فقط معجزه می تواند
یوسف را در اوج صداقت و ایمان و فداکاری فقط یک معجزه نجات داد و سربلند و سرافراز شد و همه خوشحال شدند
یعقوب را هم یک معجزه نجات داد و سربلند و سرافراز شد و همه خوشحال شدند
ایوب نبی را هم فقط یک معجزه نجات داد و سربلند و سرافراز شد اینها همه اشاره است که ما برای نیکوکاران معجزه باشیم ما به نام و به یاد خداوند دعا و آرزوهای نیکوکاران را برآورده نمائیم و نمایش خوبی برای دستهای غیب خداوند باشیم
یک نیکوکار مثل تائب در صخا در اوج عشق و فداکاری با یک ایده ناب و ارزشمند به میدان آمده است و خوب و زیبا صبر و شکر جمیل داشته است برهمه دردها و زخمها استقامت داشته است کاری که از کمتر کسی برمی آید اما این واقعیت است و همه سالهاست شاهد هستند
باید داستان این انسانیت و شرافت را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم تا همه معجزه خداوند را به چشم ببینند همه باید در تقلید از دستهای غیب خداوند از همدیگر پیشی بگیریم و این انسان فعال و فداکار را سربلند و سرافراز نمائیم که دلهای فراوانی شاد و خرسند شوند
داستان تائب در صخا را به گوش دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها برسانیم و آنها را هم به سهم خودمان مجبور به حمایت و عنایت و همکاری نمائیم تا خداوند هم خشنود گردد خداوندی که به ما عقل و هوش داد تا حامی و پشتیبان نیکوکاران بشویم و نباید در این راه سستی نمائیم
اگر به خداوند اعتقاد داریم و اگر از خداوند خیر و برکت می خواهیم
تائب تنها کسی است که سالها در تقویت و پرنور شدن چراغ فرهنگ و ورزش به آب و آتش می زند و در این راه نه تنها از جان و مال و همه چیز حتی از اعتبار و آبروی خودش هم مایه گذاشته است تا روستایش را با جذب و جلب توانمندان و ابرمردان گلستان کند یک موقعیت مناسب که با سختی و دردهای فراوان بوجود آمده است که باید بیشتر مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد
جهنّم کجاست؟
در قرآن کریم آمده است که : دوزخ آشکار شد ! قبلاً نشانه ھای دوزخی این تمدن را خاصّه در قلمرو
صنعت نشان داده ایم .
حالا بسیاری می گویند که : اگر جھنّم ھمین است پس چندان ھم بد نیست و به عیش و حالش می ارزد
..... . در این تصور چند نکته قابل ذکر است . یکی اینکه براستی که خداوند ارحم الراحمین است و رحمتش
حتی بر دوزخ و اھلش جاریست و اگر لحظه ای عدلش محقق شود نسل بشر نابود میشود . یعنی عدالت
الھی نیز ھمواره تحت الشعاع رحمت اوست .
و امّا نکته دیگر اینست که دوزخ اخروی و پس از مرگ البته بسیار عظیم است و دیگر ھیچ عیشی در آن
نیست و نه امیدی.
بھشت و دوزخ در قلمرو حیات دنیا فقط چھره ای بسیار کمرنگ از بھشت و دوزخ آخرت است و لذا خداوند
می فرماید که ھر کسی که در این دنیا در رحمت و عزّت است در آخرت اجری بسیار برتر خواھد داشت
و ھر که در این دنیا در عذاب است نیز در آخرت عذابش بسیار عظیم تر است . تن آدمی ھمچون فیلتر یا حفاظ
و جوشنی است در مقابل حقایق اخروی . و لذا برداشت آدمی از بھشت و جھنم وجود در این دنیا بسیار
ناچیز است و فقط مشتی نمونه خروار می باشد .
آخرالزمان عرصه ظھور عالم غیب به عین است ، عرصه بروز متافیزیک در فیزیک . و نھایتاً آستانه تجلّی
جمال واحده حقّ .
و نیز اینکه تصدیق بھشت و جھنم در ھمین جھان به معنای انکار آن پس از مرگ نیست و بلکه به عکس .
ھر چه در این جھان ھست در جھان دگر بسیار شدیدتر وکاملتر خواھد بود .
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 41