بهانه گرفتن نیکوکاران تماشائی و ارزشمند است
بهانه گرفتن شکلها و قالبهای مختلفی دارد و همه این کلمه را یک جور معنا می کنیم و به یاد خواسته های کودکان می افتیم اما من این کلمه را متفاوت شرح می دهم
بهانه گرفتن شاید و حتما اعصابها را بهم می ریزد اما بهانه گرفتن نیکوکاران سودمند است
تائب وقتی عاشق علم و عرفان شد و درراه حافظ و قرآن تلاش کرد و به این مقام والای عرفانی رسید و وقتی خودش را با قدمهای محکمی که با ریاضتهای جان شکار عرفانی برداشت به خدا نزدیک دید
و یاد و نام خدا به جای خون دروجودش جاری شد شروع به بهانه گرفتن کرد
بهانه انجام کاری خیر اما بزرگ را گرفت و در پی اصرار ها و پافشاریها خداوند درهای رحمتش را باز کرد و صخا را به تائب داد صخا حاصل بهانه های تائب درعلم و عرفان بود
ما باید به همه یاد بدهیم بهانه کارهای خیر را بگیرند می بینیم و می شنویم بهانه های مختلف دیگران را از پولهائی که دارند بهانه های مختلف می گیرند از خانه بزرگ و قشنگ گرفته تا ماشین های گرانقیمت و همه چیزهائی که اکثرشان می توانند گره های بسیاری از دردمندان باز کنند
تائب تا خیر و برکتی از جانب خداوند دید علیرغم هزاران آرزو آنها را به آب و آتش زد و فقط بهانه صخا راگرفت و درقالب قرض الحسنه به مردم خدماتی ارائه نمود
با اینکه درخانواده ای عیالوار و تنگدست بود اما قلب بزرگی داشت مانند دریا و دل شیر و همین دست و دلش را هم بازتر و بازتر کرد
ازآنجا که تائب بهانه افتتاح صخا را گرفت و فداکاری کرد شما هم بهانه حمایت و توجه به صخا را بگیرید و همکاری کنید این بهانه باارزش و سودمند و خداپسندانه می باشد
بهانه تائب باعث شد درهای رحمت بروی مردمان گشوده شود و درقالب قرض الحسنه صخا مردم بهره مند شوند و اما شما هم بهانه حمایت ازصخابگیرید و درهای خیر و برکت را بروی دیگران باز نمائید
با فداکاری تائب درهای رحمت باز شد شما هم با همکاری درهای خیر و برکت را بازنمائید