تیر آه اگر دیدی بدان که از سوی ما خوردی

حقوق شرعی و قانونی یک نفر را پایمال و ضایع کردی جوروجفا نمودی برعلیه یک مظلوم با دیگران شریک شدی نان یک انسان نان رسان را بریدی به کار یک انسان گره گشا و مشکل گشا گره زدی جای یک انسان لایق و شایسته را گرفتی پرنده ای بی گناه را بی بال کردی 

یک عمر زحمت کشید تا این آب را صاف کرد و یکدفعه یک کمپرسی خاک در آن آب زلال خالی کردی نماز و روزه و عبادات خوبی هم داشتی و گول ظاهر را خوردی غافل از اینکه جوروجفاهای تو چه پیامدهائی را داشته است و چه ضررهای جبران ناپذیری را به خیلی ها وارد نموده است 

با همه این حرفها تیرآه اگر دیدی بدان که از دل مظلومان برخواسته است که سخت دلدوز است و یک راه دارد توبه و تلافی و جبران که این هم برای کسانی راحت است که از خداوند می ترسند و به فکر قبر و قیامت هستند و حق را پایمال نمی کنند 

و اما شما که حق را قبول نداری و خود را توجیه می کنی نمی توانی توبه و تلافی کنی و باید باهمین گناه بزرگ از دنیا بروی 

در صورتیکه شاهد خشم و غضب خدا برنامردهای اصلی بودی و مشاهده نمودی که با چه خفت و خواری و چشمان پراز حسرت و اشک و با خفت و خجالت از دنیا رفتند تا با یک دنیا شرمساری خدمت پروردگار برسند و جوابگوی غرور و غرض بی جای خودشان باشند 

جوابگوی سوء استفاده از قدرتی را که خدا چند روزه به آنها داد باشند که چگونه در راه باطل صرف نمودند در راه تضعیف و تحقیر و تخریب فداکاران و مظلومان بکار گرفتند و چه شبهائی که برای فداکاران با سختی صبح شد و روزی هزار بار مردند و زنده شدند 

و چه فشارهائی را که خانواده آنها زن و بچه های آنها دوستان و اقوام آنها بی گناه متحمل گردیدند در صورتیکه اگر نبود جوروجفای بی حد و طولانی شما آن فشارها هم نبود و همه در خوشی زندگی می کردیم اما افسوس که از همه اینها غافل بودید و زندگی کردید و خود را گول زدید تا روزوعده های خداوند رسید و آنوقت دیگر توبه تلافی و جبران فایده نداشت 

تیرآه اگر دیدی بدان که از سوی ما خوردی چون ما مظلومانه و غریبانه مثل یوسف در دستان کثیف شما گرفتار شدیم و تائید یعقوب نبی هم مدتی کارساز و گره گشا نبود مظلومیت و بی گناهی یوسف هم مدتی گره گشا نبود یاد ابراهیم و اسحاق و یعقوب هم کارساز نبود تا اینکه مدت امتحان به سررسید و کاسه های گدائی در دستان شما به حضور یوسف رسیدید و آنوقت خودتان اعتراف به خطای بزرگ خود کردید و از خفت و خجالت و رسوائی روزی هزاربار مردید و زنده شدید کاش از اول به فکر این روز بودید کاش جوروجفا نمی کردید

این پایان شریک شدن برعلیه یک انسان ساده و بی ریا و مظلوم است گدائی و ننگ و رسوائی  

آنروز روز ای کاش هاست کاش برعلیه یک مظلوم شریک نمی شدیم کاش حق یک کارگر ساده و مظلوم و مورد تائید را پایمال نمی کردیم کاش به حرف بزرگتر از خودمان که این مظلوم را تائید می کردند می کردیم کاش غرور و غرض و بخل را کنار می گذاشتیم کاش تا این حد جاهل نبودیم 

کاش احترام یک عاشق و عارف و فداکار را نگه می داشتیم کاش یک انسان طالب حقیقت را له نمی کردیم 

قلبهای سیاه و چشمهای شور را هیچ حرف و حدیثی چاره ساز نیست فقط مرگ چاره آنها رادارد (تائب)

صخا از معجزات علم و عرفان     صخا لطف و عنایتهای یزدان 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد     تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید