به صبرکوش تو ایدل که حق رها نکند چنین عزیزنگینی بدست اهرمنی
تائب برای اینکه به یک قهرمان تبدیل شود و همانطور که در شعر حمایت کنید اشاره کرد مرا که دهقان فداکار شدم حمایت کنید
برای اینکه فداکار شود با ریاضتهای سخت و جان شکار شروع کرد و به آب و آتش زد تا به این مرحله رسید و چراغی عرفانی و روحانی بنام صخا روشن نمود
چراغی پرفروغ برای گرفتاران و دردمندان باید کاری کنیم که خیالمان از دردمندان راحت باشد و این کار را تائب درقالب صخا و در شکل قرض الحسنه خالصانه انجام داد پس خواهشمندیم قدر اینهمه دلسوزی را بدانیم
حواسمان به یاران دلسوز ومهربانی همچون تائب باشد
در این زمان هیچ کس حاضر به فداکاری و جانبازی نیست همه در گیر و گرفتار حل مشکلات خودشان هستند حالا اگر کسی پیدا شد که به مردم عاشقانه خدمت کرد که آنهم از قبل می باشد چون اینزمان دیگر چنین افرادی پیدا نمی شوند باید حواسمان بیشتر باشد
کسی که با واسطه گری خوب خود امید دل گرفتاران است و حواسش به دردمندان است
باید حواسمان به کسی باشد که حواسش به صداقت و ایمان است
باید قدر کسی را بدانیم که قدرشناس راه علم و عرفان است و در این راه تلاش می کند
ما که اینهمه عاجزیم پس چرا غرور و سرکشی و بخل و کینه و حسادت و سهل انگاری باید در راه فعالیت و فداکاری تلاش کنیم
ما که از انسانهای مغرض و مغرور اینهمه نفرت داریم باید قدر انسانهای محبوب و مردمی را بیشتر بدانیم
آری حواسمان به انسانهای عاشق و مردم دوست بیشتر باشد تا قربانی بخیلان و ناجوانمردان نگردند