خیلی ها گلایه می کنند که چرا یکی وضعش خوبه یکی ضعیفه ما که در قرض الحسنه هستیم اینها را بیشتر می شنویم و می بینیم به قول یکی از عزیزان در جواب کسی که گفته بود چرا روبه قبله نماز بخوانیم گفت چون مولا فرمود
اگه واقعا خدا را دوست داشته باشیم باید در پاسخ همه چون و چرا ها بگوئیم چون مولا اینچنین می خواهد
دیدم کسانی را که در اوج لذت و اوج خوشی مشغول هوا و هوس هستند و همینکه به بدبختی افتادند شروع می کنند به کفر و ناسپاسی آری به نظر من همه حرفهائی که بوی ناسپاسی و کفر می دهد ریشه اش در انسانهای مغرض و مغرور و منفور و بی تفاوت و سهل انگار است
چه اندازه قدر انسانهای فعال و فداکار را دانستیم چه اندازه بر انسانهای عاشق و دلسوز مهربان و صبور بودیم
همه گرفتاریهای مردم از مغرضان و سهل انگاران است وگرنه با این همه عظمتی که خدا دارد نباید مشکل داشته باشیم
ما با کمی تلاش در راه علم و عرفان بهترین چیزها را از خدا گرفتیم صخا لطف و عنایت خدا بوده و هست
اما چه اندازه در راهش تلاش کردیم چه اندازه صبر و شکر کردیم چه اندازه با معوقات اذیت شدیم
خوب خدا بود و هست اما ما نبودیم طبیعتا کار دیگران خراب می شود طبیعتا مشکلاتی بوجود می آید
بعد بجای ازبین بردن نقاط ضعف جزع و فزع می کنیم و این معجزه علم و عرفان را زیر سوال می بریم و انسان عارف و عاشقی همچون تائب را بخاطر سهل انگاران و مغرضان خیلی راحت زیر سوال می بریم
تائب که مغرضان و مغروران را دعا گو می باشد و عاشق فداکاران است خیلی راحت بخاطر معوقات به او بدبین
و هزاران فکر بد در موردش می کنیم و این با وعده های خداوند جور در نمی آید و این است که فکر می کنیم خدا با ما نیست چون با یاران خدا نیستیم با فعالان و فداکاران نیستیم
اگر انتظار داریم خدا باشد باید با یاران خدا باشیم باید حواسمان به امثال تائب بیشتر باشد
کسی که عاشق ماست کسی که برای ما به آب و آتش می زند نباید ناراحت و دلگیر باشد اگر ناراحت باشد خدا با ما قهر می کند و فکر می کنیم خدا با ما نیست
خداوند هست ما مردم خودمان مقصر و خطا کاریم باید غرورمان را کنار بگذاریم و اعتراف کنیم
آن گرفتار هم خیلی راحت می توانند اطرافیانش گرفتاریش را حل کنند اما وقتی گرفتار نبود به فکر حل گرفتاری دیگران بود نه باید اعتراف کنیم همه بیهوده گرفتاریم