اعتراف به حمایتهای ضعیف باعث رشد می شود
ما باید قبول کنیم که از انسانهای خوب و کارهای خوب حمایتمان ضعیف است نوجه و عنایت اصلا نداریم و اگر داریم د رخور و شان نمی باشد
ما باید اعتراف کنیم که فداکاران همکاری صمیمانه می خواهند و اگر همکاری نباشد نباید توقع و انتظار داشته باشیم چون در صورت ضدهمکاری توقعات ما بیجا و انتظاراتمان بالاست
در صورت ضدهمکاری و بی تفاوتی گلایه ها هم بی جا می باشد و انتقادات هم نادرست و صحیح نمی باشد چون همکاری با فداکاران نقاط قوت را تقویت می کند و باید انصاف داشته باشیم
داستانی خواندم اعتراف یک خانم بود که در جائی صاحب کارشده بود و آن خانواده محترم به ایشان رسیدگی می کردند و به نحو احسن و حتی بالاتر از حقوقش پرداخت می کردند
و همه جوره به ایشان می رسیدند تا اینکه این زن به خاطر قرض و بدهکاریهائی که برای خرید تبلت و تلوزیون درست کرده بود مجبور شد گردنبند صاحب کارش را بدزدد
و گردنبند ده ملیونی را به دوملیون فروخته بود و در اعترافاتش به همه این گناهانی که به خاطر هیچ و پوچ گریبانش را گرفته بود اقرار کرد و اظهار پشیمانی می کرد اما دیگر هیچ فایده ای نداشت
همه ما در مقابل فداکارانی همچون تائب مسئول هستیم و باید در محضر خداوند به ضدهمکاریها و بی تفاوتیها و بی توجهی ها و بخل و کینه ها و سهل انگاریها و قضاوتهای نادرست و سوء تفاهم ها و سوء ظن ها اقرار کنیم و قبل از اینکه آنروز برسد باید کاری بکنیم
وگرنه پشیمانی اصلا سودی ندارد و امثال تائب هم گناهکاران را نخواهند بخشید
زیرا فداکاری با همکاری به ثمر می نشیند پس پاداش خوبی خوبی می باشد