درگیر عشق گرفتار روشن کردن چراغ فرهنگ و ورزش

در اوج جوانی درگیر عشق شدم گرفتار روشن کردن چراغ فرهنگ و ورزش از قرض الحسنه و خیریه گرفته تا چراغ خانه کوهنوردان ابرسج به همین منظور قید دنیا و خوشی و راحتی را زدم تا این چراغ روشن شود خانواده ام را هم درگیر کردم بطوری که سالها آرزوی یک تفریح و یک سیر و سیاحت به دل ما مانده است 

روزهای تعطیل را در تقویت و پرنور شدن چراغ فرهنگ و ورزش در خانه کوهنوردان ابرسج به فعالیت و فداکاری پرداختم تا اینکه این چراغ روشن شد و عاشقان طبیعت را جذب و جلب ابرسج و زیبائیهای طبیعی این روستا کردم روزهای تعطیل به توضیح و تفسیر مناظر زیبای طبیعت پرداختم راهنمای عاشقان طبیعت شدم به جذب و جلب آنها همت و کوشش کردم تا بتوانم برای اشتغالزائی مردم خوبم از عاشقان توانای طبیعت کمک و پشتیبانی بگیرم 

این عشق پرشور زبانه کشیده است و چند ماهی به نتیجه های مطلوب رسیده است 

من در اوج توانائی همه خوبی ها و خوشی ها را برخودم و خانواده ام حرام کردم تا چراغ فرهنگ و ورزش تقویت و پرنور گردد پاداش و مزدی که می خواهم حمایت و عنایت و همکاریست توجه و تشویق شما عزیزان است تا به این هدف مقدس خیلی زود برسیم 

حسرت چیزهای زیادی بردل من و خانواده و دوستانم مانده است فرصت هائی را که به آن عزیزان اختصاص داشت صرف تقویت فرهنگ و ورزش شد طعنه ها و سرزنش های زیادی را سالها تحمل کردیم اما با روشن شدن چراغ خانه کوهنوردان همه متوجه سالها کوهنوردی و سحرخیزی تائب شدند و منظور از آنهمه اصرار و پافشاری را خوب فهمیدند و همه خوشحال شدند 

از طعنه ی رقیب نگردد عیار من   چون زر مرا اگر برند مرا در دهان گاز 

و اکنون وظیفه عاشقان فرهنگ و ورزش است که این موقعیت را شاکر باشند و در تشویق و ترغیب و قدرشناسیش بکوشند و نمایش خوبی ارائه بدهند روزهای خوب می آید با انسانهای توانا و خوب و عاشق طبیعت با کوهنوردان توانا و دانشمند و ستاره و ثروتمند و این نوش جان همه ابرسجیان 

خودم را فدا کردم قابلی ندارد خودم را نشان دادم اکنون نوبت شماست تا توجهات را به خوبی جذب و جلب کنید 

شبهای زیادی را با رضا سلیمانی راد در تقویت و پرنور کردن چراغ فرهنگ و ورزش در کوههای ابرسج خوابیدیم دعا و آرزو کردیم از خداوند خیر و برکت خواستیم تا اینکه با ورود کوهنوردان استان گلستان دعا های ما مستجاب شد و به آرزوهای دیرینه خود رسیدیم 

وظیفه تک تک شما عزیزان است داستان فعالیت و فداکاری و عشق و شوروحال تائب را به دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها برسانید یک موقعیت عالی و کاملا استثنائی و صددرصد بی نظیر و بی همتا 

حاصل سی سال سحرخیزی و کوهنوردی و بی خوابی تائب روشن شدن چراغ خانه کوهنوردان در ابرسج شد خودم را نشان دادم اکنون نوبت شماست 

همه دنیا باید به فداکاران توجه و عنایت ویژه داشته باشند  (تائب) 

دشمنان فداکاران که همان بخیلان و هوسبازان هستند از حمایت و عنایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب دغدغه و واهمه دارند(تائب)  

درود و سلام مرا از دل روستایم به خوبان عالم برسانید

چشم ما در پی خوبان جهان خواهد بود   تاجهان باقی و آئین محبت باقیست 

من در اوج جوانی عاشق شدم عاشق گره گشائی و نان رسانی و مشکل گشائی عاشق قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش در این راه قدمهای محکمی برداشتم با یک قرض الحسنه و خیریه مجزا به خدمت پرداختم 

درود و سلام مرا به خوبان عالم برسانید من با جذب و جلب آنها می خواهم صخا را تقویت و پرنور گردانم که نه تنها برای ابرسج که برای همه روستاهای ایران و جهان پیام دارم ایده ناب و ارزشمند دارم سلام مرا به خوبان عالم برسانید 

من می خواهم آن شمعی باشم که پروانه های قشنگ و زیبا را از همه جا به گرد خودم بگردانم 

من بدنبال پروانه های عاشق هستم تا چشمها را حیران نمایم دلها را شاد گردانم سلام و درود بی پایان مرا به دوستان و اقوام دانشمند و ثروتمند و ستاره خودتان برسانید من آنها را برای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم می خواهم 

من می خواهم واسطه خوبی میان توانگران و ناتوانان باشم 

من می خواهم قلبهای شیر و دلهای دریا را جذب و جلب کنم تا خیال همه را از بدبختی و فقر و گرفتاری راحت نمایم و در این راه دعا و آرزوهای من متفاوت است با همه فرق دارد   من در کوه و بیابان برای خوشبختی مردمان دعا و آرزو می کنم 

من از طریق فرهنگ و ورزش و با این پرچم قشنگ بدنبال خوبان جهان می گردم   لطفا سلام مرا به فرهنگیان و باسوادان دریادل عالم برسانید    

گر درسرت هوای وصال است حافظا

گر درسرت هوای وصال است حافظا   باید که خاک درگه اهل هنر شوی 

من این بیت شعر حافظ را چگونه تفسیر کردم در اوج جوانی بودم تازه وارد علم و عرفان شده بودم اشعار حافظ را مو به مو عمل می کردم این بیت شعر را روی چند تا کاغذ نوشتم نفری یک برگه به بزرگان ابرسج دادم اولی را به حاج آقای ذاکری دادم پیشنماز محله بالای ابرسج بود پشت سرش نماز می خواندم پیرمرد نزدیک صدسالش بود ماه رمضان ها بعد از افطار چند دقیقه روضه می خواند هرخانه ای که دعوت بودیم با ایشان می رفتم چون زمستانها برف و یخ شدیدی بود و نمی توانست راحت راه برود من کمکش می کردم از خانه اش کولش می کردم و باز به همین ترتیب صحیح و سالم بعد از روضه ها به خانه اش برمی گشتیم خداوند رحمتش کند به همراه خانمش تعریف ها و تمجیدهای فراوانی از من می کردند دعا و آرزوهای خوبی برای من داشتند چندین سال کارمن همین شده بود یک عشق و ارادت عجیب و خداپسندانه برگه دوم را به شیخ اسماعیل حیدری ایشان هم پیشنماز مسجد محله پائین ما بود یکی از نمازها را در طول روز پشت سر ایشان می خواندم تا از محضر ایشان هم استفاده کنم ساعتها با من در مسجد و درخانه خودش و یا در خانه ما جلسه می گذاشتیم بحث های داغ داغ عرفانی و روحانی داشتیم تجربیات خوب آنها و تقدس بالای این عزیزان در من جاری می گشت 

یکی دیگر را به کربلائی حسن مقدس دادم و برایش خواندم پیرمرد باهوشی بود و الان هم در قید حیات هست مقدس و بسیار عالی بود من خاک پای این عزیزان شدم و با افتخار نوکری اینها را می کردم یکی دیگر را هم به کربلائی عباس سلیمانی دادم ایشان واقعا باسواد بود هم شاعر بود هم بهترین تفسیرها را از تورات و انجیل و قرآن می کرد و مراعاشق همه کتابهای آسمانی و همه پیامبران می کرد خیلی عاشقش بودم 

رضا سلیمانی راد داماد و برادرزاده ایشان است و به خاطر همان عشق هاست که من و رضا عاشق هم هستیم یکی دیگر را هم به ابوالقاسم محمدی که ایشان هم عابد و زاهد و شب زنده دار عجیبی است سالهاست نماز شبش ترک نمی شود در دستگیری مستمندان روستا حرف اول را می زد حاتم طائی دیگریست شبها به همراه هم در خلوت و تاریکی ها به مستمندان کمک می کرد و مرا هم با خودش می برد و کمکش می کردم بیماران ابرسج مخصوصا سالخوردگان با وجود این مرد بزرگ خیالشان راحت و آسوده بود چون در درمانگاه کار می کرد شب و روز خدمات مجانی به سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم ارائه می کرد قرص و دارو و آمپول مجانی و از پول خودش ارائه می نمود 

من در محضر چنین عزیزان بزرگی به اوج صداقت و ایمان و فداکاری رسیدم  صخا از برکت این عزیزان از دعای این عزیزان وامهای بدون کارمزد به مردم می داد دعای این عزیزان تمام مشکلات و نقاط ضعف ما را پوشش می داد و نقاط قوت ما را تقویت می کرد 

من هرچه دارم و هرکاری که کردم مدیون دعا و آرزوهای خوب این عزیزان و بسیاری از این قبیل هستم مدیون تعریف ها و تمجیدهای این عزیزان و خانواده های خوب و مقدسشان و خداوند را به خاطر این فرهنگ خوب خودم که از اشعار حافظ نصیب و روزیم شد شکر می گویم 

فرهنگ عشق و علاقه به سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم روستا و عشق و علاقه به گلستان کردن روستا و شادی دل و دیده های مردمان و جذب و جلب دوستان توانا را از گوشه و کنار مدیون این بزرگواران هستم اگر تیر بخیلان و هوسبازان و مغرضان به سنگ می خورد مدیون نفس گرم و صمیمی این عزیزان هستم که همیشه دعایشان سربلندی و سرافرازی من بود 

بهترین هدیه و سوغاتی دنیا

برای یک فرزندبهترین سوغاتی دنیا چیست داشتن یک پدرو مادر خوب و ارزشمند با سواد و بافرهنگ فعال و فداکار محبوب و مردمی و عاشق و دلسوز و بسیاری از این قبیل و البته فرزندانی که از نعمت چنین پدران و مادرانی برخوردارند باید با شکر برخداوند باعث افتخار بشوند 

برای یک پدرو مادر بهترین سوغاتی چه می تواند باشد داشتن فرزندانی عاشق و فداکار و سحرخیز و اهل فرهنگ و ورزش و بسیاری از این قبیل و البته پدران و مادرانی که صاحب چنین اولادی هستند باید با سپاس فراوان از پروردگار برخیرات و برکات بیفزایند 

برای یک کارگر و یا کارمند بهترین سوغاتی و هدیه چه می تواند باشد یک کارفرمای خوب و درستکار که حداقل دستمزد عادی او را پایمال نسازد و به حق و حقوق خودش و خانواده اش تجاوز نکند و کسانی که چنین کارفرمائی دارند باید خداوند را بسیار زیاد شکر کنند 

برای یک کارفرما بهترین سوغاتی و هدیه چیست داشتن کارگر و یا کارمندی خوب و خوش اخلاق و مردم پسند و خداپسند که البته باید شکر گزار چنین کسی بود چون نعمت بزرگیست 

بهترین بنده برای پروردگار یک عاشق می تواند باشد که صداقت و ایمان و فداکاری را در اوج به نمایش بگذارد و این بهترین سوغاتی برای پروردگار است بنده ای که صبر و شکر جمیل را بربخیلان و هوسبازان به نمایش بگذارد تا همه شاهد باشند و خداوند خوشحال گردد  

بنده ای که با فعالیت و فداکاری در راه فرهنگ و ورزش  بی نهایت می کوشد طبیعتا بهترین سوغاتی را به پروردگارش ارائه نموده است چون خداوند بی نیاز است و اگر از ما اطاعت و بندگی می خواهد بخاطر خودمان و همنوعان ماست تا در سایه اطاعت و بندگی خیر و بهره ببریم 

کسانی که به زیردستان جوروجفا می کنند نمی توانند برای خداوند هدیه و سوغاتی به ارمغان ببرند 

کسانی که مزد کارگر و یا کارمند خودشان را سالها پایمال کرده اند نمی توانند حامل هدیه ای برای پروردگار باشند کسانی که در یک کلام سزای خوبی را به بدی داده اند و باعث و بانی هزاران بدی شده اند نمی توانند برای خداوند سوغاتی داشته باشند 

کسانی که قدر و ارزش و قیمت فداکاران و نیکوکاران را نمی دانند چگونه و با چه روئی می توانند در محضر پروردگار حاضر باشند و با خداوند صحبتی داشته باشند اگر نماز هم بخوانند هیچ لذتی نمی برند اگر روزه هم بگیرند لذتی نمی برند چون دیگر خدائی در کار نیست که لذت و بهره ببرند 

تنها کسانی می توانند از عبادت و سخن گفتن با خداوند لذت و بهره ببرند از نماز و روزه لذت ببرند از زندگی بهره و لذت ببرند که به نیکوکاران و فداکاران توجه و عنایت داشته باشند و با آنها حمایت و همکاری داشته و به نمایش گذاشته باشند چون خداوند اینگونه راضی و خشنود می شود    

بهترین هدیه به نیکوکاران

خداوند اجر نیکوکاران را ضایع نمی کند 

بهترین هدیه به نیکوکاران می تواند توجه و عنایت باشد حمایت و همکاری باشد و خداوند به این مهم اشاره های فراوانی دارد که در داستان پیامبران که اسوه فداکاری و نیکوکاری هستند زیاد دیده و شنیده می شود 

توجه و عنایت به فداکاران می تواند نقاط قوت را تقویت کند و باعث سرعت در پیشرفت و رشد و شکوفائی باشد فداکاران نعمت بزرگ الهی هستند که منشاء خیرات و برکات فراوانی هستند که باید با توجه و عنایت ویژه به اوج احترام و ارزش برسند 

ارزش و قیمت فداکاران بستگی به حمایت و همکاری دارد که به آنها می شود و خداوند به این مهم عنایت ویژه دارد و میزان خیر و برکت را هم به این مهم ربط می دهد جوامعی که به فداکاران و نیکوکاران خودشان احترام می گذارند طبیعتا از خیرات و برکات بیشتری برخوردار می شوند 

این نیکوکاران هستند که با صداقت و ایمان و فداکاری خودشان می توانند جذب و جلب های خوبی داشته باشند و مردم را از نگرانی و دغدغه ها نجات و رهائی ببخشند  صحبت از تاثیراتی که نیکوکاران برجامعه دارند فراوان است 

درداستان یوسف صدیق تاثیرات واضح و آشکار آن را دیده و شنیده ایم که چه تاثیراتی براقتصاد و برفرهنگ کشور گذاشت و همه را خشنود کرد حتی دشمنان هم بهره مند شدند و از فقر و بدبختی و خفت و خجالت آزاد و رها گشتند 

همه این تفاسیر باید در ما اثرات خوبی داشته باشد تا قدر و ارزش و قیمت نیکوکاران خودمان را بدانیم 

تنها نیکوکاران هستند که تاثیرات عمیق و زیبائی بر فرهنگ و ورزش و اقتصاد مردم دارند  کارآفرینان بزرگ جهان از بین نیکوکاران گلچین می شوند و بهترین هدیه از جانب خداوند همین نیکوکاران و فداکاران هستند که با حمایت و همکاری و توجه و عنایت میتوانیم شکر این نعمت الهی را برآوریم و سپاسگزار خداوند باشیم 

نیکوکاران بهترین یار و یاور پروردگار مهربان هستند پس ما هم باید بهترین حمایت و همکاری و توجه و عنایت را به نمایش بگذاریم تا پروردگار خشنود و راضی باشد این فرهنگ بسیار زیبا را باید دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها در بین مردم جا بیندازند تا فراگیر شود 

وقتی در یک روستائی مثل ابرسج عاشقی مثل تائب داریم که در اوج صداقت و ایمان و فداکاری چراغ فرهنگ و ورزش را روشن کرده است و سعی و تلاش در تقویت و پرنور کردنش دارد چگونه می توانیم از این افتخار بسیار ارزشمند غافل و بی توجه بشویم 

کار یکه می تواند با توجه و عنایت بیشتر باعث تشویق و ترغیب همه روستاها گردد روستاهائی هستند که دعا و آرزویشان داشتن یک تائب با این ویژگیهاست تا به گلستان شدن روستای خودشان امیدوار شوند  

صحبت از جذب و جلب عاشقان طبیعت صحبت از جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها صحبت بسیار قشنگ و زیبائیست ایده بسیار ارزشمند و گوارائیست که سالها برزبان تائب می چرخد و مثل آهن ربائی زنده بهترین کار ممکن را انجام می دهد 

جذب و جلب سرمایه های بندگان توانا از بیرون به داخل روستا چیزی نیست که افراد با سواد و بافرهنگ ما غافل باشند کاری که در طول این سالها از تائب به خوبی برآمده است و فقط با کمی حمایت و همکاری خداپسندانه تقویت و پرنور خواهد شد 

صحبت از اشتغالزائی با ورود افراد توانا همه را خوشحال می کند دلها را توانا می سازد  و این بحث خوب و شیرین باعث از بین رفتن بسیاری از نقاط ضعف خواهد شد باعث تقویت نقاط قوت خواهد شد عزیزان همه گوش کنید حمایت و همکاری با یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری ارزش و ثواب فراوانی دارد من عاجزانه از تک تک شما عزیزان می خواهم در حد و اندازه خودتان حمایت و همکاری و توجه و عنایت به فداکاری همچون تائب عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و سحرخیز و کوهنورد به نمایش بگذارید تا ضمن تقویت نقاط قوت این عاشق سربلندی و عزت و افتخار نصیب و روزی همه گردد و ارزش و ثواب فراوانی ببریم و یک فرهنگ بسیار خوب را از ابرسج در همه روستاهای ایران و جهان جا بیندازیم این خواهش من است بخاطر خشنودی دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم پذیرا باشید بخاطر گلستان شدن روستایمان بپذیرید بخاطر سرافرازی علم و عرفان و عشق و ایمان پذیرا باشید 

بخاطر خداوند که یارویاور نیکوکاران عالم است با دل و جان به نمایش بگذارید اجر همگی با یزدان پاک 

بنده خدا

بنده خدا که باشی کار تمام است فقط این بندگی از عشق و ارادت به نیکوکاران شروع می شود وجودت سرشار از فعالیت و فداکاری می گردد و همین فعالیت و فداکاری راهها را بسوی خداوند باز می کند 

توجه و عنایت به سحرخیزی و کوهنوردی انسان را توانا و با اعتبار می سازد و انسان را صاحب تجربه های ارزشمند می کند  

وقتی که در این مسیر قدم برمی داری یعنی اینکه راه درست را انتخاب کرده ای و بقیه اش را به خداوند بسپار قدرت نویسندگی و اشعارت را بالا می برد تو را نویسنده و شاعر می گرداند که بتوانی با بندگان خوب خداوند در سراسر دنیا تماس برقرار کنی و این همان لطف و عنایت بزرگ خداست 

کم کم توجه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های دنیا را خداوند جذب و جلب تو می گرداند درهای تازه را با انسانهای جدید و توانا باز می کند پس تا می توانی در راه بندگی خداوند همت و تلاش کن خداوند همان است که انسان را به خوبی و نیکوکاری فرمان می دهد و البته کمکش می کند تا نیکوکار شود 

کمکش می کند تا به اوج نیکوکاری برسد اطرافیان را عاشقش می گرداند تا زودتر و بهتر به نتیجه های مطلوب و دلخواه برسد 

مکر و حیله های بدخواهان و یاران شیطان را هم خودش با دستهای غیب دفع می کند انسانهائی که در این راه قدم برمی دارند باید همه هوش و حواسشان خدا باشد و این خداست که گره ها را به موقع باز می کند هرچند که سالها سختی و رنج در این راه باشد 

نباید سختی ها و مشکلات این راه تو را از هدف مقدس و الهی باز دارد نباید مایوس و ناامیدت کند  باید از داستان یوسف صدیق درس بگیریم که همه موانع امتحان و آزمایش است که باید با قدرت و با نام و یاد خداوند از پیش رو برداشته شود 

باید آنقدر در این راه ثابت قدم بمانی که خودت را به بندگان شایسته و توانای خداوند ثابت کنی و هزاران رمز و راز بزرگ در این راه هست که با صبر و شکر جمیل به همه انها خواهی رسید و دست همه کسانی که در این راه مزاحم تو بوده اند به روشنی رو می شود و خفت و خجالت نصیبشان می گردد 

وقتی که دست بخیلان و هوسبازان مزاحم رو شود همه سوء تفاهم ها و سوء ظن ها برطرف می گردد و این همان است که اتفاق عالی نام دارد این اتفاق عالی برای همه مظلومان عالم اتفاق افتاده است هرچند مدتش فرق دارد بعضی ها یک سال و عده ای پنج شش سال برخی ده سال و بعضی هم بیست تا سی سال و حتی بیشتر فقط باید شکیبا بود و به انتظار دستهای غیب لحظه شماری کرد 

تائب درراه فرهنگ و ورزش  بالاتر از سی سال اذیت و آزار دیده است و جوروجفا کشیده است اما هرگز ناامید نشده است و تا توانسته است نوشته و گفته تا اینکه خداوند به گوش بندگان با عظمتش برساند که متوجه این فعال و فداکار گردند هرکس خدارا یاری کند خدا یاریش می کند  

مسئولیت همه اذیت و آزارهائی که انسانها در راه نیکوکاری متحمل می شوند به دوش بندگان توانای خداست آنها باید بیدارتر و هوشیارتر عمل کنند و حواسشان به فعالان و فداکاران در عرصه فرهنگ و ورزش بیشتر باشد   

بی تفاوتی و بی توجهی بندگان خدا نسبت به فعالان و فداکاران هرگز از چشمان تیزبین فلک دورنخواهد ماند و همه آن تحقیرها و تخریب ها و تضعیف هائی که از این ناحیه متوجه فداکاران می شود ارزش و ثواب فراوانی نصیب و روزیشان می گرداند فقط این بندگان خداوند هستند که وظیفه حمایت و همکاری از فداکاران به گردنشان بود و خودشان را محروم و ممنوع کردند و حظ و بهره زیادی را از دست دادند  (تائب) 

 

داستان خانه کوهنوردان ابرسج و روشن شدن این چراغ

روزهای اول ده دوازده سال بیشتر نداشتم با مرحوم عباسعلی جلالی استارت زدیم هرسال ده دوازده نفر می آمدند اما وسط راه کم می شدند و دیگر نمی آمدند فقط رضا سلیمانی راد از اول تا همین امروز هست بقیه مدتی می آمدند و دلزده می شدند 

روشن کردن این چراغ در یک روستا خیلی سخت است الان هم از برکت سید مجتبی سید هاشمی این ابرمرد کوهستانهای ایران با سابقه چهل سال کوهنوردی قوت گرفته است من نگران سلامتی نوجوانان و جوانان هستم و کوهنوردی علاج همه دردهای جسمی و روحی بندگان خداست 

تقدس کوهنوردی در زندگی انسانها خوب و خوش جاری می شود اما چگونه می توانیم به زور مردم را به سعادت و خوشبختی اجبار کنیم فقط راه و چاره در این است که انسانهائی همچون سید مجتبی سید هاشمی بیشتر و بهتر توجه و عنایت کنند تا این چراغ تقویت و پرنور شود 

ایشان می تواند با جذب و جلب افراد توانا این چراغ را در ابرسج تقویت و پرنور بگرداند تا ما هم از طریق قرض الحسنه صخا حامی و پشتیبان مالی نوجوانان و جوانان باشیم و این فرهنگ خوب را تقویت و پرنور کنیم که کسی دغدغه مالی نداشته باشدما در نظر داریم با جذب عاشقان طبیعت اشتغالزائی کنیم و مشکل بیکاری و بی پولی همه را حل کنیم و این همت و حمایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان را می طلبد 

من محکم ایستاده ام رضا سلیمانی راد محکم ایستاده است خانواده و دوستانم محکم ایستاده اند اما این محکم ایستادنها توجه و عنایت می خواهد از جنس خدا از جنس فرشتگان و از جنس افراد صالح و نیکوکار که باید داستان فداکاری تائب را به گوش بندگان توانای خدا برسانیم به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم تا جواب بدهد 

تا چراغ فرهنگ و ورزش تقویت و پرنور بشود تائب و رضا سلیمانی راد پی به ارزش و ثواب این فرهنگ خوب صددرصد برده اند اما کافی نیست کار بزرگ است مردان بزرگ می خواهد تا بتوان نقاط قوت را تقویت کرد نقاط ضعف خودش از بین می رود کسانی بودند که ادعای همنوردی داشتند هفته اول از من و رضا زودتر آماده می شدند حرفهای بسیار قشنگ و پرشوری در این زمینه کوهنوردی می زدند از فوائدش مثل بلبل صحبت می کردند در حد یک استاد با تجربه دانشگاه در حد یک دکتر با تجربه اما هفته دوم و سوم و چهارم دیگر اثری از آنها نبود و من و رضا می ماندیم ما با سختی و مشکلات به سید مجتبی سید هاشمی عزیز رسیده ایم و این فرصت خوب را هم همه شما شاهد هستید قدر دانسته ایم آقای سید هاشمی آیا به غیر از من و رضا کسی قدر و ارزش این موقعیت را دانست حقیقت را به اطرافیان خودتان بگوئید حقیقت را به نوجوانان و جوانان ابرسجی بگوئید تنها کسی که به فکر صحت و سلامتی جسم و روح مردم است همین تائب است همین رضا سلیمانی راد است تنها کسی که به فکر شاد کردن سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم است همین دو نفر هستند تنها کسانی که به فکر گلستان شدن روستا هستند همین دو نفر هستند تنها کسانی که عاشق اشتغالزائی با جذب و جلب عاشقان توانای طبیعت هستند همین دونفر هستند و این دو نفر می دانند که چه ثواب و ارزشی را برای قبر و قیامت خودشان به یادگار خواهند گذاشت 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید

صخا از معجزات علم و عرفان   صخا لطف و عنایتهای یزدان 

طعنه ها و سرزنش ها و اذیت و آزارهائی در راه روشن کردن چراغ فرهنگ و ورزش بوده و هست که هیچ کس نمی تواند تحمل کند اما ما دو نفر تحمل کردیم تا با این فرهنگ خداوند را از خودمان راضی و خشنود گردانیم و ارزش و ثواب فراوانی نصیب خودمان و دیگران بکنیم 

من شنیده ام خداوند با انسانهائی که در باره فداکاران ضدهمکاری می کنند و یا عدم حمایت و همکاری دارند قهر است برای همین خیر و برکتی هم مشاهده نمی شود حمایت و همکاری با فداکاران خیر و برکت را زیاد می گرداند    

شما اگر جای من بودید چه انتظار و توقعی می داشتید

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید 

دیشب خواب می دیدم که با یکی از لجوجان بزرگ برسر موضوع یک فداکار با یک ایده بزرگ مثل صخا بحث می کنم در پایان بحث ها به ایشان گفتم اصلا مرا ول کن خودت اگر جای من بودی و در اوج صداقت و ایمان و فداکاری با یک ایده ارزشمند و ناب مثل صخا برای گلستان کردن روستایت و خشنودی قلبهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم به میدان می آمدی چه توقعی و انتظاری می داشتی آیا غیر از حمایت و عنایت و همکاری می خواستی آیا واقعا از ضدهمکاری و معوقات و عدم حمایت و همکاری ها ناراحت و دلگیر و پشیمان نمی شدی آیا واقعا سی سال جوانمردانه و محکم می ایستادی ساکت شد و هیچی نگفت من هم سوره کافرون را خواندم قل یا ایها الکافرون آنچه را شما می پرستید من نمی پرستم و آنچه را من می پرستم شما نمی پرستید 

نه من پرستنده آنچه شما می پرستید هستم و نه شما آنچه را من می پرستم پرستنده خواهید بود 

اما نمی توانم اینهمه بی تفاوتی و بی توجهی ناعادلانه و شرم آور را تحمل کنم چون می دانم صدسال باید بگذرد تا یک مادری یک جوانمرد بدنیا بیاورد پس نباید فرصت خوب نعمت یک جوانمرد را که خداوند به ما عطا کرده است را از دست بدهیم باید فرهنگ حمایت و همکاری از یک فداکار را خیلی زود و باسرعت هرچه بیشتر تقویت و پرنور بگردانیم تا خداوند خیر و برکت ما را فراوان گرداند بحث شکر و سپاس خداوند در میان است 

جوانمردان که بی مزد و پاداش برای یاری و خشنودی خداوند به آب و آتش می زنند تا مظلومان و معصومان را شاد کنند لایق و شایسته یک سرسوزن بی تفاوتی و بی توجهی نیستند چون بحث نگاه خداوند در میان است بحث بی اعتنائی به انسانیت و شرافت در میان است و بسیاری از این قبیل تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل 

ایده خوب و تحمل مشکلات طاقت فرسای آن

تقویت و پرنور شدن کسانی مثل تائب با یک ایده ارزشمند و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا بدون شک صحبت از یک فرهنگ خوب و غنی است که باید در روستاها پررنگ شود تا روستاها با حمایت و همکاری از فداکاران گلستان شوند 

یک ایده خوب زمانی به موفقیت می رسد که ایده پرداز تاب و تحمل همه مشکلات و موانع را داشته باشد و بی نهایت همت و تلاش کند کاری که ما در صخا از تائب می بینیم و این ایده ناب اگر به موفقیت برسد علاج همه دردهای یک روستاست و در یک چشم به هم زدن روستا را گلستان می کند 

تقویت فرهنگ و ورزش فقط از این ایده سرچشمه می گیرد که علاج همه دردهای روستاست 

کاش در بین فرهنگیان و ورزشکاران افرادی بسیار دلسوز باشند که به این مهم توجه و عنایت ویژه داشته باشند تائب سرپرست صخا به همین منظور بهترین و بیشتری همت و تلاش خودش را به نمایش گذاشت تا با جذب و جلب فرهنگیان و ورزشکاران توانا به هدف مقدس خودش هرچه زودتر برسد اما متاسفانه در بین فرهنگیان و ورزشکاران آن افراد مورد نظر ظاهرا سالها طول باید بکشد که جذب و جلب شوند و سرعتی در جذب و جلبشان دیده نمی شود 

مشکل اصلی ما هم همین است که پیشرفت و رشد و شکوفائی به کندی صورت می گیرد عدم حمایت و همکاری با فداکاران و بدتر از آن ضدهمکاری های موجود که بلای جان فداکاران و ایده پردازان است 

حمایت و عنایت و همکاری به فداکاران بسیار اندک و ناچیز و یا اصلا نیست که این واقعا بی انصافیست و شرم آور است که قابل جبران نخواهد بود باید هرچه زودتر فکری بکنیم و در تحریک و تشویق فرهنگیان و ورزشکاران راهی پیدا کنیم تا به هدف خیلی زود برسیم 

درصورتیکه موفقیت یک ایده خوب آنهم مثل صخا در یک روستا که حامی و پشتیبان فداکاران در عرصه فرهنگ و ورزش است باعث خشنودی دلهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم است و بسیار ثواب و ارزش دارد اما متاسفانه و ظاهرا کسی دنبال ارزش و ثواب نیست 

ما این ارزش و ثواب را در استارت خانه کوهنوردان ابرسج به خوبی شاهد بودیم همین جرقه و استارت باعث عوض شدن فرهنگ روستا شد و مدتی است که صحبت از فرهنگ و ورزش است صحبت از جذب و جلب عاشقان طبیعت و کارآفرینی و اشتغالزائی است 

اما چگونه به این مهم توجه نمی شود خیلی عجیب است چگونه برای افراد توانا تقویت و پرنور شدن صخا که عامل این تحریک و ترغیب بی نظیر شد مهم نیست و بی توجهی و بی تفاوتی موج می زند و یک دنیا التماس و خواهش تائب هم باعث سوء تفاهم و سوء ظن هائی شرم آور می شود 

مگر نمی دانیم به عمل کار برآیدبه سخن دانی نیست پس چگونه از این عمل بسیار زیبا غافل می شویم و به خودمان زحمت تقویت و پرنور شدن صخا را نمی دهیم و دست روی دست می گذاریم و از این فرصت طلائی خودمان را و آیندگان را بی نصیب و بی بهره می گردانیم همان واژه شرم آور برای این همه بی تفاوتی و بی توجهی بس است همان واژه بی انصافی کافیست و خداوند یارویاور نیکوکاران است و نیازی به بندگان عاجز و ناتوانش نیست چون فرشتگانی از غیب یاری کننده نیکوکاران هستند 

تقویت و پرنور شدن کسانی مثل تائب با یک ایده ارزشمند و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا بدون شک صحبت از یک فرهنگ خوب و غنی است که باید در روستاها پررنگ شود تا روستاها با حمایت و همکاری از فداکاران گلستان شوند  

پندار نیک گفتار نیک و کردار نیک

نیکوکاری انتظار و توقع خداوند از بندگانش است و خداوند اجر هیچ یک از نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد همانطور که در داستان یوسف بوضوح می بینیم صبر و شکر جمیل بربخیلان و هوسبازان اوج نیکوکاریست 

و خداوند بهترین پاداش را براین کار بسیار خوب عطا نمود پس تا می توانید قدر صبر و شکر جمیل را بدانید 

از بخل و کینه بخیلان و از جوروجفای آنان فقط به خداوند پناه ببرید خداوند خودش راهها را باز می کند درهای جدید و انسانهای تازه را بروی شما خواهد گشود حتی با فرشتگان شما را یاری خواهد داد فرشتگانی که شما آنها را نمی بینید اما آنها شما را می بینند 

پس نیکوکاری را با صبر و شکر جمیل به اوج برسانید بگذارید بخیلان به خیال خام خودشان زندگی کنند تا خداوند با دستهای غیب سزایشان را بدهد در هیچ شرایطی دست از خیر و خوبی نکشید و به خداوند اعتماد کنید خداوند بزرگ است و وعده هایش برحمایت و عنایت از نیکوکاران محقق و حتمی خواهد بود 

پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک بهترین دین دنیاست هرکس اینچنین باشد برراه راست است و خداوند نگهدارش می باشد 

انسانهای بزرگ پندار و گفتار و کردارشان نیک بود و هست اگر طالب عزت و بزرگی هستید اینچنین باشید 

غافلان و بی خبران نمی توانند نیک باشند چون نمی خواهند و دلخوش به بدیهایشان هستند و شیطان آنها را اینچنین فریب می دهد و راهشان را در نظرشان خوب و زیبا جلوه می دهد تا از بسیاری توفیقات الهی محروم و ممنوع باشند چون خوبی را دوست ندارند و تمایل به بدها و بدیها دارند 

برای همین خداوند از توفیقات بسیاری محرومشان می کند اما نیکان تمایل به سحرخیزی و کوهنوردی دارند چرا چونکه با خداوند راحت درددل می کنند و سخن می گویند و از خداوند خیر و برکت برای همه دنیا دعا و آرزو می کنند شادی می طلبند برای همه روستاهای جهان آرزوی گلستان شدن دارند مظلومان و معصومان دنیا را شاد و خرسند می خواهند و اینها نتیجه همان پندار و گفتار و کردار نیک است