ننگ و نفرت نتیجه عدم حمایت و همکاری با فداکاران

کسانی که با فداکاران در اوج دانائی و توانائی عدم حمایت و همکاری دارند مطمئن باشند مسئول هستند و باید جواب خداوند و بندگان ناتوانش را بدهند جواب چراغهای روشنی همچون صخا را که می توانستند تقویت و پرنور کنند و نکردند را باید بدهند (تائب) 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید 

یک انسان فقیر و خسته و ضعیف در یک روستا بنام ابرسج عاشق و عارف می شود و از برکت علم و عرفان و سحرخیزی و کوهنوردی قوت و قدرت می گیرد و یک چراغ روشن می کند در قالب قرض الحسنه و خیریه و نامش را صخا می گذارد 

خدمات خوب و راحت و آسان ارائه می کرد و گره گشا و نان رسان و مشکل گشا بود و هست اما عدم حمایت و همکاری انسانهای پرادعا و توانا و دانشمند و ثروتمند باعث شد که سالها این چراغ پرنور نشود و همانطور روشن است البته با سختی و فشار زیاد با تحمل درد و رنج فراوان روشن است 

مردم از عدم حمایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها عصبانی و ناراحت نیستند اما از ارائه خدمات سخت و مشکل که بخاطر ضدهمکاری ها و معوقات و مخصوصا عدم حمایت و همکاری توانمندان می باشد ناراحت و دلگیر و معترض و سخنگو یان خوب و دلیر و شجاعی می باشند 

درصورتیکه شجاعت و دلیری خودشان را نباید به امثال تائب در اوج صداقت و ایمان و فداکاری نشان بدهند باید به دانشمندان و ثروتمندان و ستاره هائی نشان بدهند که یک افتتاح حساب صدهزارتومانی را و تقویت سالانه صدهزارتومان را از تائب در صخا دریغ می ورزند 

راستی چرا مردم ما اینطور هستند حواسشان به فداکاران نیست چگونه کسی با این تفاسیر جرات می کند فعالیت و فداکاری کند من شش سال رئیس شورا بودم همین مشکل را داشتم عدم حمایت و همکاری با رئیس شورا اما در عوض ضدهمکاری و غیبت و تهمت و سرزنش و توقعات بالا و اتظارات موج می زد 

چگونه با عدم حمایت و همکاری یک رئیس شورا می تواند کار کند 

از رئیس شورا توقع کار داریم    دستهایش را جدا کردیم استغفرالله 

آیا با این تفاسیر من یکبار دیگر حاضر به شرکت در شورا می توانم باشم آیا اطرافیان من به من اجازه می دهند و هزاران اما و آیای دیگر و این فرهنگ شرم آور و بی انصافیست که یک نفر در اوج صداقت و ایمان و فداکاری بخاطر عدم حمایت و همکاری دلسرد و ناامید شود 

من با صخا می خواهم با جذب و جلب دانشمندان و ثروتمندان تقویت و پرنور شوم تا جای همه آن عدم حمایت و همکاریها را پرکنم 

من با پرنور شدن و تقویت صخا صخا می خواهم جای همه ضدهمکاریها را پرکنم و خودم حامی فداکاران روستا بشوم من می خواهم جای خالی همه چیز همه کس را پرکنم 

پس داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) 

با فداکاران حمایت و همکاری کنیم تا دو طرف ترازو مساوی شود و فداکاران را سربلند و سرافراز نمائیم تقویت و پرنور گردانیم 

کسانی که با فداکاران در اوج دانائی و توانائی عدم حمایت و همکاری دارند مطمئن باشند مسئول هستند و باید جواب خداوند و بندگان ناتوانش را بدهند چواب چراغهای روشنی همچون صخا را که می توانستند تقویت و پرنور کنند و نکردند را باید بدهند (تائب) 

باید در تبلیغ و تقویت و تشویق و تحریک دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها جهت تقویت و پرنور شدن چراغهائی همچون صخا مخصوصا در روستاها فعال و پرتوان باشیم اگر نباشیم ننگ و نفرت نصیب و روزیمان خواهد شد و تاوان و هزینه های سنگینی خداوند به ما تحمیل می کند