صدحیف که ما پیر جهاندیده نبودیم
صدحیف که ما پیر جهاندیده نبودیم روزی که رسیدیم به ایام جوانی
جوانان عزیز از انسانهای سالخورده بی نهایت استفاده ببرید آنها برایتان زندگی را خوب تفسیر می کنند
از همان کودکی عاشق بزرگترها باشید و مطیع و رام سالخوردگان گردید
آنها اشتباهات خودشان را راحت در اختیار شما می گذارند و شما دیگر آن اشتباهات را تکرار نخواهید کرد هرکاری که می خواهید انجام بدهید هر نقشه ای که دارید حتما با چندین نفر سالخورده در میان بگذارید
مبادا به تنهائی و از پیش خودتان تصمیم بگیرید که این خوب نیست
و پشیمان می شوید و پشیمانی سودی ندارد البته سالخوردگان عزیز هم باید مهربانتر و دلسوزتر باشند تا جوانان با آنها راحت باشند و احساس امنیت کنند
باید بزرگترها زمینه مناسبی برای جوانان فراهم نمایند متاسفانه بزرگترهای ما خیلی گیر و گرفتارند و این بد است
بزرگترهای ما متاسفانه آنطور که باید باشند نیستند و این برای جوانان سم مهلک و کشنده ای است
بزرگترهای ما اصلا روحیه لازم راندارند و آن حال و حوصله ای را که باید داشته باشند ندارند
ما بزرگتر خوب کم داریم که جوانان بتوانند با آنها راحت رابطه برقرار کنند و از تجربیات آنها استفاده نمایند چاره ای هم نیست دستمان هم به جائی بند نیست
و خیلی راحت قربانی می شویم و فرصتهای خوب جوانی در غفلت بی خبری از دستمان می رود
قدیمها جوانان زود ازدواج می کردند و خیلی زود به بلوغ فکری می رسیدند و پخته می شدند اما حالا سن ازدواج بالا رفته و روی همه چیز تاثیر می گذارد و داریم نفراتی را که سی سال سن دارند اما مثل بچه ها هستند و این نگران کننده است خیلی بد است برای جامعه و برای مردم بد است
قدیمها نفراتی را می شناختم که در سن هفت سالگی به بلوغ فکری رسیده بودند و الان اانسانهای موفقی هستند
اکنون انسانهای بزرگ و بدرد بخوری هستند