صحبتهای بزرگترها روی بچه ها اثر دارد
زمانی که بچه بودم پای صحبت بزرگترها می نشستم و به بزرگترها خیلی علاقه داشتم وقتی آنها صحبت از جوانمردی قدیمیها و داستان دست و دلبازی
مردها صحبت می کردند با خودم می گفتم مگر می شود بدون هیچ مدرکی و چشم بسته به کسی که از تو تقاضائی دارد کمک کنی
فکر نمی کردم که یکروزی خودم بتوانم با مجموعه ای بنام صخا خیلی راحت و بدون دردسر به ابرسجیها قرض الحسنه بدهم
ودر این راه مبلغ قابل توجهی را هدیه کردم که گره های بسیاری باز گردید حالا کاری به حاشیه ها ندارم که در آن مورد زیاد صحبت کردم و زیاد نوشتم (معوقات)
امیدوارم قدر خوبان را بیشتر بدانیم تا نیکوکاران سربلند و سر افراز باشند
از اثر صحبتهای شیرین مادربزرگم که بسیار مهربان و دلسوز بود دلسوز و نیکوکار شدم که خداوند رحمتش کند و همه اموات را بیامرزد
اولین نیکوکاری را که دیدم مادربزرگم بود هر وقت به او می رسیدم مبلغی به من می داد همانجا با خودم می گفتم بزرگ بشوم تلافی می کنم و البته جبران هم کردم و به بچه هایم توصیه به جبران داشتم که آنها هم انصافا یاد گرفتند
با بزرگترها رفتار مناسبی داشتم و همیشه مورد تشویق و ترغیب آنها قرار می گرفتم و با کارهای به ظاهر کوچک در قلب آنها جای می گرفتم
از کودکی در سلام کردن به دیگران سبقت می گرفتم و این همه را خشنود می کرد
تعریفها و تمجیدهای آنان خیلی در زندگیم و در کارم اثر گذاشت
آنهمه رضایت و تمجید دوران کودکیم در صخا باعث تبلیغات و حمایتهای زیاد گردید و پاداش ادب و معرفت خودم را همانروزها و حتی چندین سال بعد گرفتم
تائب به همه نوجوانان توصیه می کند که قدر خود را با احترام گذاشتن به بزرگترها بدانند و غرور بی جای خود را در همان کودکی بشکنند
تا می توانید خوبی کنید می دانید خداوند همانجا می گوید به وقتش جبران می کنم و جبران می کند اما زمانش دست ما نیست هروقت صلاح باشد
نوجوانان عزیز بهیچ وجه بدی نکنید که جبرانش خیلی سخت است در راه خیر و خوبی تلاش کنید در راه علم و عرفان در راه حافظ و قرآن و دعا تلاش کنید