چرا هرچه از خدا خواستیم گفت نه

گردرسرت هوای وصال است حافظا             باید که خاک درگه اهل هنر شوی 

من برای این موضوع به مسائل و راه حلهای جالبی رسیدم از آنجا که نسبت به خوبان و فداکاران که یاران واقعی خداوند هستند بی تفاوت بودیم و به آنها نه گفتیم 

خداوند هم که مالک و سرور و آقای آنهاست به شما نه می گوید باید نسبت به جوانمردان ارزش قائل شویم و احترام آنها را نگه داریم و سرافرازشان کنیم وقتی سلمان از ایران بدون این امکانات امروز که نه اینترنتی بود و نه ماهواره و نه رادیو تلوزیونی به پا بوسی پیامبر رفت 

در صورتیکه ابولهب و ابوجهل بدون هیچ شرم و حیائی محمد امین را اذیت و آزار می کردند 

پس باید بفهمیم که هرکجا فریاد فداکاری بلند شد به حمایت و همکاریش بشتابیم و خوشحال و سربلندش کنیم و در سربلندیش فعال و فداکار و کوشا باشیم 

باید بدانیم که فداکاران ابولهب هائی دارند که اذیت و آزارشان می کنند پس سلمان بشویم و به کوری چشم ابولهب ها این مغرضان و مغروران و منفوران فداکاران و جوانمردان را یاری کنیم 

تائب یکی از خیرخواهانی است که با فریاد صخا به حمایت از قرض داران برخواسته است و از آنجا که خودش را ساخته و پرداخته و خانواده اش را هم با خودش در این راه گره گشا همراه کرده است پس می تواند برای همه دنیا مفید و موثر باشد 

باید همه دنیا قدرش را بدانند چون این چراغ سبزی که تائب با صخا روشن کرده است پیام خوب و روشنی برای همه روستاههای جهان دارد به شرط اینکه قدردان و سپاسگزار تائب باشیم 

از آنجا که تائب به عشق همه روستاههای جهان این فداکاری را به نمایش گذاشته است همه مردم جهان باید سربلند و سرافرازش کنند و به حمایت و همکاریش بلند شوند 

مگر پاداش خوبی خوبی نمی باشد 

امروز با وجود اینترنت خیلی زود باید به حمایت فداکارانی همچون تائب بلند شویم و با دعا و سلام و صلوات یاریش کنیم تا این نقطه قوت تقویت گردد 

اگر می خواهیم خداوند به ما آری بگوید باید فداکارانی همچون تائب را که از دل و جان عاشق همه مردم جهان هستند و حکیمانه و عارفانه و عاشقانه مردم را دوست دارند و در عمل هم خودشان را نشان می دهند حمایت کنیم با تائب ها همکاری کنیم هرجای این جهان هستیم تائب را سرافراز کنیم عاشقش باشیم تا مغرضانی که در این اطراف کمین کرده اند کور شوند و از غصه بمیرند 

خداوند اینگونه سرافراز می شود آنوقت به شما نه نمی گوید همانطور که به تائب نه نگفت و دعایش را عاشقانه مستجاب کرد چون تائب خاک پای اهل هنر را سرمه چشمانش کرد و از آنها حمایت جانانه ای کرد پروردگار هرگز نه نمی گوید ما بندگان مقصریم 

آری به ابولهبها نه می گوید چون نامرد و پست فطرت هستند پس چرا به سلمانها نه نمی گوید به ابوذرها نه نمی گوید چون بی هیچ بهانه ای از محمد امین دفاع کردند و یاریش کردند

  

آرزوهایی که مستجاب نشد 
   
از خدا خواستم غرور مرا بگیرد و خدا گفت: نه

او فرمود: باز گرفتن غرور کار من نیست بلکه تویی که باید آن را ترک کنی

از خدا خواستم کودکان معلول را شفا دهد و خدا گفت: نه

او فرمود: روح کامل است و جسم زودگذر

از خدا خواستم به من شکیبایی عطا کند و خدا گفت: نه

او فرمود: شکیبایی دستاورد رنج توست و به کسی عطا نمی شود

از خداخواستم به من سعادت بخشد و خدا گفت: نه

او فرمود: تبرک میکنم اما کسب سعادت کار شماست 

از خدا خواستم روح مرا تعالی بخشد و خدا گفت: نه

او فرمود: خود باید متعالی شوی اما تو را یاری میدهم تا به ثمر بنشینی

از خدا خواستم مرا کمک کند تا دیگران را به همان اندازه که او مرا دوست دارد دوست بدارم

و خدا فرمود: هان! سرانجام فهمیدی

از او نیرو خواستم، مشکلات را جلوی پایم گذاشت تا قویتر شوم

از اوحکمت خواستم، خطر را در مقابلم قرار داد تا از آن بجهم

از او عشق خواستم، انسانهای دردمند را در سر راهم قرار داد تا به آنها کمک کنم

از او کمک خواستم، به من فرصت داد 

هیچ یک از خواسته هایی که داشتم دریافت نکردم

اما به آنچه نیاز داشتم رسیدم

دعای من مستجاب شده بود...........