فقیران ثروتمند جهان
من که ره بردم به گنج حسن بی پایان دوست صدگدای همچو خود را بعد از این قارون کنم
عواملی که در ریشه کن کردن فقر بسیار موثر هستند را از زبان تائب سرپرست صخا بشنوید اگر در راه علم و عرفان همت و تلاش کنیم فقر در خانه و خانواده و روستایمان ریشه کن خواهد شد
گنج زرگر نبود کنج قناعت باقیست هرکه آن داد به شاهان به گدایان این داد
اولین کسی که در دوران معاصر پی به این مهم برد بدون شک تائب سرپرست قرض الحسنه صخا بود وقتی که در سال 1374خیلی عجیب که بیشتر به یک معجزه شبیه بود
قدر نوری را که دردرونش تابید خیلی قشنگ دانست و یک چله بسیار خوب و زیبا گرفت از همان شب اول و قدم اول هرچه هوا و هوس در درون سینه داشت به آب و آتش زد و با نماز و روزه و سحرخیزی و حافظ و قرآن و دوستان عرفانی و روحانی شروع کرد اوایل نمی شد و خیلی سخت بود اما تائب چون قدم اول را محکم برداشت و هوا و هوسها را به آب و آتش زد ادامه راه آسان شد
سه روز روزه می گرفتم و یک روز استراحت تا شب چهلم و پیاده از ابرسج به نمازجمعه بسطام می رفتم وبرمزار شیخ بایزید بسطامی حاضر می شدم و شب چهلم هاتفی ندا داد تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش
شاعر و نویسنده می شوی و تخلصت تائب می باشد و بعد از آن شروع کردم به شعر گفتن و نویسندگی و آنقدر عظیم و زیبابود که کسی نمی توانست تصور کند همه حیرت زده بودند
چنان در قلب دانشمندان و ثروتمندان و بزرگان جا باز کردم چنان اعتبار و آبروئی کسب کردم که حد و اندازه نداشت پس حضرت حافظ درست فرمود
اولین فقیر ثروتمند جهان را می توانید در اینجا در یک روستا بنام ابرسج ببینید چون قدر فقر را دانستم خیلی زود ثروتمند شدم
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
و بهترین خدمات را در قالب قرض الحسنه و خیریه ارائه دادم که بزرگترین ثروتمندان جهان از ارائه اش عاجز و ناتوان هستند باید از نزدیک دید و شنید
شنیدن کی بود مانند دیدن
و این در نوع خودش یک رکورد بزرگ محسوب می شود همه فقیران باید قدر خودشان را بدانند و همچون تائب درس بزرگی به ثروتمندان جهان بدهند
اگر قدر خودشان را بدانند خیلی زود می فهمند که سردسته ثروتمندان هستند اما بدبختانه چون قدر و ارزش خودشان را نمی دانند از این نعمت الهی محروم می شوند
اگر در هر روستائی به اندازه انگشتان یک دست همچون تائب قدربدانند روستا گلستان می شود و خیلی زود جهان گلستان می گردد
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
همه خدمات حیرت انگیز صخا در مدت بیست سال کار یک فقیر بود
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز
صبر و ظفر دوستان قدیمند دراثر صبر نوبت ظفر آید
چنان قدردانستن من ارزش و قیمت پیداکردکه هرجا سخن از جوانمردی و نیکوکاری می آمد نام من وردزبانها بود و این خیر و برکت همان فقر بود که هرکس قدربداند فرمانده ثروتمندان جهان می شود
صخا فرماندهی دارد چویوسف که زندان می شود از او گلستان
چنین فرماندهی پیروز باشد که روزوشب بود در فکر یزدان
و این نام یزدان می تواند با اسناد معتبر اسم اعظم باشد چون در زندگی تائب کار خودش را کرد و هیچ کس نظیرش را ندیده است پس می توانداسم اعظم باشد
اسم اعظم بکند کارخود ای دل خوش باش که بتلبیس و حیل دیو مسلمان نشود
این همه توفیقات تائب نمی تواند کار شیطان باشد اثر اسم اعظم خداوند است و نقاط ضعف امثال تائب هم می تواند کار ناسپاسیهای اطرافیان باشد همچون داستان مرغ بریان موسی
برگ در هنگام نابودی می افتد، میوه در هنگام کمال می افتد؛ بنگر که چگونه می افتی چون برگی زرد و یا سیبی سرخ.