جول آستین و ویکتوریا همسرش

من صداقت و ایمان و فداکاری را با سحرخیزی و کوهنوردی به اوج رساندم چون می دانم اینچنین خداوند کمکم می کند تا درهای جدید با انسانهای مناسب و موقعیت های خوب برویم باز شوند تا با تقویت و پرنور شدن صخا سربلند شوم و همه سختیهائی را که متحمل شدم خداوند خودش به نحو احسن جبران خواهد کرد (تائب) 

سخنران این برنامه، فردی هست به‌نام جول آستین (Joel Osteen) که در کلیسای بزرگی به‌نام LakeWood در آمریکا برای عده زیادی از مردم صحبت میکند.  روش صحبت کردن این فرد بسیار شیرین و دوست‌داشتنی می باشد. او خیلی راحت، با آرامش و دلنشین حرف می‌زند 

جول اسکات اوستین که در ۵ مارس ۱۹۶۳ به دنیا آمده است یک واعظ، کشیش تلویزیونی، نویسنده و کشیش ارشد در کلیسای لیک وود است. این کلیسا بزرگترین کلیسای پروتستان در شهر هیوستن ایالت تگزاس آمریکاست.

خطابه‌های تلویزیونی او توسط بیشتر از ۷ میلیون بیننده در هفته و بیشتر از ۲۰ میلیون نفر در ماه در بیش از ۱۰۰ کشور دیده می‌شود.

او نویسنده هفت کتاب پر فروش نیویورک تایمز است. مردم جهان او را با نام مستعار "کشیش خنده رو " می‌شناسند.

شاید کسی و کسانی پشت سرمان بد حرف زده باشند تا بد به نظر برسیم 

شاید کسانی نقش برادران یوسف را در زندگی ما بازی کرده باشند تا تحقیر و تخریب و تضعیف شویم اما بهتر است همه را به خداوند واگذاریم او خودش تقویتمان می کند و از قعر چاه به اوج ماه می رساند

تلافی و انتقام را در اوج مظلومیت و معصومیت به خداوند واگذاریم او خودش بهترین تلافی کننده و انتقام گیرنده است 

او خودش بهترین حامی و پشتیبان است 

و دلهای توانمندان عالم را برای حمایت و همکاری و عنایت به تو متوجه می سازد و راهها را بعد از صبر و شکر جمیل در شرایط سخت برایت باز می کند 

همه دنیا تمایل به حمایت و همکاری با تو را خواهند داشت اگر صداقت و ایمان و فداکاری را به اوج برسانی (تائب) 

فعالیت و فداکاری باعث جذب و جلب حمایت و همکاریهائی خواهد شد که اصلا فکرش را نمی کردی (تائب) 

من صداقت و ایمان و فداکاری را با سحرخیزی و کوهنوردی به اوج رساندم چون می دانم اینچنین خداوند کمکم می کند تا درهای جدید با انسانهای مناسب و موقعیت های خوب برویم باز شوند تا با تقویت و پرنور شدن صخا سربلند شوم و همه سختیهائی را که متحمل شدم خداوند خودش به نحو احسن جبران خواهد کرد (تائب) 

 

مرا به اوج ماه برسان ای خدای بزرگ                       به کوری چشم برادران ای خدای بزرگ 

زمکر و فریب و خدعه آنان بی خبر بودم                     حق من نبود چنین و چنان ای خدای بزرگ 

فساد شیاطین کجا و صداقت من کجا                     دلم خون شد از دست شیطان ای خدای بزرگ

قرار ما این نبود پس چه شد آن وعده و وعید             همه شک کرده اند به قرآن ای خدای بزرگ 

دلم از آنهمه آیات و روایات می سوزد                       شده اند قربانی دشمنان ای خدای بزرگ 

از این وضع خسته ام تحملش سخت است               مرا هرچه زودتر برهان ای خدای بزرگ 

صدای عاشقان حیف نیست که در گلو بغض شود       به گوش عالم و آدم برسان ای خدای بزرگ 

از این همه صبر و شکر جمیل حیا نمی کنند             نمی ترسند از تو این نفهمان ای خدای بزرگ 

کجایند دستهای غیبی که وعده فرمودی                نشان بده به این مغرضان ای خدای بزرگ 

اگرعزیزان خوار شوند صدای خنده آنها                   می رسد به گوش آسمان ای خدای بزرگ 

حریف اینهمه نامرد مگر خودت بشوی                    جواب نداد صداقت و ایمان ای خدای بزرگ 

تو را که لطف و عنایتها با من مسکین است            چه می کنند با من این بندگان ای خدای بزرگ 

دعا و آرزوهای تائب را مستجاب کن                    به شادی روی حبیبان ای خدای بزرگ 

شود که این چراغ صخا پرنور گردد                      به جذب و جلب ثروتمندان ای خدای بزرگ 

چنان کن که یکبار دیگر ذلیل و خوار شوند             که صبر تو حیف است براینان ای خدای بزرگ