دو سه سال اخیر سختیهای زیادی کشیدم
تنها کسی بودم که دستهای غیب را پشت خودم از همه بیشتر دیدم (تائب)
هرچند همه مردم با مشکلات فراوان روبرو بودند اما قضیه من با دیگران فرق دارد من مسئول یک مجموعه قرض الحسنه و خیریه هستم و طبیعتا مشکلاتی را که من تجربه می کنم هیچ کسی ندارد
من در این کار انتظار ضدهمکاری و یا عدم حمایت و همکاری و معوقات ندارم توقع سرزنش و گلایه و غیبت و تهمت ندارم چون کار من به دیگران بستگی دارد پس باید بیشتر درک شوم و این دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها هستند که باید با حمایت و همکاری نقاط قوتم را تقویت کنند
برای اینکه این سختیها مرا دچار بیماریهای جسمی و روحی نکند کوهنوردی و سحرخیزی خودم را افزایش دادم و با پیاده رویهای زیاد و دعا و درددل با خداوند خودم را برای روشن ماندن این چراغ و جذب و جلب انسانهای توانا قوی و محکم کردم
و در سجده های شکر از خداوند کمک و یاری خواستم
چون می دانم جزع و فزع بیشتر انسان را مریض می کند برای همین به جای هرگونه گلایه و جزع و فزع به کوهنوردی و سجده های شکر پرداختم به دعا و درددل با خداوند پرداختم تا خودش در این کار خیر و انساندوستانه تقویتم نماید و دلها را جذب و جلب صخا کند
نتیجه این دعا و سجده ها هم همین اشعار و مقالاتی شد که در روزهای بسیار سخت به نمایش جهانی گذاشتم تا آرام و راحت بخوانید و مرا مورد توجه و عنایت قرار بدهید و برای صخا از هیچ کوششی دریغ نورزید که ثواب و ارزش فراوانی دارد
بار سنگینی را بدوش گرفتم مخصوصا سنگینی غیبت ها و تهمت ها و سرزنش ها که یک عاشق و فداکار اصلا انتظارش را ندارد کسی که جان و مال و ناموس و اعتبار و آبرویش را وقف و خرج قرض الحسنه و خیریه می کند و سختیهای زیادی می کشد اصلا انتظار و توقعی به جز حمایت و همکاری ندارد
سختیهای این کار انساندوستانه و خیرخواهانه فقط با تشویق و ترغیب و حمایت و همکاری سهل و آسان می گردد
هرچند که من از این سختی ها لذت بردم چون به خاطر این فشارها و سختیها عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و فداکار و سحرخیز و کوهنورد شدم و با هیچ کس دیگری مخصوصا در ابرسج این کار را نکرد و سختیها فقط با من این کارها را کرد پس خوشحالم و لذت بردم
سختیهائی که من کشیدم هیچ کس نکشید از کسانی غیبت و تهمت به گوشم رسید که یک جو رحم و غیرت و خجالت نداشتند (تائب)
بدترین جانوران که از گفتن و شنیدن حرف حق کروکورو لال بودند با من دشمنی و شیطنت کردند (تائب)
اثرات مکر و حیله های مغرضان و مغروران و منفوران برروی دوستان و اقوامم آنها را بی نهایت خوشحال و شاد کرد (تائب)
در اوج صداقت و ایمان و فداکاری مغلوب مغرضان شدم و حیله های آنان برروی نزدیکترین کسانم موثر و مفید واقع گردید (تائب)
کسانی که در اوج قدرت و ثروت بودند و مرا تائید می کردندعاجز و ناتوان از حمایت و همکاریم شدند (تائب)
من چاه و زندان یوسف را تجربه کردم نه هشت سال بلکه سی و پنج سال نه مجرد بلکه متاهل و برادران یوسف را هم لمس کردم (تائب)
تنها کسی بودم که دستهای غیب را پشت خودم از همه بیشتر دیدم (تائب)
