هوسبازان اسیر شدم                  درقعر چاه و کنج زندان بسیار دلگیر شدم 

به خداوند پناه بردم و از ایشان کمک خواستم          صبر و شکر جمیل نمودم تسلیم تقدیر شدم 

سالها گذشت و با این وضعیت سوختم و ساختم      اصلا باورم نمی شد که چرا زمینگیر شدم 

پروردگار شاهد بود دلم به همین خوش بود             من زیر بار غم و غصه در جوانی پیر شدم 

با آیات و روایات هم که جور درنمی آمد                 سوء تفاهم ها هم زیاد بود خرد و خمیر شدم 

تا اینکه عاقبت دستهای غیب را همه دیدند            درهای رحمت باز شد و به لطف خدا شیر شدم 

ماه از پشت ابر بیرون آمد از خودم دفاع کردم          یک عمر بی گناه تضعیف و تخریب و تحقیر شدم 

این بود تفسیر داستان یوسف شرح حال تائب         از برکت اشعار حافظ اینچنین دلیر شدم   

تا دلهای دریا و قلبهای شیر با خبر شوند               آن عزیزان بدانند که بی گناه اسیر شدم 

با اینکه عاشق و عارف و شاعر و نویسنده ام         تحت تاثیر مغروران سالها بی تاثیر شدم     

داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) در یکی از روستاهای جهان هستم عاشق صلح و دوستی جهانی و همه روستاهای جهان را گلستان می کنم من به خودم می بالم و افتخار می کنم که چنین طرز تفکری از برکت اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات و روایات پروردگار دارم 

و خداوند را شکر می گویم و از همه فداکاران در روستاهای دنیا دعوت به حمایت و عنایت و همکاری می کنم تا تقویت و پرنور بشوم و روستایم را به عشق روستاهای دنیا گلستان کنم و الگوئی بشوم برای همه دنیا دعا و آرزوی من صلح و دوستی جهانیست با پرچم سبز و سفید صخا این ایده ارزشمند در قالب فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه      

من با جذب  و جلب دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار در سراسر دنیا باید به اهداف بلند و انساندوستانه و خیرخواهانه ام برسم و سرافراز بشوم و همه را خوشحال نمایم مخصوصا سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم را من همه عزیزان را به دیدن مناظر زیبای طبیعی ابرسج دعوت می کنم و امیدوارم بهترین میزبان باشم و در یکسال گذشته به نحو احسن از عاشقان طبیعت پذیرائی و راهنمائی بعمل آوردم    

بنام خدائی که به ما توفیق خدمت داد  

دریغ نکنیم اگر خیر و برکت از خداوند می خواهیم

از حمایت و همکاری با فداکاران به زبان و قلم و نفس و جان و مال دریغ نورزیم و در تقویت و پرنورشدنشان بکوشیم اگر طالب استجابت دعاهایمان و برآورده شدن آرزوهایمان در یک چشم به هم زدن هستیم 

با وجود تقویت و پرنور شدن فداکاران در یک چشم به هم زدن خداوند به ما نظر و لطف و عنایت خواهد داشت هرگز شک و شبهه ای نداشته باشیم و بی ریا و بی بهانه یارو یاور فداکاران باشیم تا معجزه هایش را هم ببینیم تا خداوند را ببینیم 

اینکه دعاها و آرزوهای ما دیر به اجابت می رسد و خداوند را از رگ گردن به خودمان نزدیک تر نمی بینیم به همین خاطر است وقتی به فداکاران عنایت نداشته باشیم طبیعتا خدا هم عنایتی به ما نخواهد داشت عزیز مصر با اینکه کافر بود وقتی که به یوسف صدیق عنایت و توجه کرد در یک چشم به هم زدن خدا به ایشان عنایت کرد و خدا را هماندم دید 

این خاصیت عاشقان در اوج صداقت و ایمان و فداکاریست اگر خدا را می خواهیم به دنبال عاشقان بگردیم و به آنها عنایت نمائیم دیگران را هم مخصوصا توانمندان را به لطف و عنایت برفداکاران تشویق و ترغیب و تحریک و مجبور نمائیم 

فداکار یک قصه دیگریست فداکار یک معجزه و کرامت دیگریست اگر به اوج درک و دانائی برسیم عزیز مصر رسید و با اینکه کافر بود خیر و بهره اش را هم به نحو احسن دید  

خداوند عاشق دلهای دریا و قلبهای شیر است و به آنها لطف دارد عزیز مصر از چنین جنسی بود 

دلهای سیاه و چشمهای شور قصه های دیگری دارند که فرسنگها از خداوند بدور هستند هرکسی هم به آنها توجه و عنایت داشته باشد فرسنگها از خدا دور می گردد و از چشمها می افتد روزبروز ماه به ماه و سال به سال کوچک تر و پست تر و حقیر تر می شود 

پس فقط حواسمان به فداکاران بیشتر باشد تا خداوند را ببینیم و خیر و برکتش برما نازل بشود 

آزاده باش هرچه که هستی عزیز من   حتی اگر که بت بپرستی عزیز من  

و هرکس با فداکاران و عاشقان در بیفتد از نظرها ناپدید خواهد شد هرچند که سالها در اوج خوشی زندگی کند مثل کاهنان معبد آمون زمان یوسف صدیق مشاهده کردیم که چگونه چوب دشمنی با یوسف را خوردند و تازیانه خشم و غضب پروردگار برتن و جسم و روحشان فرود آمد و به کنج زندان افتادند هرگز فداکاران را متهم نکنیم و با آنها بغض و کینه روا مداریم که گرفتار خشم خدا خواهیم شد چون فداکاران یار و یاور و پشتیبانی به نام خداوند دارند  شاید تحت تاثیر بخیلان و هوسبازان مدتی قرار بگیرند اما این عاقبت است که با نیکوکاران خواهد بود  

اگر داستان یک فداکار به گوش دریادلان برسد

یک انسان عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری نباید بدور از چشمهای دلهای دریا و قلبهای شیر فعالیت کند وقتی که عزیز مصر از حال یوسف باخبر شد و داستان یوسف به گوشش رسید و فهمید خیلی زود او را خواست در یک چشم به هم زدن و بدون معطلی او را خواست و البته عزیز و گرامیش داشت این معجزه دریادلان است که تائب در روستای ابرسج اینهمه اصرار و پافشاری می کند 

اینجا بخیلان و هوسبازان از داستان عشق بازی تائب در اوج غربت و بی گناهی و مظلومیت باخبر هستند آنها هم همانطور که بخیلان و هوسبازان زمان یوسف او را در چاه و زندان می خواستند طبیعتا در همه دورانها همین هستند و اصلا عوض نمی شوند چون خاصیت و سرشتشان همین است پس فقط راهش این است که داستان یک فداکار به گوش امثال عزیز مصر برسد تا سربلندش کند و همه را حتی دشمنان و رقیبان خوشحال بشوند این هم خاصیت یک فداکار است خورشید است و فقط می تابد برگلها و خارها یکسان می تابد 

پس داستان این خورشید تابان و درخشان را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم 

وقتی یک عاشق در اوج غربت و تنهائی سالها فعالیت و فداکاری می کند همه مسئول این غربت و تنهائیش هستیم همه خطاکاریم چون سهل انگاری کرده ایم و در تبلیغ و تقویتش کوتاهی کرده ایم تائب اگر به قدرت و ثروت و عظمتی برسد به جای هرگونه قسمی اول دست و پای یک فداکار را در روستاهای مختلف می بوسد و تقویت و پرنور و پررنگش می کند 

زیرا که این رمز و راز سعادت و خوشبختی همه است و این ایده ناب هم ارائه شده از سوی تائب در یک روستاست 

یوسف از کنج زندان از قعر چاه به اوج ماه رسید این باید برای همه ستاره های محبوب جهان درس عبرت باشد تا یوسفها را از قعر چاههای بخیلان و هوسبازان به اوج ماه برسانیم تا صاحب حظ و بهره عظیمی بشویم 

تائب اگر ستاره بشود و در سطح جهانی بدرخشد اول از همه در روستاها بدنبال عباس برزگرها و محمد یونس ها می گردد و می رود و خاک پای چنین عزیزانی را سرمه چشمانش می کند و بسیاری از این قبیل عزیزان را پررنگ و پرنور و تقویت خواهد کرد تا جهان به همین راحتی گلستان بشود  

وقتی نبود آنچه که دیدم سزای عشق

آخر چگونه زار نگریم برای عشق          وقتی نبود آنچه که دیدم سزای عشق 

دیدم به حکم خار به گلها کتک زدند     مهر سکوت بردهن قاصدک زدند 

دیدم لگد به ساقه امید می زنند       شلاق شب به گرده خورشید می زنند 

دیدم دیدم هرآنچه دیدنش اندوه و ماتم است باز این چه شورش است که در خلق عالم است 

سالها در زندگی نقش یوسف صدیق را خوب بازی کردم مظلومانه به فعالیت و فداکاری پرداختم در کنج یک روستا غریب و خسته بدور از چشمان زیبای دلهای دریا و قلبهای شیر مونس و غمخوار دردمندان و مظلومان و معصومان شدم 

اما دلهای سیاه و چشمهای شور کی طاقت دیدن چنین انسانهائی را داشته و دارند ما باید حق و حقوق یک عاشق را به نحو احسن بپردازیم فارغ از هر دین و آئینی حامی و پشتیبان فداکاران باشیم کسانی که ایده دارند چراغ روشن می کنند و این بار تائب با یک چراغ روشن در قالب فرهنگ و ورزش بنام صخا به میدان آمده است با قرض الحسنه و خیریه اش شاهکار کرده است در انتظار قدمهای دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هاست تا این چراغ را تقویت و پرنور نماید و به همین منظور شبانه روز نمی خوابد تا به اهداف بلند و خداپسندانه اش برسد 

باید درس عبرتی به همه کسانی که در کنج روستاهای جهان به تقلید از برادران یوسف در زندگی همه کسانی که نقش یوسف را قشنگ و زیبا بازی می کنند بدهیم 

ما با تقویت و پرنور کردن یک عاشق در اوج صداقت و ایمان سعی کنیم که چشمهای بخیلان و هوسبازان را از کاسه در بیاوریم تا درس عبرتی بشود برای همه کسانی که بدور از چشمهای نازنین بندگان توانای خداوند به امثال یوسف تجاوز می کنند و آنها را بی گناه در قعر چاه و زندان سالها مظلومانه و بی گناه گیر و گرفتار می کنند ما باید خداوند را یاری کنیم و داستان مظلومان را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم مخصوصا مظلومانی همچون تائب را که غریبانه در کنج یک روستا از این جهان پهناور به عشق دردمندان تلاش می کند یک بی خوابی بی نظیر را به نمایش گذاشته است یک عشق و عاشقی بی نظیر را به نمایش گذاشته است تا با شاهکارش مرهمی باشد بردلهای زخمی و جریحه دار پس حواسمان به یک چنین فعال و فداکاری بیشتر باشد باید دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار را از حال و روز یک چنین عزیزی باخبر نمائیم تا باعث افتخار همه فداکاران در گوشه و کنار روستاهای جهان بشود تا امید دل امیدواران بشود 

باید در همه کشورهای جهان داستان یک فداکار اینچنینی را با یک ایده ارزشمند مثل تائب با صخا که باعث افتخار هررهبری خواهد بود آنهم در یک روستا با بدترین شرایط و کمترین امکانات به گوش رهبر و رئیس جمهورش برسانیم که در یک چشم به هم زدن می تواند یک روستا را گلستان کند و بارهای سنگینی را از دوششان بردارد  هررهبر و رئیس جمهوری در تمام کشورهای دنیا با یک چنین روستائی باغیرت و با تعصبی می تواند  با خیال راحت کشور داری نماید یک چنین انسان باهوش و دانا و توانائی که از برکت سحرخیزی و کوهنوردی و فرهنگ و ورزش به این حد از رشد و کمال رسیده است از برکت سالها صبر و شکر جمیل برجوروجفای مغرضان و مغروران و منفوران به این حد و اندازه از دانش و آگاهی رسیده است حواسمان به یک فداکار بیشتر باشد تا خیر و برکت را در حد عالی ببینیم 

باید بزرگان دانا و توانای دنیا قدر و ارزش یک فعال و فداکار روستائی مثل تائب را بیشتر و بهتر بدانند تا یک کار آفرین اینچنینی سربلند و سرافراز بشود و همه را خوشحال کند 

تا کی دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های جهان در تقویت و پرنور کردن یک انسان فعال و فداکار و بسیار عاشق در روستاها ضعیف و ناتوان خواهند بود چه می شود در روستاها از یک فداکارش حمایت و همکاری کنیم آیا این یک فرهنگ زیبا و قشنگ نمی باشد آیا این یک ایده ارزشمند و رویائی برای این جهان پهناور نیست پس از تائب شروع کنیم تا این فرهنگ زیبا به امید خداوند در روستاهای جهان جا بیفتد اگر بلد هم نیستید تائب به شما یاد خواهد داد تا به این ارزش و ثواب والا برسید و جهان را گلستان کنیم 

با صدزبان به ستایش و تحسین و تشویق و ترغیب و تقویت تائب به پا خیزیم این یک ایده است این یک دعا و آرزوی قشنگ است 

با زبانهای مختلف در کشورهای مختلف دلهای دریا و قلبهای شیرش را به سود امثال تائب عاشق تحریک کنیم بندگان توانا و ستاره های محبوبش را به سود تائب دلسوز و غمخوار این روستائی باغیرت و با تعصب تحریک نمائیم 

شرم آور است که وبلاگ ها و سایت های مستهجن اینهمه طرفدار داشته باشد اما مقالاتی به این ارزشمندی که صاحب یک ایده ناب برای همه روستاهای دنیاست و علاج همه دردهای یک روستا در این وبلاگ کم طرفدار و کم بیننده و کم خواننده باشدمتاسفم  

آخر چگونه زار نگریم برای عشق   وقتی نبود آنچه که دیدم سزای عشق   

وممنونم از تک تک عزیزانی که هرکدامشان در طول این سالها با خواندن مقالاتم برای من به اندازه یک دنیا ارزش دارند و هرکدام از شما عزیزان به اندازه هزاران نفر به من نیرو و انرژی می دهید به امید دیدار شما هستم در ابرسج و از شما دعوت می کنم هروقت گذرتان به اینطرفها افتاد به ما در ابرسج سربزنید حتما مناظر زیبای این روستا باعث روشنی دل و دیده هایتان خواهد شد منتظر شما بی صبرانه هستم 

امیدوارم سربلند و سرافراز بشوم و در سطح جهانی با اینهمه عشق و فعالیت و فداکاری بدرخشم و یک روز از سازمان ملل جایزه ویژه دریافت کنم به شهرت بی نظیری برسم و همه شما را خوشحال کنم 

زبان حال یک روستائی فعال و فداکار

با صدزبان به جای ستایش انکار شدم                     با اینکه در راه فرهنگ و ورزش فداکار شدم 

بخاطر دنیا پا بروی شرافت گذاشته اند                   شرمنده و مدیون این و آن بسیار شدم 

فریاد تائب شد الیس منکم رجل الرشید                 بعد از شما دست به دامان پروردگار شدم 

تحت تاثیر دلهای سیاه تضعیف گشته ام               حقم نبود چرا که باعث افتخار شدم 

داستان صخا را به گوش قلبهای شیر برسانیم        از برای دردمندان بهترین غمخوار شدم 

با این چراغ خالصانه به میدان آمدم                     نیک پندار و نیک گفتار و نیک کردار شدم 

درقبال فداکاران همه مسئول هستیم                 از برکت حافظ و قرآن و دعا بیدار شدم 

جانم به لب رسید و چشمهااز کاسه بیرون زد       با وجود بخیلان از خودم بیزار شدم   

اینجا وضوی من با خون دل گرفته می شود          بیهوده نیست که صاحب یک شاهکار شدم 

حتما شنیده اید که با یک گل بهار نمی شود       با اینهمه نگاه کنید که چگونه بهار شدم  

هرگز اجر نیکوکاران ضایع نخواهد شد                من به وعده های خداوند امیدوار شدم   

تا دستهای غیب از هر طرف بیرون شوند           مدتهاست که بازیچه انسانهای مکار شدم 

به تقلید از برادران یوسف جفا دیده ام              سوختم ولی ساختم با اینکه مدتی بیمار شدم 

 این داستان یوسف صدیق عجب قصه ایست     از آیات پروردگار محکم و استوار شدم  

اعتراف به خطاها هرانسانی را بزرگ می کند

وقتی که به گناهان خودمان به خطاها و اشتباهات خودمان اعتراف می کنیم ماه به ماه و سال به سال بزرگتر می شویم و برعکس کسانی که به گناهان و خطاهای خودشان اعتراف نمی کنند ماه به ماه و سال به سال کوچک تر و پست تر و حقیر تر می گردند 

پس غرور و خودخواهی خودمان را کنار بگذاریم و اشتباهات خودمان را بپذیریم این تسلیم شدن نیست این یعنی بزرگ شدن و به کمال رسیدن و اینچنین زمینه های پیشرفت و رشد و شکوفائی ما فراهم می گردد و انسانهای بزرگ هم جذب و جلب ما می شوند و ما هم جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب پروردگار خواهیم شد پس در هر سن و در هرمقام و شرایطی هستیم خطاهای خودمان را بپذیریم 

تا سوء تفاهم هاو سوء ظن ها هم به خیر و خوبی برطرف بشوند و خداوند از ما خشنود می گردد و راهها را برای ما باز می کند کم کم به رشد و تعالی خواهیم رسید و کم کم بزرگ و بزرگ تر می گردیم این یک شبه اتفاق نمی افتد و زمان می برد 

اما عاقبت بسیار خوب و خوشی برای ما رقم خواهد زد  حتی اگر خطاهای ما به اندازه برادران یوسف باشد چنانچه اعتراف کنیم و بپذیریم باز خداوند بزرگ است و همه را می بخشد و باقی عمر را در نهایت خوشی و خرمی زندگی خواهیم کرد 

وقتی که خداوند در داستان یوسف اعتراف برادران یوسف را به نمایش می گذارد این برای ماست تا بپذیریم و اعتراف کنیم اگر طالب عشق و محبت و دوستی هستیم اگر طالب سعادت و خوشبختی هستیم باید به خطاهای خودمان هرچند هم بزرگ باشند اعتراف نمائیم 

خداوند بزرگتر از همه مشکلات می باشد پس با توکل به خداوند و به نام و به یاد خداوند برخطاهای خودمان توبه و جبران و تلافی را قرار بدهیم این فرهنگی بسیار زیباست که باید از خودمان و خانواده و دوستان و اقوام شروع کنیم یک شروع خوب می تواند ما را به سرمنزل مقصود برساند  

دانشمندان بزرگ ما در این زمینه صحبتهای زیبائی کرده اند من هم به نوبه خودم این صحبتها را تکرار می کنم و به سمع و نظر همه عزیزان می رسانم 

اعتراف به خطاها هرانسانی را بزرگ می کند (تائب) 

توبه و تلافی هرانسانی را بزرگ می کند (تائب) 

غرور و خودخواهی و اصرار و پافشاری برخطاها و کتمان حق و حقیقت هرانسانی را خوار و کوچک می گرداند (تائب)