هزینه های سنگین برای کارهای بزرگ
هرچه کارها بزرگتر و انسانها بزرگتر باشند تاوانها و هزینه ها هم بیشتر می شود هرچه اهداف خداپسندانه تر باشد بحرانها و مشکلات بیشتر است
در داستان یوسف بیشتر به این نتیجه می رسیم اما مهم عاقبت خوب است پس همه فداکاران و بزرگان به عشق آخر و عاقبت تاوانها و هزینه ها را پرداختند و صبر و شکر جمیل کردند
هرچه می گذرد و هرچه صبر و شکر جمیل بیشتر می شود هزینه ها و تاوانها کمتر می شوند و ارزشها و قیمت ها بالاتر می روند چون همه مردم متوجه جوسازیها و کینه توزیها و دشمن تراشیها می شوند
انسانهای بزرگ در تاوان دادن و پرداخت هزینه های سنگین معروف و مشهور هستند و همچنین در عاقبت خوب و خوش که خداوند نصیب و روزیشان کرده است معروف و مشهور می باشند
کسانی که مرتکب اشتباه و خطا می شوند و برعلیه انسانهای بزرگ دشمنی می کنند یک روز از خجالت آب می شوند و روز تحقیر و تخریب و تضعیف آنها را خداوند می رساند و در آنروز دیگر حرفی برای گفتن ندارند و فکرشان از کار می افتد
ما در قرض الحسنه و خیریه همت و تلاش کردیم و این چراغ را روشن نمودیم و مدیون کسانی هستیم که با دل دریا و قلب شیر حمایتمان کردند اکنون باید همه کسانی که با ما همکاری می کنند و در آینده به ما می پیوندند عاشقانه و خالصانه در صخا تلاش کنند
چون صخا از معجزات علم و عرفان است صخا لطف و عنایتهای یزدان است حاصل بی خوابیهای تائب است حاصل شب زنده داریها و سحرخیزیهای تائب است
پس از این مجموعه عرفانی و روحانی که یادگار یک عارف و عاشق و نویسنده و شاعر است به نحو احسن حمایت و همکاری کنید
تائب تاوانها و هزینه های سنگینی پرداخت کرد که باید توجه و عنایت شود این یک تنور گرم برای مردم است باید باحمایت ثروتمندان و دانشمندان پرنور و گرمتر شود
تائب خفت ها و خواریها و ذلت های بسیاری را متحمل شده است طعنه ها و سرزنش ها و گلایه های بسیاری را گذرانده است اما همیشه در برابر این سختیها سجده شکر بجا آورده است
یک ایده بزرگ است که باید همه روستاهای جهان را گلستان کند
صخا خدمتی همراه باصداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
همه کارها عشق می خواهند مخصوصا قرض الحسنه که عشق بیشتری می خواهد این کار درآمد ندارد بلکه تاوان و هزینه دارد اما خشنودی خدارا با خود دارد و این مهم است
تائب نویسنده ای است که با خواندن زیاد نویسنده شد و برای عشق خودش یعنی قرض الحسنه صخا زیاد می نویسد همین عشق زمینه های خوبی را برایش فراهم کرده است
تائب از مادرش نویسنده به دنیا نیامد مطالعات زیاد نویسنده اش کرد البته دستهای غیب هم کمکش کرد چون بعد از چله و تحمل ریاضتهای سخت شب چهلم پیام نویسنده و شاعرشدن را با تخلص تائب به او دادند تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش اما بعد از بیدار شدن از خواب فعالیت کرد حافظ خواند کشکول خواند قرآن و تورات و انجیل خواند زیاد هم خواند
من کتابهای بی شماری را خوانده ام مجلات و روزنامه ها و مقالات زیادی خوانده ام چون شبانه روز دوساعت می خوابیدم وقت مطالعه زیاد داشتم چون کوهنورد بودم حوصله مطالعه را هم زیاد داشتم بیش از هزاران جلد کتاب و مقالات گوناگون خوانده ام پس برای همین در نویسندگی تند و تیز هستم چهارصد غزل سروده ام هزاران غزل را هم در رودخانه ریخته ام و این چهارصد غزلم گلچین هستند بالاتر از هزار مقاله نوشته ام
برای قرض الحسنه خیلی همت و تلاش کردم آنقدرکه از دستانم خون بیرون می زد خیلی بی خوابی کشیدم خیلی تحمل کردم به طوری که بعضی وقتها در حال منفجر شدن بودم اما خیلی زود شال و کلاه می کردم و در کوهها به سرعت می رفتم و می رفتم تا خنک بشوم