جان می دهی تا دیگران جان بگیرند ارزش این تا چه میزان والاست
کسانی که در گذشته جان دادند و مردم کم کم متوجه شدند و پی به حقیقت بردند چه اندازه ارزش قائل شدند کسی که پای پیاده مسافت بسیار طولانی را می رود تا عشق و علاقه خودش را به فداکاران ثابت کند این ارزش جان دادن را می رساند کسی که در راه موفقیت و سربلندی مردم جانش را فدامی کند بهترین و بیشترین ارزشها را برای مردم خواهد داشت
روشن کردن چراغی بنام قرض الحسنه وخیریه صخا یعنی جان دادن تائب که برای خشنودی قلب مردم دست به چنین کاری می زند این کار دردسرهای خودش را دارد
اذیت و آزارهای خودش را دارد اما کسی که عاشق است همه اینها برایش شیرین می شود و جان خودش را که ناقابل می داند فدای مردم می کند
و کمتر کسانی حاضر هستند چنین کاری کنند چون مشکل است حال و حوصله می خواهد اما تائب عارفانه و عاشقانه این کاررا انجام می دهد
روزی دو سه ساعت کوهنوردی می کند سختیهای کوه و بیابان را تحمل می کند تا حال و حوصله اش زیاد شود که مبادا ضعیف و سست گردد بعضی از روزها که واقعا در بین راه سرد می شود و باعث دو سه روز سرما خوردگی شدید تائب هم می شود اما چه کند باید با روحیه قوی و بالا برای صخا کار کند و همین که می بیند مردم حتی از کوهنوردی تائب خوشحال می شوند به هرقیمتی این کار را می کند تا قلبها خشنود شوند حتی اگر سرد باشد و سرما بخورد
سحر خیلی زود بیدار است تا دعا و رازو نیاز را ازدست ندهد و خلوت خودش با خداوند را غنیمت می شمرد چون این کار خیر و برکت می خواهد تا گره های بیشتری باز شوند انسانهای قوی تری جذب و جلب صخا گردند تا مشکلات بیشتری حل شوند و از خواب خود زدن آنهم نزدیک به سی سال شبی دو سه ساعت خوابیدن خیلی سخت و جان شکار است اما صخا قرض الحسنه است و دل دریا و قلب شیر می خواهد و این مهم با سحرخیزی و شب زنده داری حاصل می شود با کوهنوردی حاصل می شود با دعا و راز و نیاز حاصل می شود با یاد و نام خدا حاصل می شود
جان دادن در راه خیر و در راه نیکوکاری ارزش بسیار بالائی دارد که تائب غنیمت می شمرد
درخواست حمایت و همکاری دعوت به حمایت و همکاری عنایت و توجه خواستن آنهم برای گره گشائی بیشتر و بهتر برای نان رسانی بهتر و بیشتر جان دادن است سخت است طعنه و گلایه های خودش را دارد ناراحتی های فراوان خودش را دارد و این جان دادن است اما تائب جان می دهد تا دیگران جان بگیرند نفس راحت و آسان بکشند
من نزدیک به سی سال برای قرض الحسنه و خیریه جان داده ام زحمت کشیده ام هزینه کرده ام خرج نموده ام تاوانهای بسیار سختی داده ام اعتبار و آبروی خودم را گذاشتم
اما خشنود و راضی و خرسندم چون خدا و پیامبران و فرشتگان و افراد صالح خشنودند پیامبران و اولیاء خدا این کاره بودند اینچنین بودند تائب که تقلید از آنها می کند
انتظار و توقعش برای خیر و برکت بیشتر صخاست برای سربلندی و سرافرازی علم و عرفان و اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات پروردگار است
پس از همه بخواهیم و همت و تلاش کنیم تا تائب عاشق و فداکار خشنود و سرافراز شود
حمایت و همکاری خودتان را به نمایش جهانی بگذارید باعث تحریک دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های معروف و مشهور شوید ارزش دارد پاسخ خوبی خوبی است
شما فعالیت و فداکاری را ازتائب در بدترین شرایط و کمترین امکانات به نحو احسن دیده اید چون من از نظر امکانات رفاهی در صخا ضعیف و سست و ناتوانم
و من بعنوان یک انسان فداکار حمایت و همکاری و توجه و عنایت را حداقل از دانشمندان و ثروتمندان توانای شما یک سر سوزن هم که ببینم کافیست بسنده می کند زیاد هم است دریغ نکنید چشمهای بسیاری به من در صخا دوخته شده است همه را خوشحال کنید برق شادی را در آن چشمهای قشنگ بدرخشانید بزنید
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
حیف است تائب با اینهمه انسانیت و گذشت و فداکاری و رحم و غیرت و خجالت که داوطلبانه و عاشقانه در این راه قدم گذاشته است و نمایش جهانی را از برکت نویسندگی و شعر و مقالات گوناگون داشته است با اینهمه دانشمند و ثروتمند بزرگ و معروف و مشهور حیف است که برای یک سرسوزن حمایت و همکاری التماس و خواهش کند آنهم سالیان دراز حیف است
شرم آوراست که بخاطر ضدهمکاریهای زشت و ناپسند که ای کاش از نزدیک ببینید و بشنوید اعتبار و آبرویش لکه دار شود و زیر سوال برود برای یک عارف و عاشق و شاعر و نویسنده و فداکار چه می ماند چقدرمی تواند ناراحت کننده باشد
زیر سایه اشعار شاعران و سخنان بزرگان و آیات پروردگار این بی مهر و محبتیها قابل تحمل نمی باشد قابل هضم اصلا نیست چون حق چنین انسانی فقط حمایت و عنایت است
ما از صخا حمایت و همکاری و عنایت و توجه نمی کنیم در اصل از خداوند می کنیم چون خداست که ما را به یاری می خواند و چه یاری بالاتر از قرض الحسنه و خیریه و تائب یک وسیله است آنهم یک وسیله خوب و دلچسب با زحمت فراوان حبیب خدا شده است
سحرخیزی و عشق به قرض الحسنه و خیریه و کوهنوردی و عشق به حافظ و قرآن و تورات و انجیل تائب را حبیب پروردگار کرده است