احترام به خداوند چگونه است
از خودگذشتی رسیدی با این جمله احترام خداوند را نگه داشتم و با پندار و گفتار و کردار نیک خودم مردمان را خشنود ساختم برجوروجفای مغرضان و بخیلان صبر و شکر جمیل کردم و چراغی در قالب قرض الحسنه و خیریه بنام صخا روشن کردم
به تقویت فرهنگ و ورزش پرداختم خانواده ام را در این راه شریک ساختم و همه باهم به تقویت و پرنور شدن این چراغ همت و تلاش کردیم
از دوستان خوب حمایت و همکاری خواستیم و همه را به حمایت و همکاری از قرض الحسنه و خیریه و فرهنگ و ورزش و کوهنوردی دعوت نمودیم در این راه سختیهای فراوانی از ناحیه معوقات متحمل شدیم اما به احترام خداوند صبر و شکر کردیم و از بندگان توانای خداوند برای تقویت نقاط قوت و از بین رفتن نقاط ضعف کمک و یاری خواستیم و به احترام خداوند در حمایت و عنایت و همکاری دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها اصرار و پافشاری زیادی هم داشتیم تا سربلند بشویم و همه را خشنود نمائیم و روستایمان را هم گلستان کنیم
به احترام پروردگار در این راه اصرار و پافشاری داشتیم و از نه گفتن ها هرگز ناامید و دلگیر و افسرده نگشتیم از جواب رد دیدن و شنیدنها ناراحت نشدیم بلکه به احترام خداوند سجده کردیم تا اگر خستگیها و ناراحتی هائی هم در کار بود از بین برود و باز شروع کنیم
در برابر زورگویان به احترام خداوند و به یاد یوسف صدیق صبر و شکر جمیل کردیم و به خداوند واگذار نمودیم چون می دانستیم اگر هم بی قراری نمائیم و زمین و زمان را هم به باد انتقاد بگیریم باز باید خداوند گره ها را باز کند پس چه زیباست وقتی که گره ها باز می شوند خداوند و فرشتگان و بندگانش شاهد صبر و شکرجمیل ما بوده باشند شاهد سحرخیزی و کوهنوردی و سجده های شکر ما بوده باشند
شاهد جوانمردی و ایثار و دل ساده و بی ریا و مظلوم ما بوده باشند همه اینها به احترام خداوند بود که تائب سالهاست در عمل به همه نشان می دهد و با همه دردها و مصیبت ها و بلاها سوخته و ساخته است اما با سجده های فراوان در کوه و بیابان و در هنگام سحرگاهان قشنگ و زیبا
وقتی به فداکاران بی احتارمی کردیم مطمئن باشیم به خداوند بی احترامی شده است درداستان یوسف بدقت می توان مشاهده کرد بوضوح و خیلی روشن ضدهمکاری با یوسف از طریق برادران و ذلیخا محکوم است
آنقدر ضعیف و ناتوان هستیم که در حمایت و همکاری از فداکاران حاضر به دعا کردن و آرزوی خوب هم نیستیم چه برسد به حمایت و همکاری و عنایت در خوروشان