شعر از تائب اگر بخیلان و هوسبازان نبودند من اینجا نبودم
شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۹ ب.ظ
دین سنگینی به دوش شماست نان بریدن بزرگترین خطاست

گره بکار دیگران نزنید اینکار مستوجب خشم خداست
از آه و ناله تائب شرم کنید بنده ای که مظلوم و بی ریاست
یوسف کجا و برادرانش کجا این راه و رسم دنیای بی وفاست
با اینکه بد بود مرتکب شدید آخر شرف و غیرتتان کجاست
ای چشمهای شور و دلهای سیاه بهشت سهم انسانهای باصفاست
وقتی که امتحان تمام می شود صد وای به حال و روز شماست
هرچند که بدستتان سوختیم ساختیم ارزش داشت چون عاقبت باماست
تحقیر و تخریب ما موقتیست مهم پایان کار یعنی انتهاست
کم کم خودتان را جمع و جور کنید صحبت از یک دنیا جوروجفاست
فریاد ما به گوش این و آن رسید منظور قلبهای شیر و دلهای دریاست
من هم مثل یوسف از بخیلان و هوسبازان باید متشکر و ممنون باشم اگر آنان ظلم و ستم نمی کردند و به من سالها جوروجفا نمی کردند من اکنون اینجا و در این مرحله از پیشرفت و رشد و شکوفائی نبودم پس خداوند را شکر می کنم و صبر جمیل دارم حتی در اوج بخل و کینه های مغرضان و مغروران و منفوران
هرکجا که هستید بر جوروجفاها صبر و شکر جمیل کنید چون خداوند می خواهد مقامتان را بالا ببرد هرچه بیشتر و بهتر صبر و شکر کنیم زودتر و بهتر به نتیجه می رسیم







۹۷/۰۲/۲۹