به نظر شما چرا با فداکاران همکاری ضعیف است
تا درخت دوستی برکی دهد حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
بدین شعر ترو شیرین زشاهنشه عجب دارم که سرتاپای حافظ را چرا در زر نمی گیرد
به نظر شما چرا حمایت و عنایت و همکاری با فداکاران ضعیف است و یا اصلا نیست در هر خانواده و روستائی داریم فداکارانی را که به آب و آتش می زنند و داریم توانمندانی را که می توانند با همکاری خودشان نقاط قوت این فداکاران را تقویت نمایند
اما چرا و چگونه از یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری غافل هستیم پاسخش را خودمان با هزاران جواب در خور و شان بدهیم یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری چرا نقاط ضعفی دارد این نقاط ضعف چگونه و ازکجا بیرون می آید در داستان یوسف بوضوح می بینیم که نقاط ضعف یعقوب نبی و یوسف صدیق از بخیلان و هوسبازان سرچشمه می گرفت که اصلا در خور و شان آن عزیزان نبود
سالها غم و درد و هجران و سوختن و ساختن حق یک انسان در اوج نزدیکی به خداوند نبود و نیست اما اینطور شد چگونه تحت تاثیر مغرضان و مغروران و منفوران قرار گرفتند خداوند که وعده پشتیبانی به نیکوکاران را داده است چگونه گذاشت و اجازه داد تا بخیلان و هوسبازان تاثیرات خودشان را بگذارند و یک دنیا سوء تفاهم و سوء ظن نصیب و روزی دوستان و حبیبانش بشود
پس باید از این داستان و بسیاری دیگر از این قبیل درس عبرت بگیریم و حواسمان را به فداکاران بیشتر کنیم تا فداکاران به همین راحتی و ناعادلانه و شرم آور متهم نشوند و مردمان نسبت به یک عاشق بی تفاوت و بی توجه نشوند باید خداوند را یاری کنیم و یار و یاور حبیبانش باشیم
این وظیفه دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های محبوب است که هرکجا که هستند به فریاد عاشقان و فداکاران برسند مخصوصا این زمان که اینترنت معجزه کرده است و خیلی راحت و آسان فریاد مظلومیت و معصومیت یک عاشق در یک چشم به هم زدن به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر در سراسر جهان می رسد پس غربت و تنهائی یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری واقعا شرم آور است
دانشمندان و ثروتمندان بزرگ با حمایت و همکاری از یک فداکار بعنوان مثال تائب در صخا می توانند یک دنیا ارزش و ثواب نصیب و روزی خودشان کنند چون دردهای بسیاری با حمایت از تائب در صخا درمان می شود
بدین شعر ترو شیرین زشاهنشه عجب دارم که سرتاپای حافظ را چرا در زر نمی گیرد
کسی که سالهاست چراغ فرهنگ و ورزش را روشن کرده است و این چراغ را تقویت و پرنور می خواهد و در این راه سالهای زیادی دست به دعا برداشته است و خداوند را شاهد و ناظر پندار و گفتار و کردار نیکش گرفته است و اصرار و پافشاریش در این راه قابل تحسین می باشد
اگر این ایده به نتایج مطلوب برسد این فرهنگ در همه روستاها جاری می گردد چون همه روستاها فداکارانی دارد که با همکاری تقویت و پرنور می شوند و می توانند در یک چشم به هم زدن روستای خود را گلستان کنند و صلح و دوستی ارمغانشان باشد و اینچنین جهان را گلستان خواهیم دید خیلی راحت و آسان که دانشمندان و ثروتمندان و ستاره ها سخت و مشکلش کرده اند تنها یکی از آنها کافیست تا این فرهنگ قشنگ جا بیفتد
تا درخت دوستی برکی دهد حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
تائب با صخا یک بذر خوب و ارزشمند را در روستایش ابرسج کاشته است هرروستا یک فداکار و یک مجموعه انساندوستانه برای علاج همه دردهایش می خواهد تقویت و پرنور شدن این بذر ارزشمند وظیفه توانمندان است خودم را نشان دادم اکنون نوبت شماست اجرتان با یزدان پاک