هنوز پاداشم را از خداوند نگرفته ام

یوسف هیچ گناهی نداشت چون مورد تائید یعقوب نبی بود و طبیعتا انتظار آنهمه جوروجفا را نداشت در چاه افتاد بعد هم در زندان افتاد سالهای زیادی در زندان بود چون هنوز پاداش صبر و شکر جمیل خودش را از خداوند نگرفته بود من هم هنوز پاداش خودم را از خداوند نگرفته ام 

موسی دربدر و آواره شد طعنه ها و سرزنش ها و گلایه ها چون پتکی برسرش کوبیده می شدند و دائم از خداوند کمک می خواست تا اینکه رسید برلب دریا هنوز پاداشش را از خدا نگرفته بود من هم پاداش خودم را هنوز از خداوند نگرفته ام 

تائب نیت صداقت و ایمان دارد و دلش به داستانهای پیامبران و درد و رنج های آنها خوش است هروقت فشارها زیاد می شود خیلی زود به یاد یوسف و موسی می افتد دلش محکم می شود 

این آشنائی با داستانهای پیامبران یک لطف بزرگی برای نیکوکاران وفداکاران جهان است اگر این داستانها نباشد انسان در اوج فشارها و مشکلات سکته می کند 

مخصوصا کسانی که عاشقانه و خالصانه به مردم خدمات ارائه می دهند و هیچ انتظار درد و رنج و محنت را ندارند اما دچار سختی و مشکلات و شیطنت ها هستند واقعا سخت است 

تائب سالهای زیادی رحم و غیرت و خجالت خودش را به نمایش جهانی گذاشته است و هیچ مزد و پاداشی نمی خواهد و تنها حمایت و همکاری می خواهد آنهم برای خدمات آسان به مردم چون دلش نمی خواهد کسی دست خالی و ناامید از صخا بیرون برود 

برای همین در برابر فداکاری خودش حمایت و همکاری می خواهد چون وقتیکه یک نفر دست خالی و ناامید از صخا بیرون می رود انگار تمام دنیا روی سرش خراب شده است 

صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید 

تائب در برابر فداکاریش حمایت وهمکاری از خداوند می خواهد اما هنوز پاداشش را از خداوند نگرفته است با اینکه سالهای زیادی از خداوند با این بیت شعر کمک و پشتیبانی خواسته است 

تائب حاضر است تا آخر عمر همینطور ادامه بدهد اما دلش نمی خواهدحتی یک نفر از صخا دست خالی و ناامید بیرون برود شما بگوئید چکار کند 

من توان پرداخت هفتاد ملیون تومان وام را در ماه به مردم دارم اما تقاضاهای وام بیشتر از اینهاست پس طبیعتا عده ای ناامید و دست خالی بیرون می روند و من شرمنده می شوم 

من مزد و پاداش برای آنها از خداوند می خواهم اما هنوز پاداشم را از خداوند نگرفته ام در حالیکه با دو سه نفر سوپر پولدار و ابرمیلیاردر مشکلاتم حل می شود نقاط ضعفم از بین می رود اما هنوز پاداشم را از خداوند نگرفته ام از خداوند دو سه تا ثروتمند برای صخا خواستم اما هنوز جوابم را نداده است 

نمیدانم من مشکل دارم یا کسانی که از من تقاضای وام دارند و البته تقاضای آنها هم بجا و شایسته می باشد فکر نمی کنم هیچ کدام از ما مقصر باشیم با این حال هنوز پاداشم را از خداوند نگرفته ام  

ما عاشقان عادت داریم از قدیم عادت داشته ایم و بعد از ما هم عاشقان همین گونه خواهند بود تا زمانی که پاداش خودشان را از خدا نگیرند سخت و جان شکار ادامه می دهند 

موسی وقتی که کفر همه را در آورد پاداشش را از خدا گرفت یوسف هم وقتیکه کفر همه را در آورد پاداشش را از خدا گرفت یعقوب نبی هم کور شد و کفر همه را در آورد آنوقت پاداشش را از خدا گرفت همه جوانمردان همینطور بودند شاید تائب هم همینطور باشد باید کفر همه را در بیاورد آنوقت پاداشش را از خدا می گیرد اما آنوقتها اینترنت نبود و اینهمه ارتباطات راحت و آسان نبود امروز فرق دارد پس چرا همانطور هست یعنی چه شاید خواست خداوند اینطور می باشد 

سایه ای بردل ریشم فکن ای گنج روان   که من این خانه به سودای تو ویران کردم 

گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب   بهر آسایش این دیده خونبار بیار 

بردلم گرد ستمهاست خدایا مپسند   که مکدر شود آیینه مهر آیینم