دراین سن شاهکارکردن ارزش دارد

داستان صخا را به گوش همه کسانی که با خدانسبت دارند برسانیم (تائب) 

قابل توجه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب دنیا شبها هنگام خواب از طرف من وجدانتان را ببوسید اگر بیدار بود(تائب) 

ده دوازده سالم بود سال 1362تیم فوتبال ظفر را درروستای ابرسج تشکیل دادم تا استارت علاقه و عشق من به فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه زده شود لباسهای تیم را تهیه و توزیع می کردم واقعا در این سن و سال چنین شاهکاری ارزش داشت 

که باعث روشن شدن چراغ صخا در سال 1372شد و خانواده خودم را هم به فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه علاقمند کردم بچه های من از کودکی با واژه فرهنگ و ورزش و قرض الحسنه و خیریه از برکت صخا آشنا شدند 

سحرخیزی و کوهنوردی حافظ و قرآن و تورات و انجیل از همان کودکی به بچه های من یاد داده شد درخانه ما فقط صحبت از قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش است از همت و تلاش بی حد و اندازه از کار و کوشش از فعالیت و فداکاری و حمایت و همکاری 

شب و روز همه با هم در اندیشه تقویت و پرنور شدن چراغ صخا هستیم دارو ندار ما وقف فرهنگ و ورزش است استراحت و تفریح ما صخاست سلامتی و جوانی ما در راه صخا وقف و خرج می گردد 

خدا را شکر می کنم که به جز صخا هیچ حرفی برای گفتن ندارم و صخا همه دنیا و آخرت من است و یک دنیا حرف و حدیث است 

از برکت صخا در سن کم و در حدود سی سالگی رئیس شورای ابرسج شدم و تجربه های فراوانی با سختی هرچه تمامتر نصیب و روزی من شد 

درخانه ما سختی و مشکلات موج می زند و خداوند را شکر می گویم که روی خوشی را ندیده ام و به تقلید از حضرت یوسف زندگی کرده ام و بی نهایت جوروجفا دیده ام که اینها سبب شده است خودم را قوی کنم با سحرخیزی و کوهنوردی تا برمشکلات فراوان پیروز شوم 

و از این امتحانات سربلند و سرافراز بیرون بیایم من خداوند را بخاطر این همه سختی و مشکلات شکر می گویم چون سختی ها در اوج نوجوانی و جوانی برای ما انسانها یک نعمت بزرگ محسوب می شود یک دنیا درس و عبرت و پند دارد و همه این سختیها باعث شد که به مطالعه و بررسی در زندگی دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب دنیا علاقمند شوم 

سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیدم و توانستم حافظ را حفظ کنم و کشکول شیخ بهائی را هرسه روز یک بار کامل بخوانم و قرآن و تورات و انجیل را و امیدوارم و حتما همینطور می شود که یک روز بزودی یک کرشمه تلافی صد جفا بکند 

هرچه پیش آید نیکوست خدایا بخاطر همه مشکلات و سختی هائی که نصیب و روزی من و خانواده ام گردید تو را شکر می گوئیم 

دوستان سالخورده ای که نصیب من شد و در سن بیست سالگی با بهترین سالخوردگان رفیق بودم که تقریبا بیشتر آنها از دنیا رفته اند و تجربه های فراوانی را به من آموختند من رفیقانی داشتم که نزدیک به سی سال است مرحوم شده اند و همه اینها باعث روشن ماندن چراغ صخا بودند و هستند 

یکی از آنها حاج آقای ذاکری و حاج شیخ اسماعیل حیدری که سالخوردگان مظلوم و بسیار دانشمندی بودند و درسهای خوبی به من یاد دادند و بی نهایت به همدیگر علاقمند بودیم و مورد تائید آن عزیزان در همان سن کم بودم و خودم را با سحرخیزی و کوهنوردی در دل آن عزیزان جا دادم 

و آنها باعث شدند که به دانشمندان بزرگ دنیا علاقمند شوم به شاعران بزرگ جهان عشق بورزم و اشعار و سخنانشان را خوب درک و فهم نمایم