روزگارعجیبیست این روزها انگارکه انسانها به دست هم پیر می شوند نه به پای هم
بیائید تا هستیم همدیگر را لمس کنیم سنگ قبر احساس ندارد
بیائید الان که یک جوانمرد یک عارف و عاشق زنده است تعریف و تمجید کنید بعد از مرگ چه فایده دارد
در عرصه جنگ بر جهان تاختیم در جبهه نرم قافیه را باختیم
آری آری درد دل یک انسان شب زنده دار و سحرخیز و اذان گو را بشنوید کسی که با ریاضتهای سخت و طاقت فرسا در عهد خود و در اوج نوجوانی و جوانی
شاهکار کرد با وجود یک دنیا صداقت و ایمان آنهمه جور و جفا دید آنهم از سوی کسانی که خود را مدعی ایمان و اسلام می خواندند
کسی که در راه قرض الحسنه قدمهای بسیار باارزشی برداشت که هندی و خدامی را مات و مبهوت اعمال و رفتار و عشق و علاقه خود کرد
بهترین خدمات را در زیباترین شکل بی نظیر و بی سابقه ارائه نمود
اما کسانیکه مدعی بودند و هستند نه تنها همکاری نکردند بلکه تا توانستند به جور و جفا پرداختند
نتیجه این ظلمها می دانید چه شد همه اطرافیان من که شاهد این ستمها بودند با خود می گفتند تائب کار خیر کرد چه شد که ما کنیم
کسانیکه به جوانمردان ناجوانمردی می کنید بدانید حاصل کارتان تشویق و ترغیب بدیها و بدها می شود
شما که نسبت به نیکوکاران بی تفاوت بودید آیا می دانید چه خیانتی به اول از همه اطرافیانشان کردید آیا آنها حاضرند نیکوکار شوند می دانند همان بلا به سرشان می آید پس ای کسانیکه ادعا می کنید الان بر ادعای خود باشید یاری کردن نیکوکاران ثوابش از شهادت بالاتر است
و جورو جفا به عاشقان و فداکاران گناهش مصادف جنگ با خداست
بهتر است صحبت نکنیم عمل کنیم نقطه قوت را تقویت کنیم نقطه ضعف از بین می رود صخا نقطه قوتی در ابرسج می باشد و ابرسج انسانهای باسواد و بافرهنگ زیاد دارد انسانهای دلسوز و خداشناس زیاد دارد
ابوالفضل ابراهیمی با وجود سواد و فرهنگ پائینش تائب شد با وجود دست خالیش نیکوکار و خیر شد با اینکه ادعائی نداشت عارف و عاشق شد
با همه وجود شب زنده دار و سحرخیز و اذان گو شددست به افتتاح صخا زد دار و ندارش را وقف قرض الحسنه کرد اما شما چه کردید و چه شدید
بیشتر فکر کنیم و بیشتر بیندیشیم