سی سال این چراغ را روشن کردم و روشن نگه داشتم همه دارو ندارم را وقف صخا کردم تا چراغی برای قرض داران روشن شود در بدترین شرایط با کمترین امکانات و بدترین فشارها از سوی مغرضان و مغروران و منفوران پست فطرت
گر نکشد داغ علی اکبرم سرزنش شام مرا می کشد
پدرم سی سال با وجود اینکه پسرش می توانست و پولش را داشت که یک مغازه در میدان آزادی شاهرود برایش بخرد و یا حداقل اجاره و رهن کند به عرضه صنایع دستی مشغول بود که تقریبا همه مردم ایران او را می شناسند ولی من بخاطر صخا و بخاطر معوقات که پشتیبان آنها خودم و خانواده ام بودم اینکار را نکردم تا صخا روشن بماند من بدنیا آمده ام تا چراغی روشن کنم و از دنیا بروم
بخاطر معوقات زجرهای فراوانی کشیدم تهمتها و غیبت های فراوانی شنیدم سوء تفاهم ها و سوء ظن های جان شکاری را شاهد بودم
عدم حمایتها و همکاریها را دیدم ضدهمکاری ها را دیدم زبان مغرضان و مغروران و منفوران و بی سوادان و ظاهرپرستان برای من دراز شد اما همیشه ماه پشت ابرنمی ماند
امروز که داستان صخا به گوش ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارها و ابرقدرتها رسیده است تلافی و جبران می شود خدا تلافی می کند
یکسال به کارمندانم حقوق ندادم بخاطر سیصد ملیون دیرکردی که در صخا داشتم و پسرم امید و برادرم مجید و خانمم هاجرجلالی دامادم مهندس حسین کوثری و برادرم محمدرضا ابراهیمی و خواهرانم و دوستانم رضاسلیمانی راد مثل شیر پشتم بودند و جان شکار از صخا دفاع کردند تا این چراغ روشن بماند من شرمنده همه اینها هستم که اعتبار و آبرویشان را خرج صخا کرده اند سلامتی اشان را خرج صخا کرده اند
و دوستان نیکوکاری که شاید دوست نداشته باشند اسمشان را بیاورم و می دانم دستهای غیب پروردگار بودند و انشاء الله بعدها پرده از این دستهای غیب هم برمی دارم منتها به دانشمندان و ثروتمندان بزرگ جهان می گویم
من شرمنده آنها هستم با اینکه زیر سایه اشعار حافظ و سخنان بزرگان و آیات پروردگار هستم اما قسمت و مصلحت این بود که با وجود عارف و عاشق بودنم با وجود مجموعه خیرخواهانه و انساندوستانه ام این زجرها را بکشم و شرمنده شوم
چرا چون یک ابرمیلیاردر و یا یک سوپرپولدار حاضر نبود در قالب قرض الحسنه و خیریه حمایتم کند انسانها تا این اندازه عاجز هستند و فقط خدا اینها حقایق تلخ صخا هستند و بسیاری دیگر که امیدوارم بهترین کارگردانهای دنیا برای ساختن فیلم و سریال تائب در صخا دست بکار شوند و جهان را از اینهمه عشق و صداقت و ایمان و فداکاری حیران کنند
نباید اجازه بدهیم فداکاران برای پرنور کردن یک چراغ عرفانی و روحانی در قالب قرض الحسنه و خیریه در اوج صداقت و ایمان و فداکاری به همه ما که در اوج ثروت و قدرت هستیم التماس کنندبرای همان خدائی که به ما ثروت و قدرت عطا کرده است با افتخار حامی و پشتیبان فداکاران باشیم با فداکاری همچون تائب با افتخار در صخا همکاری کنیم تا خداوند درهای خیر و برکت را بروی همه باز نماید تائب دروازه رحمت را بروی مردمان گشوده است
ابررحمت گشتی و خشنود کردی مردمان غم مخور پشت و پناهت خالق رحمان بود
تائبا باران رحمت برتو باریدن گرفت حقتعالی اینچنین از غیب پشتیبان بود
و اما حقایق شیرین صخا با عنایت و حمایت تنها یک ابرمیلیاردر و یا یک سوپرپولدار و یا یک ابرقدرت محقق می شود و به نمایش عمومی در می آید معجزه و کرامت عرفان با حمایت و همکاری از فداکاران نشان داده می شود
