دستورات خداوند و دستورات تائب فداکار حبیب خدا
چله گرفتم تا کاملا مطیع پروردگار بشوم اطاعت از فرمانهای خداوند را در چهل روز از دل و جان و با از خودگذشتن و ریاضتهای جان شکار عرفانی به نحو احسن به نمایش گذاشتم شب چهلم درجه گرفتم
تائبا محرم اسرار شدی آگاه باش (هاتف غیب )
شاعر و نویسنده می شوی و تخلصت تائب می باشد مبارک باشد من هم تشکر کردم و صمیمانه خودم را نشان دادم تا صخا حاصل عشق و ایمانم شد
صخا فرماندهی دارد چویوسف که زندان می شود از او گلستان
چنین فرماندهی پیروز باشد که روز و شب بود در فکر یزدان
دستورات خداوند را که در کتابهای آسمانی و اشعار و سخنان شاعران و بزرگان بود مو به مو اجرا کردم
تا اطاعت امر خودم را نشان داده باشم و بعد به مقام فرماندهی رسیدم
و به خودم خوب فرمان دادم فرمان همت و صداقت و ایمان و فداکاری و مطیع شدم و خوب گوش کردم هرچه از ستادفرماندهی تائب دستور داده می شد گوش کردم
و به مقام عارف و عاشق و شاعر و نویسنده نائل شدم به مقام فعالیت و فداکاری رسیدم
دستوراتم را به همسر و فرزندان و برادرم در قالب قرض الحسنه و خیریه صخا دادم آنها هم گوش به فرمان شدند و خداوند را شکر که فداکاری را به اوج رساندند
و اکنون که خیالم راحت شده است که خوب اطاعت می کنند فرمان خودم را به جهان صادر کرده ام تا همه کسانی که عاشق و شیفته فداکاری تائب در قالب قرض الحسنه و خیریه هستند اطاعت نمایند تا من هم بتوانم با دست و دل باز همه روستاهای جهان را گلستان کنم
هرکس عاشق یک فرمانده عرفانی و روحانی است از دستورات تائب اطاعت کند من هم ممنون می شوم که بتوانم جهان را گلستان نمایم
بهترین حمایت و همکاری از صخا دستور تائب است
بهترین تشویق و ترغیب و تبلیغ و تحریک ثروتمندان معروف و مشهور دستور تائب است
بهترین توجه و عنایت نسبت به صخا دستور تائب سرپرست صخاست اطاعت کنید تا همه شما را بهره مند سازم چرا اطاعت نکنید من که در های رحمت مخصوص پروردگا را بروی شما گشوده ام
اطاعت کنید درهای خیر و برکت را هم می خواهم برویتان بگشایم
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
یک فرمانده لایق و امانتدار و محبوب و عارف و عاشق دیگر از خداوند چه می خواهید