عصاره صداقت و ایمان تائب صخا شد
شبی که باید در عاشقی ثابتقدم بود. در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جست و احیا گرفت و به نیایش پرداخت و کار خیر کرد و صالحات به جا آورد و به نیازمندان رسید و دانایی طلبید و به دانشآموزی پرداخت.
همچون زنبور عسل بر روی گلهای علم و عرفان نشستم و با گرما و سرما ساختم ریاضتهای طاقت فرسائی را به نمایش گذاشتم تا صخا همان عسل من شد
من این عسل را به تمام دنیا صادر کرده ام از همه دوستان و اقوام خواستم در تعریف و تمجید و ترغیب این عسل کوشا باشند اگر دیگران کوتاهی کرده اند تقصیر من نیست
اگر نا خالصی در این عسل طبیعی می بینید به حساب ضدهمکاریهای دیگران بگذارید وگرنه این عسل خالص خالص است به شرط حمایت و همکاری
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
اگر این عسل را طبیعی دوست دارید باید در تعریف و تمجید و ترغیب و تحریکش بوسیله افراد توانا و دانشمند و ثروتمند خودتان کوشا باشید در غیر اینصورت چه انتظاری خواهید داشت
دستهای کثیف و ناجوانمرد در بین راه ناخالصیهائی در این عسل وارد خواهند کرد اگر افراد دانشمند و توانای شما غفلت کنند و همینطور بی توجه و بی تفاوت باشند
من که بی نهایت همت و تلاش کردم اما یک دست صدا ندارد و بایک گل هم بهار نمی شود پس اگر پاداش خوبی خوبی است فداکاری تائب را با حمایت و همکاری جواب بدهید
نمایش خوبی در سطح جهانی داشته باشید تا یک صادرات خوبی داشته باشیم صادراتی بنام صخا که پولساز است و ارزهای بسیاری را برایتان و بسودتان وارد خواهد کرد بخاطر خودتان قدر و ارزش جوانمردان و فداکاران را بدانید بخاطر وجود نازنین خودتان با فداکاران همکاری کنید
انسانهای بزرگی را وارد این مجموعه خواهد کرد اگر شکر و سپاسش را بجا بیاورید انسانهائی از جنس ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارها و دانشمندان والامقام
تائب با عشق و لذت زیادی صخا را افتتاح کرد و خدماتی هم ارائه نموده است اما در حمایت و همکاریش کوشاتر و فعال تر باشید
اگر با حمایت و همکاری دستهای ضدهمکاران را کوتاه کنید تائب همه شما را سربلند خواهد کرد و دلهای سالخوردگان و دردمندانتان را شاد و خرسند خواهد نمود