با این دلاور روستایمان گلستان می شود (تائب)
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز
با این دلاور روستایمان گلستان می شود(تائب)
از یک خانواده فقیر و خسته در اوج بی فرهنگی و بی سوادی و دراوج تنهائی و غربت یک انسان فعال و عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری حافظ و قرآن و دعا تحویل اجتماع داد
سحرخیزی و کوهنوردی معجزه و کرامت خودش را نشان داد
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
یک پدرو مادر بی سواد اما با یک دل دریا و یک قلب شیر یک چراغ روشن کردند که در اوج سواد و فرهنگ قرار گرفت این همان معجزه دلهای دریا و قلبهای شیر یک پدرو مادر است که وقتی داخل ماشین می نشستند با اینکه فقیرترین افراد جامعه بودند کارگر و عیالوار اما اگر کرایه ده تومان بود صدتومانی می داد بقیه اش را نمی گرفت می گفت گناه دارند هوایشان را باید داشت
اگر کرایه دو هزارتومان هست پنج هزارتومانی می دهد و بقیه اش را نمی گیرد این پدر لایق این پسر است که وامهای بدون کاغذ بازی و بدون کارمزد از سی سال پیش در صخا می دهد این دل دریا و این قلب شیر معجزه کرده است تا داستان صخا به گوش رهبر پیر و فرزانه هم برسد به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسد و با جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان بزرگ دنیا ابرسج و همه روستاهای ایران و جهان را در یک چشم به هم زدن گلستان کند
با این دلاور روستایمان گلستان می شود (تائب)
چراغ صخا از برکت پدرو مادری توسط این پسرشان روشن شد که توت را از شاهرود می خریدند و برای بچه هایشان می آوردند توت که ابرسج لب هرجوی و هرکوچه ای به وفور دیده می شود می گفت گناه دارد توت می فروخت کسی نمی خرید من که خریدم همه خریدند دلم سوخت این دلهای دریا و قلبهای شیر لایق و شایسته صخا بودند تا در جهان به پستی و خواری و سستی بخندندتا به دنیای کثیف و زودگذری که دنیا پرستان دل بسته اند خنده بزنند و دنیا را رسوا کنند فقط خدا فقط آخرت و بهشت برین جایزه ویژه پرودگار برای نیکوکاران و فداکاران و عاشقان و دلسوزان دنیا ارزش ندارد که کودک یتیمی با گریه در آن باشد سالخورده ای مظلوم برای فقر و بدبختیش آه بکشد کودکان محروم از خواسته های کودکانه خود باشند من در صخا به آنها با جذب و جلب ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارها وام می دهم تا عشق و حال کنند کار کنند و وامها را هم برگردانند
دنیا ارزشی ندارد که با این همه دانشمند و ثروتمند یک فداکار سالها در قالب قرض الحسنه و خیریه در حسرت حمایت و همکاری بسوزد و بسازد این شرم آور است بی انصافیست
تائب موفق شد اما ادامه داد چون می خواست همه نوجوانان و جوانان را به موفقیت برساند تائب پولدار شد اما پولش را با کمال میل وقف صخا کرد تا این چراغ پرنور شود تائب در اوج دانش و حکمت قرار گرفت اما ادامه تحصیلش را به تفسیر صخا پرداخت تا در دانشگاه قرض الحسنه و خیریه دکترا بگیرد
تا زن و بچه هایش دکترای قرض الحسنه و خیریه بگیرند تا اقوام ودوستانش دکترای قرض الحسنه و خیریه بگیرند
ما درصخا به خشنودی قلبهای سالخوردگان مظلوم و کودکان معصوم فکر می کنیم به گلستان شدن روستا های جهان فکر می کنیم به صلح و دوستی من با قرض الحسنه و خیریه در جهان جلوی همه خشونت ها را می گیرم همه را حتی کسانی که نقش برادران یوسف را در زندگی مردم بازی می کنند خوشحال می کنم متقاعد می کنم به خداوند وصلشان می کنم تا از خفت و خجالت آب شوند
ما انسانیم انسانیت و شرافت حق طبیعی ماست باید به یک بهانه ای به انسانیت و شرافت برسیم
من پرچم صلح و دوستی صخا را در هرروستائی بدست یک خانواده فداکار خواهم داد تا روستاهای جهان گلستان شوند تا جوانمردان و عاشقان و فداکاران تقویت شوند و جهانرا گلستان کنند
با این دلاور روستایمان گلستان می شود (تائب)
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید
با فداکاری لیاقت خود را نشان دادم با حمایت و همکاری لیاقت خودتان را نشان بدهید تا روستایمان گلستان شود (تائب)