صخا مشکی که ابوالفضل به دندان گرفت
مزین گشته با نام ابوالفضل صخا تسکین درد دردمندان
وقتی که اینهمه ناتوان و گرفتار قرض دار و دردمند اطراف من است با یک دنیا رحم و غیرت و خجالت قد علم کردم آری من ابوالفضل ابراهیمی هستم که به تقلید از ابوالفضل العباس مشک را برداشتم و به همه گرفتاران مخصوصا کشاورزان و دامداران زحمتکش و آسیب دیده از سرمازدگیها و خشکسالیها قول دادم که برایتان کاری می کنم و اینچنین شد که امروز مرا با یک مشک بدندان گرفته می بینید
من با چنگ و دندان این مشک را باید به قرض داران و گرفتاران برسانم من از صورت آن عزیزان خجالت می کشم و از تیرهای ناجوانمردان هم ترس و واهمه ای ندارم
و فریاد خودم را بلند کرده ام تا اینکه دانشمندان و ثروتمندان بزرگ را متوجه خودم کنم و ابرسج و همه روستاهای جهان را گلستان کنم
من باید این مشک را صحیح و سالم و پر و پیمان به آنها برسانم و قلبهای همه را خشنود سازم اگر حمایت و همکاری شوم حتما این کار خواهد شد
چه نام زیبائیست ابوالفضل (ع) و چه قدرت جاذبه ای دارد این دلاور و ماه بنی هاشم
من به عشق ابوالفضل صخا را افتتاح کردم و با چنگ و دندان سالهای زیادی به مردم خدمت کردم هرچند تیرهای پرتابی آسیب هائی هم رسانده است اما این طبیعی است تا اینکه ابرمردانی هوشیار و بیدار و متوجه شوند و چه بهتر که از سراسر جهان متوجه این فداکاری گردند
تا اینکه ره صدساله را یکشبه بپیمایم
مزین گشته با نام ابوالفضل صخا تسکین درد دردمندان
دستهای جوانمردان قطع نخواهد شد چون خداوند یار و پشتیبان آنهاست و آن تیرهای پرتابی برقلب خودشان خواهد نشست هستند جوانمردانی در سراسر جهان که آن تیرها را به قلب پرتاب کننده های ناجوانمرد مغرض و مغرور و منفور برگردانند
و این دستان ابولهب هاست که قطع می شود و نابود می شوند
دستهای نیکوکاران از خداوند توان و نیرو انرژی می گیرند هرچند که سالها طول بکشد هرچند که جوروجفا ببینند هرچند که شاهد بی تفاوتیها و بی توجهیها باشند