برای خودم و خانواده و روستایم چکار کردم
در راه عشق و صداقت و ایمان بی نهایت همت و تلاش کردم با ریاضتهای سخت و جان شکار عرفانی و روحانی تائب شدم عارف و عاشق و شاعر و نویسنده و فداکار شدم و یک چراغی بنام صخا روشن کردم یک تنوری بنام صخا روشن کردم
با ارائه خدمات راحت و آسان قلبهای بسیاری را خوشحال کردم قدمهای محکمی برای خودم و خانواده و روستایم برداشتم بی نظیر بودم و شاهکار کردم و برای دو طرف ترازو مساوی شدن و برای دو طرف میزان یکسان بودن حمایت و همکاری خواستم
و نه تنها حمایت و همکاری ندیدم بلکه با ضدهمکاری های مغرضان و مغروران و منفوران مواجه شدم و با سنگهای جوروجفا به جانم افتادند و زخمهایم را به همه نشان دادند ای کاش سنگها را هم مثل یک مرد نشان می دادند
چون مگسان برروی نقاط ضعفم نشستند چون پروانه نبودند که برروی گلهایم بنششینند
برای خودم و خانواده و روستایم شاهکار کردم و فقط حمایت و همکاری می خواستم تا بتوانم روستایم را گلستان کنم اما ضدهمکاری و معوقات پاسخم شد
غیبت و تهمت و سرزنش و گلایه و توقعات بالا و انتظارات بی جا دستمزدم گردید
با این حالی که داشتند در اوج ضدهمکاری توقعاتی از من داشتند که خداوند برایشان برآورده نمی کرد چه برسد به من که یک بنده ضعیف و ناتوان خداوند هستم با یک دنیا ضدهمکاری و بی تفاوتی و بی توجهی ها
قدر کسی را که برای خودش و خانواده اش و روستایش چراغ روشن کرده است را بدانید با او حمایت و همکاری کنید به او توجه و عنایت داشته باشید به درددلهایش گوش کنید نقاط قوتش را برطرف کنید نقاط ضعفش را ازبین ببرید تا چراغی که روشن کرده است پرنور گردد
خداوند را خوش نمی آید که به کسی توفیق روشن کردن چراغی بدهد و عده ای با ضدهمکاری و معوقات کم نور و خاموشش کنند حتما ریشه آنها خواهد سوخت مواظب باشیم حواسمان به یاران مهربان بیشتر باشد هرگز خوبان را متهم نکنیم
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
