ازخدا خواستم بهترین نان رسان باشم
وقتی که کودکی بودم از تنگدستی و بیکاری همه رنج می بردم از اینکه این فرصتهای خوب و اینهمه نیرو و انرژی هدر می رود ناراحت و عصبانی می شدم و از خدامی خواستم برای اینهمه مشکل راه حلی پیدا کنم و در آینده لااقل بچه های من اینطور بی کار نباشند و انرژی خود را هدر ندهند
همیشه دعا و آرزوی من این بود و بالاتر از توانم برای این مشکل تلاش می کردم و کارهائی هم انجام می دادم اما قابل توجه نبود ولی از آنجا که هرچه از خدا بخواهی همان می شود
خداوند یک هدیه باارزش بنام قرض الحسنه صخا به من داد و مرا به آرزوی بزرگ خودم رساند و دعای من به نحو احسن مستجاب شد
همه افراد خانواده با یک صندوق قرض الحسنه خانوادگی مشغول بکار می شدند و همه صحبت و سخن خانواده ما پیرامون این کار شده بود و می باشد یعنی دیگر فرصتی برای هیچ کار و هیچ صحبتی باقی نمی ماند پس خداوند را شکر می کنم و همه کسانی که مرا در این کار بزرگ یاری می کنند را شکر می کنم و سپاسگذار انها هستم
و از برکت دعای تائب با این کارخوب می شود هزاران حرکت خوب انجام دادکه مشکل بیکاری همه افراد از بین برود و همه سربلند بشوند اگر خودشان بخواهند
صخا اگر قدرش دانسته شود بهترین کار دنیاست اگر حمایت و همکاری شود یک هدیه ارزشمند و مفید برای همه است و یک انگیزه خوب برای همه روستاها و شهرها چون با این کار خوب می شود هزاران حرکت خوب و بجا و شایسته انجام داد و برای همه مفید و سودمند بود
و این بستگی به قدرشناسی و سپاسگزاری دیگران دارد هرچه حمایت و همکاری و توجه و عنایت بیشتر باشد صخا شکوفاتر و گره گشاتر و نان رسان تر می گردد
فداکارانی همچون تائب همیشه با رشادتها و رحم و غیرت و خجالتهای بی حد و اندازه خودشان بهترین هدایا و پاداشها را برای مردم داشته و دارند و این بستگی به خود مردم است که چگونه تشکر و قدردانی نمایند و چگونه قدرشناس باشند فداکاران حمایت و همکاری می خواهند
و چگونه مدافع و حافظ و نگهدار نیکوکاران و مجموعه های خیرخواهانه باشند
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
این همکاری و حمایت باعث سربلندی و سرافرازی فداکاران خواهد شد و واجب و الزامی است